20.4 C
تهران
یکشنبه 4 خرداد 1404 ;ساعت: 06:00
کافه لیبرال

چند قطعه کوتاه از باروخ اسپینوزا

چند قطعه کوتاه از باروخ اسپینوزا فیلسوف لیبرال عصر روشنگری قرن 17 هلند

از کتاب رساله سیاسی :

▪️من به دقت کوشیده‌ام تا اعمالِ انسانی را مسخره نکنم، و نسبت به آنها اظهارِ تأسف یا انزجار نکنم، بلکه آن‌ها را بفهمم.

▪️فیلسوفان انفعالاتی را که بر ما غلبه می‌کند مفسده‌هایی می‌دانند که انسان به واسطۀ قصورِ خویش در دامِ آنها گرفتار می‌شود. پس این عادتِ فیلسوفان است که انفعالات را به سُخره بگیرند… و از آنها ابرازِ انزجار کنند. این فیلسوفان گمان می‌کنند که در حال انجام رسالتی مقدس‌اند!… واقعیت این است که آنها انسان‌ها را نه چنانکه هستند، بلکه آن طور که خودشان دوست دارند، می‌فهمند.

از کتابِ اخلاق :

▪️اغلب پیش می‌آید که شخصی که به دنبال علل حقیقی «معجزات» بر می‌آید، متهم به زندیقِ بدعت‌گذار می‌شود. دلیل این امر آن است که متهم‌کنندگان می‌دانند اگر جهل از بین برود و جایش را به دانش واقعی بدهد، گیجیِ حماقت‌وار نیز از بین می‌رود، و در نتیجه متهم‌کنندگان از تنها ابزارِ جدل‌شان محروم می‌شوند و وسیله‌ی سلطه‌شان [بر مردم] را از دست می‌دهند.

▪️کسانی که به واسطه‌ی تقوا و اعمالِ صالحِ خود، انتظارِ پاداش از خدا را دارند، از درکِ درستِ فضیلت بسی به دورند، گویی که انتظار دارند بخاطرِ تحمّلِ دهشناک‌ترین بردگی، جایزه بگیرند!

▪️خنده مانندِ شوخ‌طبعی چیزی جز لذت نیست و لذا بذاته خوب است. قطعاً هیچ چیز مانع و مخالفِ لذت بردنِ ما نیست، مگر خرافاتِ سخت‌گیر و ملال‌آور… هر اندازه بیشتر و شدیدتر لذت ببریم، کمالی که بدین وسیله بدان رسیده‌ایم بیشتر خواهد بود.

▪️بیشترِ مجادلات از آنجا ناشی می‌شود که انسان‌ها به درستی منظورِ خود را بیان نمی‌کنند.

از کتابِ رساله‌ سیاسی :

▪️هیچ چیزی به خودیِ خود و مستقل از ذهن مقدس و نامقدس نیست، بلکه تنها در ارتباط با ذهن [خیال] است که چنین یا چنان می‌شود.

▪️هدفِ نهاییِ دولت باید آزادسازیِ هر انسانی از ترس باشد… هدفِ دولت در واقع، آزادی است.

▪️آن‌چه انسان را عقل‌گریز می‌کند، هراس است. ترس آن ریشه‌ای است که خرافات از آن بر می‌رویَد، می‌پاید، و تغذیّه می‌شود… مردم تا آن‌جا که مغلوبِ ترس باشند، آماده‌یِ زودباوری‌اند.

▪️هر زمان که مملکتی بیشتر دستخوشِ بزرگترین پریشانی‌ها بوده است، خرافاتی‌ها و رمّالان بیشترین نفوذ را میانِ مردمِ عادی و بیشترین قدرت را در برابرِ حاکمان داشته‌اند… هیچ‌چیز به اندازه‌یِ خرافات برای حکمرانی بر توده سودمند نیست…

✝️همواره کوششِ فراوانی صرفِ آراستنِ مذهب، چه راستین چه کاذب، با فرایض و مراسم شده است، تا توده آن را خیره‌کننده‌تر از هر چیزِ دیگری بیابد و از آن به شدید‌ترین درجه‌ای از وفاداری تبعیت کند. مسلمانان این کار را به موثرترین وجهی سازمان داده‌اند. ایشان با این اعتقاد که مباحثه بر سرِ مذهب کاری است ناصواب، ذهنِ هر فردی را چنان با پیشداوری پُر می‌کنند که جایی برایِ عقلِ دُرُست باقی نمی‌گذارند، چه برسد به جایی برای شک.

▪️برترین رمزِ [ماندگاریِ] حکومت‌هایِ خودکامه، نگه‌داشتنِ مردم در وضعیّتِ فریفتگی، و پنهان کردنِ ترسی است که مردم را به این-سو-آن-سو می‌کشانَد، زیرِ عنوانِ فریبایِ مذهب. در نتیجه‌یِ این وضعیّت، مردم چنان برای بردگیِ خود می‌جنگند که گویی برایِ رستگاریِ خود می‌جنگند، و ریخته شدنِ خونِ خود را برای سَروریِ شخصِ واحدی، نه‌تنها خفّت‌بار نمی‌دانند بلکه آن را افتخاری عظیم می‌شمارند.

▪️این بندگان‌اند، و نه انسان‌های آزاد، که به پاسِ فضیلتشان پاداش می‌گیرند.

رضائیان

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

سوسیالیسم ایدهٔ شکست خورده ای که هرگز نمی میرد

cafeliberal

نقد دموکراسی و نقدِ نقد!

cafeliberal

ریشۀ رد و انکار لیبرالیسم درون دموکراسی؟

cafeliberal

بنزین یا دوغ، مسئله این است

cafeliberal

چرا از بچه‌پولدارها بدمان می‌آید؟ + نسخۀ صوتی

cafeliberal

مفهوم شهروندی

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید