در ادبیات اقتصادی، بیماری هلندی واژه ناآشنایی نیست از سویی این موضوع صرفا مبتلابه کشورهای دارای منابع طبیعی نبوده و افزایش عواید ارزی به هر شکل میتواند یک کشور را در صورت عدم سیاستگذاری صحیح به این ورطه سوق دهد. به طور خلاصه افزایش منابع ارزی به دلیل تقویت پول داخلی راه را بر واردات کالاها و محصولات نهایی به کشور گشوده و سرمایهگذاری صنعتی را دچار مخاطره مینماید. برخی از کارشناسان در برهه فعلی در حال هشدار دادن به سیاستگذار درخصوص ابتلای کشور به بیماری هلندی هستند اما آیا صرف افزایش منابع ارزی میتواند کشور را درگیر مفهوم یاد شده نماید یا عوامل دیگری را نیز بایستی در نظر گرفت؟ و آیا اصولا شرایط حاضر نشانی از این موضوع دارد؟
در بند دال تبصره 6 قانون بودجه سال 88 به پیشنهاد دولت و با تصویب مجلس با عاملیت بانک صنعت و معدن به منظور تأمین ماشینآلات و سرمایهگذاریهای نیازمند منابع ارزی، فرصت دریافت تسهیلات ارزی برای بخش تولید فراهم شد. با این تبصره بخش تولیدی کشور اقدام به دریافت تسهیلات ارزی (دلاری و یورویی) با هدف خرید ماشینآلات و تجهیز خطوط تولید و یا احداث خطوط جدید تولید نمود. شیوه ارائه تسهیلات به صورت مشارکتی با تنفس یکساله بود.
با جهش ارزی که در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 رخ داد بسیاری از واحدها در بازپرداخت تسهیلات خود دچار مشکل شده و نه تنها ارتقایی در سطح تولید کشور رخ نداد بلکه بسیاری از واحدها از چرخه تولید خارج شدند لذا دولت طی ماده 20 قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور و در ادامه با الحاق مشمولین جزء دال تبصره 6 قانون بودجه سال 1388 در بند ح تبصره 4 قانون بودجه سال 1394 ترتیبی اتخاذ نمود که واحدهای دریافت کننده بتوانند نسبت به بازپرداخت این تسهیلات اقدام نمایند اما با جهشهای متوالی ارز از سال 97 این مشکل کماکان به قوت خود باقی ماند و تعداد بسیار بیشتری از این واحدها به دلیل مشکلات ناشی از تملک، توقیف اموال، عدم ارائه خدمات بانکی و … از چرخه تولید خارج شدند. طیف واحدهای تولیدی که به این سرنوشت گرفتار شدند طیف وسیعی از تولید مواد غذایی تا قطعات خودرویی را شامل میشود.
تجربه یاد شده خلاف تئوری بیماری هلندی است، در حالی که تضعیف پول ملی میبایست موجب ارتقای سرمایهگذاری صنعتی میشد اما تولیدکنندگان بسیاری را در سراسر کشور به ورطه نابودی کشاند. از سویی نمیتوان گفت بیماری هلندی در کشور هیچگاه رخ نداده است طی سالهای وفور منابع ارزی بسیاری از صنایع کاربر مانند صنعت پوشاک و چرم از این ناحیه آسیب دیدند. لذا مشکل بیش از آنکه در تئوری باشد در کلی گوییها و حکم صادرکردنهای یک سویه است.
در حالی که کشور خود را با سیاست خارجی تهاجمی منزوی نموده است امکان سرمایهگذاری خارجی منابع ارزی فراهم نیست در این صورت دولت یا میبایست رأسا اقدام به هزینه منابع ارزی خود در سرمایهگذاریهای کلان نماید یا آنکه ارز حاصله را برای تأمین منابع ریالی خود از طریق بانکها به فروش برساند و با اقدامات سیاستی( به عنوان مثال تعرفه بر روی واردات محصولات نهایی) ارز فروخته شده را به سمت سرمایهگذاری صنعتی سوق دهد. اما این تمام ماجرا نیست در شرایط حاضر سرمایهگذاران به واسطه ریسک بسیار بالای نرخ ارز حاضر به سرمایهگذاری طولانیمدت نیستند از طرف دیگر دولت نیز ارادهای برای این موضوع ندارد در حالی که واردات ماشینآلات صنعتی از ناحیه تحریم و نرخ ارز به شدت تحت فشار است دولت بر خلاف سنوات گذشته طی تبصره 6 قانون بودجه 1401 بر واردات ماشینآلات تعرفه وضع نموده است که نشان از کمبود شدید منابع ریالی و ارزی دولت دارد.
در شرایط فعلی با سیاستهایی نظیر حذف ارز ترجیحی، سیاست نزدیک کردن نرخ نیمایی به نرخ بازار آزاد، سختگیری بسیار شدید در ثبت سفارشات(اعم از مواد اولیه، محصولات نهایی یا ماشینآلات صنعتی)، منوط کردن هر گونه ثبت سفارش ماشینآلات و تجهیزات در سامانه جامع تجارت به تأیید پیشرفت فیزیکی بالای 60 درصد در سامانه بهینیاب، وضع تعرفه به واردات ماشینآلات و تجیهزات باید پرسید دقیقا کدام بیماری هلندی اقتصاد کشور را تهدید میکند!؟ آنچه دیده میشود جز ابتلای کشور به بیماری دهشتناکی به نام بیماری ایرانی نیست.
https://t.me/Catalax