▪️از 1913 تا 2021 و در کمتر از یک قرن، 6 میلیارد نفر به جمعیت کرۀ زمین اضافه شد به طوری که از 1.6 میلیارد نفر به 7.7 میلیارد نفر رسید. از 1980 تا کنون و طی چهل سال، نصفِ ذخائر نفت جهان استفاده شده است. حدود 1.1 میلیارد وسیلۀ نقلیه در جهان وجود دارد که پیشبینی می شود تا 2040 به دو میلیارد وسیله برسد. مصرف آب نسبت به نیم قرن گذشته 6 برابر افزایش یافته به گونه ای که برای تولید یک شلوار جین، 11000 لیتر آب مصرف می شود. شرایط سختِ زیست محیطی، اقتصادی و زندگی، اولویت های جوامع را جابجا کردهاند. به خاطرِ رقابتِ شدید ناشی از جهانی شدن و عقب ماندن بسیاری کشورها از این کاروان به خاطر فقدانِ مزیتِ نسبی، پیش بینی می شود تعدادِ قابل توجهی از کشورها در حد بقا سقوط کنند. حتی کشوری مانند مصر نیمی از مواد غذایی مورد نیاز 90 میلیون نفر جمعیت را با اعاناتی که از آمریکا و کشورهای عربی می گیرد، وارد می کند و فقر اقتصادی آن طی دو دهۀ اخیر به افولِ قابل توجه سیاسی این کشور در خاورمیانه منجر شده است. افزایشِ جمعیت و کانالیزه شدن امکانات اقتصادی باعث شده که اکثریت شهروندان در کشورهای مختلف بیشتر به «ثباتِ اقتصادی» فکر کنند تا «توسعۀ سیاسی.»
▪️امروز، موضوع اساسی در آفریقا، آمریکای مرکزی و آسیا معیشت است. طی چهاردهۀ گذشته، یک میلیون نفر از مکزیک به آمریکا مهاجرت کردهاند. این گروه از مهاجران نه انگیزۀ سیاسی دارند و نه مبارزاتی بلکه در پی کار و تامین مالی خانوادههای خود بودهاند. 9 میلیون نفر هندی در شش کشور حوزۀ خلیج فارس کار می کنند و مبلغی بالغ بر 35 میلیارد دلار برای خانواده های خود ارسال می کنند.
▪️ملتها عموماً به دو علت به خیابانها می آیند: فقدانِ ثباتِ اقتصادی و محدودیت های مربوط به آزادی های اجتماعی. مادامی که حکومتی بتواند این دو موضوع را مدیریت کند، ظاهراً مورد مؤاخذه نقصان های دیگر از جمله دموکراسی، انتخابات آزاد، رقابتِ حزبی و رسانههای آزاد قرار نمیگیرد. در 15 سال گذشته، دموکراسی در جهان به شدت افول کرده است. در میان 193 کشور جهان، فقط 22 کشور دموکراتیک محسوب می شوند به این معنا که در آن ها: رقابت حزبی، رسانه های آزاد، انتخابات آزاد، گردش قدرت، آزادی های مدنی و سیاسی و قوه قضاییۀ مستقل وجود دارد. در 134 کشور، تئاتر دموکراسی وجود دارد و 75 درصد مردم جهان در سیستمهای اقتدارگرا زندگی می کنند.
▪️به عبارتی نه در میان عامۀ مردم در اکثرِ کشورها تمایلی به اصولِ دموکراتیک وجود دارد و نه در لایههای قدرت.یکی از شانسهای مهم سیستمهای اقتدارگرا در جهان فعلی، رشد قابل توجه خواستهای فردی و غرق شدن افراد در اولویتهای خود است. آنقدر افراد به فکر خود هستند که «خواستهای جمعی» و «مصالح ملی» به حاشیه رفتهاند. جوان ِ امروزی می خواهد خوب زندگی کند در حالی که جوان 50 سال پیش به فکر مبارزۀ سیاسی بود. تا زمانی که فرد درآمد مناسبی داشته باشد، به فرصتها دسترسی پیدا کند و شهرت پیدا کند، بقیۀ مسائل حاشیه به حساب می آیند. در دهه های آتی، حفظ انسجام اجتماعی، هویت ملی و ارزشهای جمعی، از چالشهای جدی حکومتها خواهد بود.
▪️از یک منظر، تکنولوژی های جدید و تلفن همراه ضمن افزایش آگاهی، به گسترشِ فرد گرایی نیز کمک کرده است. به موازات این خود محوری جدید، تکنولوژی نیز به کمک حکومتها آمده است. یک موضوع بسیار پیچیده جدی مورد بحث در محافل آکادمیک و پارلمانهای غربی، رابطه نوین میان تکنولوژی و آزادی است.
دموکراسی به صورت فزاینده ای در جهان پر از چالشهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در مسیری حرکت می کند که بیشتر شبیه به یک کالای لوکس است. چالشِ کانونی حکمرانان در دهۀ آینده، ایجاد تناسبی معقول میان سه عنصر است: فرصت های رشد اقتصادی، بهره برداری منطقی از تکنولوژی و محافظت از هویت ملی. در عین حال، مطالعۀ مقایسه ای تاریخ دموکراسی در غرب، ژاپن، کرۀ جنوبی و شیلی به وضوح معرف این fact است که بدون طبقۀ متوسط قابلِ توجه، رسانه های آزاد، رشد اقتصادی حداقل سه درصد و گسترش تشکلها، ایجاد سنتهای دموکراتیک، دوامی نخواهند داشت. باز شدنِ فضای عمومی یک جامعه را نباید با دموکراسی اشتباه کرد. یک سیستمِ دموکراتیک با قاعده و تعددِ نهادها مدیریت میشود: افراد دیده نمی شوند و مبنای تصمیم گیری، اجماع سازی و قرارداد اجتماعی است. تحققِ این اهداف سهمگین فکری، بسیار زمان بر و محتاج نهایت انسجام در میان نخبگان سیاسی و فکری یک جامعه است.
✍️دکتر محمود سریع القلم