📃چند عامل خارجی رویکرد روشنگری را از رویکرد پیامبران خود- خوانده جدا میسازد ؟
زبان:
اندیشمند عرصه ی روشنگری تا حد امکان ساده صحبت میکند . وی می خواهد که دیگران او را درک کنند. در این رابطه ، برتراند راسل ، استاد دست نیافتنی ما در بین همه فلاسفه است، [به طوری که]حتی زمانی که با او موافق نیستید ، ناچار به تحسین او می شوید. وی همیشه با روشنی ، سادگی و صراحت سخن می گوید . چرا سادگی زبان تا این اندازه برای اندیشمندان روشنگری اهمیت دارد؟ زیرا اندیشمند حقیقی روشنگری و خردگرایی واقعی هرگز نمیخواهد کسی را وادار به کاری کند. نه، او حتی نمی خواهد کسی را متقاعد بکند. وی همیشه نسبت به این موضوع آگاهی دارد که ممکن است برخطا باشد . وی همیشه با روشنی ، سادگی و صراحت سخن میگوید.
گذشته از این ، وی برای استقلال اندیشگی دیگران بیش از آن اهمیت قائل است که در مورد مسائل مهم آنها را مجاب کند. وی بمراتب ترجیح میدهد که دعوت به تضاد ، ترجیحا به شکل نقد عقلانی و منضبط نماید. وی نه در پی مجاب کردن که خواستار برانگیختن – به چالش کشیدن دیگران برای شکل دادن به عقاید آزاد است.
شکلگیری عقاید آزاد برای او ارزشمند است، نه فقط به این دلیل که همه ی ما را به حقیقت نزدیکتر می سازد بلکه به خاطر آنکه وی شکلگیری چنان عقیده ی آزادی را محترم می شمارد. وی به آن عقیده احترام می گذارد ، حتی اگر آن را اساسا اشتباه بداند . یکی از دلایل اینکه اندیشمند روشنگری نمیخواهد مردم را ترغیب یا حتی مجاب به چیزی کند این است که وی می داند بیرون از حوزه ی باریک منطق و شاید ریاضیات ، هرگز چیزی قابل اثبات نیست. شخص مسلما می تواند استدلالهایی را مطرح کند، و یا دیدگاهی را بطور انتقادی مورد برسی قرار دهد.اما خارج از ریاضیات ابتدایی ، استدلالهای ما هرگز جامع و بی خدشه نیست. ما باید همیشه دلایل را سبک و سنگین کنیم و همیشه دریابیم که کدامیک وزن بیشتری دارند. کدامیک له یک دیدگاه مشخص است و کدامیک علیه آن . آنگاه در پایان کار ، شکل گیری عقیده شامل عنصری از تصمیم آزادانه است. و این تصمیم آزادانه است که یک عقیده را به لحاظ انسانی ارزشمند می سازد.
📖روشنگری ، این احترام عمیق برای عقیده آزاد شخصی را از”جان لاک ” اخذ کرد ظهور نهایی ایده ی تساهل مذهبی بی تردید پیامد مبارزات مذهبی در انگلستان و اورپا بود
و این ایده تساهل مذهبی ، آنطور که بسیاری – مثل آرنولد توینبی- ادعا میکردند ، به هیچ وجه یک ایده منفی نبود . یعنی اینکه ایده ی دارای مداری مذهبی دقیقا از سوی مخالف سر بر آورد:
درک مثبت بی ارزش بودن تام و تمام یکپارچگی مذهبی ، اینکه فقط آن باور مذهبی ای ارزشمند است که آزادانه مورد پذیرش قرار گرفته باشد . و تشخیص این امر به محترم شمردن هر باور صادقانه و لذا احترام به فرد و عقیده ی وی منجر می شود.
به قول ایمانوئل کانت آخرین فیلسوف بزرگ عصر روشنگری ، این امر به شناسایی ارزش شخص انسان می انجامد.
📚 زندگی سراسر حل مسئله است- درباره آزادی_سِر کارل پوپر فیلسوف لیبرال