20.7 C
تهران
پنج‌شنبه 6 مهر 1402 ;ساعت: 08:25
کافه لیبرال

ریشه های رومانتیسم

آیزیا برلین در جمع بندی نهایی خود در مورد رومانتیسم میگوید .

بی گمان برخی رومانتیکها به افراط کشیده شدند و برای اثابت این مدعای خود به ماکس اشتیرنر اشاره میکند که مدیر مدرسه آلمانی و پیرو هگل بود که بحث کاملا درستی را بدین شرح طرح میکرد و میگفت که‌:

رومانتیکها در این عقیده که اعتقاد بوجود نهادهای ازلی و ابدی خطا است .کاملا بر حق هستند .چرا که نهادها توسط انسانها بنا میشوند و سپس منسوخ میگردند ،و باید نهادی نو را جایگزین کنیم،و زنجیر و جباریتی هولناک که ما را اسیر عقاید و باورهایی میکند که در  زمان حاضر اراده ما آنها را نمی‌پذیرند  و باید انها را شکست !!!

هر نظریه عمومی ،خواه هگلی و یا مارکسیستی بخودی خود، استبدای فاجعه انگیز است که مدعایی برتر از گزینش تک تک انسانها دارد و ما را می‌خواهد در بند بکشد!

برلین نتیجه میگیرد.

و اگر این گزاره بصورت کلی درست باشد .آنگاه این اخرین گامی استفاده که برخی رومانتیکها برداشتند و در مورد همه چیز  وهمه کلمات  صدق میکند که خودش به یوغی وحشتناک بدل می‌شود. و چرا نتوانم با هر آغازی ،همه دنیای قبل را ویران کنم؟ واگر همه چیز را نابود کنم .چه جایی برای فکر کردن باقی میماند ؟

برلین میگوید

اگر با انصاف بنگریم  اشتیرنر به حق دیوانه شد، و اواخر عمرش،را در،تیمارستان گذراند !!

.چیزی که کم و بیش در افکار نیچه هم غلیان داشت  و هر چند متفکری والا بود اما از برخی جهات به اشتیرنر میماند.چرا که انسان به هر حال موجود اجتماعی است وبه زبان و درک و ارزشهای  مشترک نیاز دارد،و در غیر اینصورت هرگز تفاهمی برقرار نخواهد شد!!

و ناممکن است بگوییم همه و هر چیز،باید نابود شود. مجدد به دست من از نو آفریده شود باید در مقابل هر ساختاری قیام کرد .ودر این مرز است که رومانتیسم به جنون منجر میگردد!!!

💥فاشیسم نیز از وارثان رومانتیسم است نه بدان سبب که غیرعقلانی است، بلکه بدین سبب که به علت وجود مفهوم اراده پیش بینی ناپذیر ،خواه اراده فرد و یا جمع،انچنان  پیش میتازد که سامان دادن به ان و پیش بینی عقلایی ان ناممکن است. و این کانون اصلی فاشیسم است. این که رهبر هرچه بگوید ما هم بحرکت در،میاییم و این ابراز وجود به شیوه بیمارگون است .

نیست انگاری و نابود کردن همه نهادهای موجود به عنوان اراده نامحدود انسانی .اینکه فرد برتر ،فرد ضعیف تر را لگد مال کند چون اراده قویتر دارد .!

برلین میگوید این رادیکالیسم جنبش رومانتیک، چیزی جز تحریف ان نیست..

برلین میگوید.

🎼کل جنبش رومانتیسم  تلاشی است برای تحمیل الگوی «زیبایی شناختی» بر واقعیت.و بیان اینکه همه چیز،باید از قواعد هنر پیروی کند .اما تلاش رومانتیسم در تبدیل همه ابعاد زندگی به هنر ،مستلزم پذیرش این فرص است که انسان چیزی همچون مواد و مصالح  و رنگ و صدا است و از آنجا که فرضی نادرست است و از آنجا که انسانها برای برقراری ارتباطات میان خود .مستلزم پذرش برخی حقایق و ارزشهای مشترک هستند تا بتوانند جهانی مشترک داشته باشند واز انجا که همه انچیز را که علم و عقل سلیم میگوید ناصحیح نیست .باری در این حد از افراط رومانتیسم در شکل کلی خود و حتا شاخه های ان یعنی اگزیستانسیالیسم و فاشیسم، نادرست و گمراه کننده است.!

و بار دیگر براین میپرسد .پس ما چه چیزی را وامدار رومانتیسم هستیم‌؟

و میگوید.بسیار چیزها مانند ازادی هنرمند  اینکه نمیتوان انسان را در قالبهای ساده انگار قرن هجدهم تفسیر کرد ویا انچه امروز در تکیه بیش ازحد بر عقل سلیم میشنویم و اگر بپذیریم که تنها یک قالب برای تعریف انسان وجود دارد به دامان استبداد وحشتناک تن خواهیم داد ‌این که فکره و راه حلها وکثرتها وجود دارند . و کثرت و بیکرانگی را   مدیون رومانتیسم هستیم.

آیزیا برلین در اخرین سطور از آخرین ورق  کتاب خود چنین میگوید.

بنا بر این انچه از رومانتیسم حاصل شد.لیبرالیسم  و مدارا و بزرگواری بود و پی بردن به نقصانهای زندگی و افزایش درک عقلانی ما از خویشتن.البته آنها هرگز به این پیامدها فکر نمیکردند .اما نباید فراموش کنیم که رومانتیکها همان کسانی هستند که بیش از دیگران بر پیش بینی ناپذیر بودن رفتار انسان تاکید داشتند !!

و از این حیث آموزه انها درست بود .اما از بخت خوش ما انها به چاهی افتادند که خود کنده بودند .چیزی را هدف گرفتند که از بخت خوش ما پیامدهایی دقیقا خلاف داشت(ص۲۴۳)

 

📃بخشی از معرفی چکیده  کتاب ریشه های رومانتیسم آیزیا برلین .

امیر مسعود

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

مرور کتاب «سیاست اقتصادی» – اثر لودویگ فون میزس

cafeliberal

مروری بر کتاب راه بردگی | ویدئو

cafeliberal

هایک در برابر کینز

cafeliberal

جملات کلیدی از کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول

cafeliberal

معرفی کتاب «توتالیتاریسم فرهنگی»

cafeliberal

معرفی کتاب: معمای فراوانی رونق های نفتی و دولت های نفتی، اثر: تری لین کارل

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید