کیفیت کلاس فدای ایدئولوژی

کلاس‌های درسِ شلوغ و متراکم که گاهی تا ۴۰ نفر دانش‌آموز را در خود جای می‌دهند و معلمانی که گاه ناچارند میان برقراری نظم و انضباط در کلاس و تدریس و انتقال مفاهیم آموزشی، یکی از این دو را انتخاب نمایند! اینها گوشه‌ای از مصیبت‌های نهاد بزرگ و عریض و طویلی است که اکنون با کمبود شدید نیروی آموزشی دست به گریبان است.

یکی از دردسرهای بزرگ خبرنگاران و پژوهشگران حوزه آموزش و پرورش عدم دسترسی به آمارهای دقیق در حوزه‌های مالی و منابع انسانی است، با این وجود برآوردها نشان می‌دهد، در حال حاضر این وزارتخانه برای پوشش مناسب مدارس و کلاس‌های درس با کمبود ۳۰۰ هزار نیرو مواجه شده است که تامین آن از روش‌های متعارف و معمول غیر ممکن است. وظیفه تربیت معلم طبق قانون به عهده دانشگاه فرهنگیان است و چنین رویه‌ای برای تامین نیروی آموزشی، به شدت مورد حمایت شخص علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی است. وی در مناسبت‌های مختلف در انتقاد از کسانی که در برخی از دوره‌ها از آموزش معلمی برای فارغ‌التحصیلان سایر دانشگاه‌ها و جذب آنها به عنوان معلم سخن گفته بودند، بر تقویت و حفظ جایگاه دانشگاه فرهنگیان تاکید کرده و مسئولیت خطیر و سنگینی برای آن قائل شده است.

اما دانشگاه فرهنگیان که از تغییر نام مراکز تربیت معلم سابق و تجمیع آنها به وجود آمد، دانشگاهی است که مراکز پسرانه و دخترانه آن تفکیک شده و مجزاست، فضایی شبه حوزوی و ایدئولوژیک دارد و سطح علمی نازل و غیر استاندارد آن بر اهالی آموزش و پرورش هم پوشیده نیست. علاوه بر اینها این دانشگاه تاکنون نتوانسته است حتی در بُعد کمی هم به وظیفه خود عمل کند و کمبود معلم را جبران نماید و به عنوان مثال در سال ۱۳۹۹ تنها ۸ هزار فارغ‌التحصیل داشت و به ناچار هر سال از داوطلبان فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های دیگر ثبت نام می‌کنند و با گرفتن آزمون و امتحان عقیدتی از آنان، کمتر از ۲۰ هزار نفر را به این آمار اضافه می‌کنند. این در حالی است که دانشگاه فرهنگیان ۳ هزار نفر نیروی اداری دارد و با چنین تشکیلات عریض و طویلی چنین موشی می‌زاید.

از طرفی موافقت با ورود فارغ‌التحصیلان سایر دانشگاه‌ها تحت عنوان «ماده ۲۸»، نقض اضطراری همان تاکیدات علی خامنه‌ای در ارتباط با شیوه تربیت معلم است، اما با این وجود چرا این تشکیلات عریض و طویل و بی‌خاصیت را کاملا کنار نمی‌گذارند؟ چرا که این دانشگاه و حقوق‌های بالای آن پاداش وفاداران سیاسی نظام است و آن را به عنوان پایگاهی برای تجمع فرهنگیان انقلابی و کنترل آموزش و پرورش در دوره‌های مختلف در نظر گرفته‌اند.

نجات بهرامی– روزنامه‌نگار

 

Related posts

پوپولیسمی که نه نان می‌دهد، نه آزادی

معرفی و دانلود کتاب: سال‌های سراب، نجات بهرامی

کودکان ایران، از حیات طیبه تا کار در چهارراهها!

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. بیشتر بخوانید