🔻همیشه اینگونه نبوده که ما دنبال کوپن نان باشیم، جواب تشنگی و بیپولی مردم، گلوله باشد و غارتگران هم دنبال تصویب قانون برای تاراج و حراج میراث ملی مان باشند.
کافیست به یکی دو دهه، قبل از آنکه بوی گل سوسن و یاسمن آید بازگردیم.
🔻علینقی عالیخانی، وضعیت آن روزها را اینگونه بیان کرده:
ما در آفریقای جنوبی بهرهبرداری بسیار خوبی از موقعیت خود کردیم و امتیاز نفتی فوقالعادهای به دست آوردیم و پالایشگاهی که در آنجا تاسیس کردیم، برای کشور بسیار سودآور بود. متاسفانه نظام کنونی،درست همان موقعی که مشخص بود رژیم آفریقای جنوبی درحال دگرگونی و پایان تبعیض نژادی است و معلوم بود که آفریقای جنوبی به زودی به جهان آزاد میپیوندد، سهام آن پالایشگاه را فروختند و بازار جالبی که هنرمندانه به دست آورده بودیم را از دست دادند.
🔻بزرگترین طرح پتروشیمی که ایران در آن زمان شروع کرد، مجتمع بندر شاهپور بود. این پتروشیمی با همکاری ژاپنیها راه اندازی شد و یک رشته از مواد شیمیایی مورد نیاز صنایع را تولید میکرد. متاسفانه هنوز که هنوز است رژیم کنونی نتوانسته این صنعت را درست راه بیاندازد.
خلیج فارس، بازار بزرگی برای فرآوردههای ایران شده بود. افغانستان و عراق هم به همین صورت. من در سال ۱۹۶۸ به عراق رفتم و دیدم بیشتر کالاهایی که در مغازهها وجود دارد، ایرانی است. بعد از دوره وزارت من کمکم با کشورهای دیگر هم ارتباط اقتصادیمان بیشتر شد و مثلا به مصر، اتوبوس صادر میکردیم. من خودم اتوبوسهای ساخت ایران ناسیونال را در قاهره دیده بودم.
🔻موفقیت دیگری که به دست آوردیم، مشارکت با اسرائیل برای خط لوله نفتی ایلات به بندر اشکلون بود که در مدت خیلی کوتاهی، هزینه آن مستهلک شد و سود فوقالعادهای برای ما داشت. (درباره همین یک مورد از نمونه های مورد اشاره عالیخانی، ۴۳ سال است از این خط انتقال نفت به اروپا که مالک پنجاه درصدی هستیم، استفاده نکردهایم تا مرگ بر اسرائیل بگوییم و حالا بعد از پیمان صلح اسرائیل با کشورهای عربی، خبر رسید که امارات قصد دارد از همین خط لوله برای صادرات نفت به اروپا استفاده کند)
🔻به تدریج ما شروع کردیم به اینکه هر جنسی در ایران تولید میکردیم و به جایی میرسید که توان رقابت داشت، میرفتیم به جنگ رقبا در بازار خلیج فارس. ابتدا از سیمان شروع شد، بعد روغن نباتی و بعد هم تقریبا همه انواع کالاهای مصرفی مثل پودر رختشویی که کشورهای غربی نمیتوانستند با ایران رقابت کنند. چون ما ماده اولیهاش را خودمان در پتروشیمی آبادان تولید میکردیم و بهای تمام شدهمان پایین بود و با برند خودمان میفروختیم. کالاهایمان هم با کیفیت بود و تقریبا رقبا را از بازار خلیج فارس بیرون کرده بودیم. بعد از آن هم نوبت به یخچال و دارو رسید.
بعد هم مثلا کویت قصد خرید اتوبوس داشت و رقبای ما، غربی ها و از جمله مرسدس بنز بودند، اما موفق شدیم و کویت اتوبوسهایش را از ایران خرید.
🔻در دهه هفتاد میلادی که من دیگر در بخش خصوصی بودم، نفوذ ما در عربستان هم شروع شد. شرکتهای مهندس مشاور ایرانی وارد مناقصات طرحهای عمرانی عربستان شدند. بعد از آن هم صنایع ما مورد توجه آنها قرار گرفت و هم عربستان و هم شیخ نشینهای خلیج فارس برای اخذ نمایندگی به ما مراجعه میکردند.
مثلا ما مواد نسوز تولید میکردیم که برای صنایع سیمان، شیشه، پتروشیمی، پالایشگاه و غیره بسیار مهم است. کیفیت محصول ما و همینطور موقعیت جغرافیایی و قیمت ما طوری بود که اروپاییها نمیتوانستند با ما رقابت کنند و کشورهای حوزه خلیج فارس میدانستند که اگر به چنین موادی نیاز دارند باید از ما تهیه کنند.
🔻مهدی قدیمی، روزنامهنگار (اینستاگرام او (https://www.instagram.com/p/CdasSHhrNAy/?igshid=YmMyMTA2M2Y)) – (توییتر او (https://twitter.com/GhadimiMehdi/status/1524346407460556800?t=WvOez0f0XcXZ7YzKPmOKJA&s=19))