تفکر اسطوره پرداز و غیر علمی کمونیستی همواره از ثروتمندان و کارافریان موفق و قیاس آن با فقر فقرای جهان چماقی رمانتیک ساخته تا با برجسته سازی تعارض های طبقاتی به نفرت از ثروتمند شدن دامن زده و از این نمد برای ایده های اسطوره ایی کمونیستی کلاهی بسازند.بررسی مسیر موسس”آمازون”در این مسیر راهگشاست:
🎙جف بزوس می گوید: امروز ما ۳/ ۱ میلیون نفر کارمند بااستعداد و متعهد داریم و به صدها میلیون مشتری و کسبوکار خدماترسانی میکنیم. ما را بهعنوان یکی از موفقترین شرکتهای دنیا میشناسند. این چطور ممکن شد؟ نوآوری. نوآوری منشأ موفقیت ماست. ما با هم کارهای دیوانهواری انجام دادهایم. بیشترین نظرات کاربران را داریم، سفارش با یک کلیک، پیشنهادهای شخصیسازی شده، ارسال فوقسریع پرایم، تکنولوژی Just Walk Out، کیندل، الکسا، رایانش ابری و خیلی چیزهای دیگر. اگر کارتان را درست انجام دهید، چند سال بعد از یک نوآوری غافلگیرکننده، چیزهای جدید و غریب به نرمال تبدیل میشوند.
📄کارنامۀ او در یک نگاه:
سال ۱۹۹۴: از کارش بهعنوان یکی از مدیران اجرایی صندوق سرمایهگذاری D.E. Shaw استعفا داد. به سیاتل نقل مکان کرد و در گاراژ خانهاش، آمازون را پایه نهاد. همسرش مکنزی، آن موقع حسابدارش بود.
سال ۱۹۹۷: عرضه عمومی سهام آمازون. بزوس به یک میلیاردر تبدیل شد. او در مصاحبهای ۶۰ دقیقهای گفت که هنوز یک هوندا آکورد سوار میشود و گفت که «ماشین خیلی خوبی است.»
سال ۲۰۰۰: به دنبال فعالیتهای دیگر رفت و شرکت موشکسازی بلو اوریجین را تاسیس کرد. خودش گفت که این شرکت، میراث حقیقیاش است و هزینههایش از طریق فروش سالانه یک میلیارد دلار از سهام آمازون تامین میشود. در همین سال، پلتفرم خدمات وب آمازون نیز عرضه شد که تنها شامل چند ابزار و خدمات بود.
سال ۲۰۰۵: آمازون پروژه پرایم را آغاز کرد، اشتراک سالانه ۷۹ دلار، به همراه برنامه All You Can Eat بهصورت رایگان و ارسال دو روزه. این شرکت اعلام کرد که پرایم تا سال ۲۰۲۰، بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر آمریکایی داشته است.
سال ۲۰۰۶: فعالیت بزوس از خردهفروشی فراتر رفت و خدمات ابری آمازون نیز در دسترس قرار گرفت. خدمات وب آمازون در حال حاضر یکی از پیشگامان عرصه ارائه خدمات ابری است و بخش اعظمی از درآمد آمازون را تشکیل میدهد.
سال ۲۰۱۰: غول تجارت الکترونیکی و رایانش ابری آمازون در این سال با تاسیس «آمازون استودیوز» وارد عرصه تلویزیون و فیلمسازی شد.
سال ۲۰۱۳: بزوس روزنامه واشنگتنپست را خرید و وجههاش در محافل سیاسی را تقویت کرد. او در تکنولوژی اتاق خبر و کارگزینی این روزنامه سرمایهگذاری کرد. بزوس این روزنامه را دگرگون کرد.
سال ۲۰۱۴: نخستین سری از اسپیکرهای هوشمند آمازون اکو به بازار عرضه شد.
سال ۲۰۱۷: آمازون در گامی بزرگ، سوپرمارکتهای زنجیرهای هول فودز را خریداری کرد و بدین ترتیب، صاحب ۴۷۰ فروشگاه فیزیکی شد
📍تخمین زده شده که آمریکاییها نیمی از خریدهای آنلاین خود را از طریق آمازون انجام میدهند. خرید از آمازون زندگی را برای بسیاری آسانتر کرده و حالا میتوانند اقلام مورد نیازشان را در کمترین زمان و با قیمتی ارزان بخرند.
➖➖➖➖➖
🔎اسطوره های فروپاشیدۀ کمونیستی:
1-او کارافرین موفق و نوآوریست که از درامد پایین شروع و به مرور کسب خود را توسعه داده و کسی را نیز استثمار نکرده است.پس امکان رشد و توسعه در بازار آزاد انحصاری نیست.
2-با ایجاد 1.3میلیون شغل نقش مهمی در توسعه و رونق اقتصادی جامعه خود داشته و کشور مدیون فعالیتهای اوست و منافع کاروکسب او نه فقط به خودش بلکه به جامعه سرریز شده و تعداد زیادی کارمند و کارگر سود برده صاحب شغل شده اند.از طرفی مصرف کننده خدمات هم ضلع سوم این منافع عمومی بوده است که تئوری غلط تضاد مطلق منافع کارل مارکس را بر باد می دهد.پس دوآلیسم نبرد مانوی طبقاتی کارل مارکس بیش از حد نخنماست تا به تبیین شرایط جدید جوامع توسعه یافته بپردازد.
3-اسطوره الزام کسب سود توسط سرمایه دار به وسیلۀ استثمار که اتفاقا برعکس نه تنها استثماری در کار نیست بلکه با خلق ثروت کارگران از استثمار غیر رها نیز شده اند.
4-کسب سود نه تنها مولفه ایی منفی نیست بلکه اتفاقا بسیار مشروع و کارافرین نیز هست.کارآفرین انگیزه می یابد تا سرمایه را به کار اندازد و سود ببرد کارگر شغل و حقوق دریافت میکند و چرخ اقتصاد خودشان می چرخد و مصرف کننده کالا و خدمات هم در بازار آزاد رقابتی گزینشهای بهتتر و ارزانتری دارد و میتواند انتخابگر باشد.
حال کمونیسم از این اسطوره ها چه عاید جوامع میکند؟!جز عقب ماندگی و توسعه نیافتگی و تخریب ذهنیت موفق؟