در ادبیات اقتصادی چه آکادمیک و چه در بین مردم، بازار آزاد ترکیب پرتکراری است، این مفهوم به ویژه در بین باورمندان به لیبرالیسم و نئولیبرالیسم به کرات تبلیغ میشود. اما بازار آزاد چیست؟ در عالم خارج بازار به چه میزان آزاد است؟ آیا عرضه و تقاضا همان بازار آزاد است؟
ریشه این عبارت را باید در “سیستم آزاد طبیعی” آدام اسمیت جستجو کرد، اگرچه متقدمان اسمیت به این موضوع اشاره کردهاند و افرادی مانند فرانسوا کنه نیز به این مسئله باور داشتهاند و حتی این اعتقاد را در بین متفکران مسلمانی چون فارابی و ابن خلدون که مدتها پیش از اسمیت میزیستهاند میتوان دید اما آنچه با عنوان دست نامرئی بازار میشناسیم میراث اسمیت است.
به باور اسمیت سیستم آزاد طبیعی تا وقتی به کار خود ادامه خواهد داد که هر فردی که در تعقیب منافع خصوصی خویش است، از قوانین عدالت تخطی نکند. این خصیصه اقتصاد اسمیت بسیار مهم است زیرا سیستم آزاد طبیعی در اجتماعی به وظایف خود عمل میکند که در آن ضوابط حقوقی و اخلاقی و اجتماعی موجود، نسبت به تعقیب منافع خصوصی، سازگار باشد. از نظر اسمیت دست نامرئی در اجتماعی به کار خود ادامه میدهد که بازارها از شرایط رقابت آزاد برخوردار باشند. رقابت در وضعیتی آزاد است که اولاً تعداد خریداران و فروشندگان به قدری زیاد باشد که قیمت بازار در کوتاه مدت انعطافپذیر باشد ولی در بلندمدت تا زمانی که عرضه و تقاضا برای کالا ثابت باشد انعطافپذیر نباشد(یعنی در بلندمدت تا عرضه و تقاضا تغییر شگرفی نکرده، قیمت باثبات باشد.) ثانیا کالای تولید شده همگن یا متجانس باشد (البته اسمیت به این خصیصه اشاره نکرده است) ثالثاً بازار شفاف باشد به طوری که اطلاعات کافی از هر جهت در رقابت کامل در اختیار خریداران و فروشندگان قرار گیرد. (بازهم اسمیت به این ویژگی اشاره نکرده است) رابعاً در اقتصاد باید تحرک عوامل تولید وجود داشته باشد به طوری که هر کس آزاد باشد تا در هر کجا کار کند که مورد نظر اوست و یا در هرکجا که بخواهد از مایملک خویش استفاده کند، بر اساس این خصیصه ورود به بازار و خروج از آن بلامانع باشد.
در شرایطی که ذکر شد بازار در رقابت کامل به سر خواهد برد در چنین شرایطی است که کارگزاران اعم از خریداران و یا فروشندگان قدرت دخل و تصرف در قیمت نداشته و تنها این نیروهای بازارند که در قالب نیروی عرضه و نیروی تقاضا قیمت را تعیین و به کارگزاران تحمیل مینمایند به بیان اقتصادی، بازار قیمتپذیر است.
در شرایطی جز شرایط فوق کارگزاران بازار هستند که بر اساس قدرت خود قیمت را تحمیل نموده و به عبارت دیگر قیمتگذار خواهند بود به عنوان مثال در شرایط انحصار کامل فروش که تنها یک فروشند و یا یک تولیدکننده وجود دارد این انحصارگر است که قیمت را تعیین خواهد کرد (هرچند او آزاد نیست هر قیمتی که بخواهد تحمیل کند و حداکثر قیمتی که میتواند تعیین کند مقداری مشخص است که بحث ما نیست) و یا اگر در شرایط انحصار کامل خرید قرار داشته باشیم یعنی تنها یک خریدار وجود داشته باشد این خریدار است که اراده خود را تحمیل میکند (در این مورد هم حد و مرز وجود دارد).
به عبارتی اگر شرایط رقابت کامل و شرایط انحصار کامل را دو حالت حدی تصور کنیم، در عالم واقعی بازارها در بین این دو طیف قرار گرفته و قیمتگذاری صورت میگیرد. لذا جز در حالت حدی رقابت کامل که بازار قیمتپذیر است در سایر شرایط بازارها قیمتگذارند.
اما آیا بازار آزاد به معنای رقابت کامل است؟ به عبارتی منظور از بازار آزاد این است که عرضه و تقاضا قیمت را به بازار تحمیل کند؟ باید گفت خیر، بازار آزاد به معنای بازاری است که نیروی سومی در فرایند معامله بین خریدار و فروشنده دخالت ننماید این نیرو میتواند دولت باشد. یعنی دولت با قوه قهریه خود به عنوان نیرویی که انحصار قدرت را در دست دارد در فرایند معامله مداخله نکرده و خواست خود را تحمیل ننماید ( به هر دلیلی اعم از حمایت از فروشنده یا حمایت از خریدار یا برای تأمین منافع خود) .
اما اشاره به این شرط اسمیت نیز لازم است ” از قوانین عدالت نباید تخطی کرد” به عبارتی در فقدان عوامل نهادی (قوانین و مقررات) بازار بدون مداخله به معنای بازار آزاد نیست. اینکه قوانین عدالت چیست و قوانین چه چیزی را باید محدود کنند مواردی است که بازار آزاد را به مفهومی ممتنع تبدیل مینماید. لذا نمیتوان بدون توجه به این موارد بازار آزاد را لقلقه زبان کرد.
https://t.me/Catalax
مرتبط: