از فردریک باستیا اقتصاددان فرانسوی جملهای قریب به این مضمون نقل شده است؛ ” از مرزهایی که کالاها از آن عبور نکنند لاجرم سربازها عبور خواهند کرد”. در دنیای امروز مؤلفههای قدرت فراوانند، قدرت نظامی نزدیکترین مؤلفه قدرت است که به ذهن متبادر میشود اما ساحات قدرت محدود به قدرت نظامی نیست، قدرت اقتصادی، قدرت فرهنگی، قدرت اطلاعاتی و حتی قدرت مذهبی را میتوان در بین ردههای قدرت شناسایی کرد اما قطعا و تحقیقا هیچ قدرتی یارای مقابله با قدرت اقتصادی را نخواهد داشت.
تهدیدات داخلی و خارجی به طور مستقیم نتیجه اضمحلال قدرت اقتصادی است. امروز کشوری چون کره شمالی که مجهز به قدرت اتمی است در اوج فلاکت و نگونبختی به سر میبرد. مناقشه روزهای اخیر با آذربایجان محصول ضعف اقتصادی و انزوای کشور است و امروز چین به واسطه ضعف اقتصادی ایران است که کشور را تبدیل به یکی از اقمار خود کرده و نئوامپریالیسم چینی چون انگلی در حال مکیدن شیره جان کشور است.
برای درک موضوع به آنچه در سال 1997 برای سودان رخ داد خواهم پرداخت. سودان در دهه 90 میلادی تبدیل به پایگاهی برای آموزش و تجهیز جهادیون و بنیادگرایان اسلامی به ویژه القاعده بود. به این بهانه در نوامبر 1997، واشنگتن تحریمهای اقتصادی وسیعی را علیه خارطوم وضع کرد، رژیمی که به گفته ایالات متحده میزبان اردوهای آموزشی برای جهادیون اسلامگرا بود و میبایست تنبیه شود.
سودان صادر کننده محصولی است به نام صمغ عربی (Arabian Gum) یا صمغ سودانی، این صمغ از گونهای از گیاه اقاقیا به دست میآید. بخش وسیعی از خاک سودان پوشیده از این گیاه است که غالبا به صورت خودرو میروید. این صمغ در طیف وسیعی از صنایع بکار میرود. صنایع غذایی مانند صنایع نوشیدنی و تولید آدامس، به عنوان ثبیت کننده، در تولید رنگ، چسب، محصولات آرایشی و بهداشتی در صنایع نساجی و به دلیل خاصیت منحصر به فردش حتی در کنترل ویسکوزیته جوهرها و صنعت چاپ و نشر نیز کابرد دارد.
طیف وسیعی از شرکتهای آمریکایی مصرف کننده این صمغ هستند که تحریمهای آمریکا ضرر هنگفتی به این شرکتها وارد میساخت، بدین واسطه مخالفتها با تحریم سودان از خود آمریکا آغاز شد. در میان آنها غولهای تجاری مانند انجمن نشریات آمریکا، انجمن نوشیدنیهای غیرالکلی آمریکا، انجمن صنایع و تولیدکنندگان غذایی آمریکا و انجمن شرکتهای دارویی آمریکا حضور داشتند.
همه این صنایع به واردات صمغ عربی از شرکت Gum Arabic خارطوم وابسته بودند، این شرکت بزرگترین شرکت تولید کننده این محصول بود که آمریکا مدعی بود بن لادن سهامدار عمده آن است، 30 شرکت دیگر نیز در کنترل دولت خارطوم بودند.
پیامدهای تحریم برای شرکتهای آمریکایی فاجعه بار بود. در گام نخست واردات از چاد و نیجریه به دلیل کیفیت پایین محصول پس از مدتی متوقف شد، فرانسه دومین خریدار عمده صمغ عربی بود که واردکنندگان آمریکایی مجبور شدند صمغ را از رقبای فرانسوی خود با قیمتهای بسیار بالاتر خریداری نمایند. سرانجام، لابی شرکتهای ذی نفع ایالات متحده مورد توجه قرار گرفت و این محصول از تحریمهای اقتصادی رئیس جمهور کلینتون حذف شد. برای توجیه این تصمیم، وزارت خارجه ایالات متحده بیانیهای را صادر کرد: “ما هیچ اطلاعاتی نداریم که بن لادن صادرات صمغ عربی از سودان را کنترل می کند.
این نمونه، بخش کوچکی از رهاورد قدرت اقتصادی است. کشور ضعیف و فقیری چون سودان بزرگترین و قدرتمندترین شرکتهای آمریکایی را به خود وابسته کرده بود. سودان هیچ نیازی به گندهگویی و باج دهی برای رفع تحریم خود نداشت سودان نیاز به نمایش سولههای موشکی خود نداشت، موشکهای سودان همان شرکتهای آمریکایی بودند.
امروز اگر ایران تبدیل به کریدور تجاری شمال به جنوب و شرق به غرب شده بود و لولههای انتقال انرژی از خاک ایران میگذشت و شرکتهای بزرگ دنیا شعبههای متعددی در کشور ایجاد کرده بودند، کشورهای کوچک منطقه جرأت تهدید خاک ایران را نداشتند. چین، ایران را نه به عنوان گوشت قربانی بلکه به عنوان یک هاب تجاری بزرگ میشناخت، شرکتهای بزرگ دنیا که تجارت محصولات و تأمین مواد اولیه و انرژیشان وابسته به ایران بود قدرتمندترین مدافعین ایران در صحنه بینالمللی بودند؛ اما افسوس …
https://t.me/Catalax