🖊شگرد جدیدی که برخی چپ گرایان برای فرار از تبعات احتمالی انتساب به مکاتب فکری چپ در پیش گرفته اند این است که پشت مفهومی به نام ( مالکیت اشتراکی ) که در حقیقت در چهارچوب جهان متمدن فقط به صورت مالکیت دولتی قابل تفسیر و وجود است پنهان شوند و از فلان متفکر و فلان دولت تبری بجویند و بگویند از اشتباهات درس می گیریم و …
🖊چپ گرا فراموش می کند که مفهوم مالکیت اشتراکی فقط در جامعه شکارچی – گردآورنده پیشاکشاورزی آن هم به صورت ناقص و ضعیف و با بی میلی شدید اعضای گروه های چند ده نفره شکارچی – گردآورنده وجود داشته است . ذات بشر و هر موجود هوشمند پیشرفته دیگر تمایل به اعمال قدرت دارد . مالکیت تنها یک بعد از مساله اعمال قدرت و لذت بردن از آن است که از بدو وجود بشر در او وجود داشته است و به خوبی در میان مردمان شکارچی – گردآورنده نیز قابل مشاهده است . (در دنیای چپ گرایان این اعمال قدرت در سلسله مراتب دولت تجلی می یابد و افراد به صورت تحمیلی و مصنوعی در راستای اهداف جمعی سیستم به کار گرفته می شوند ، ناگفته نماند ذات تمدن صنعتی – فناور مدرن همین به کارگیری سیستم در راه اهداف جمعی است وبا ادامه روند موجود در آینده نه چندان دور مرز بین سرمایه داری و سوسیالیسم از بین خواهد رفت ) .
🖊اعضای بسیاری از جوامع شکارچی – گردآورنده ، برای مثال بومیان سرخپوست سیرینوی بومی بولیوی امروزهفته های متمادی به صورت انفرادی به شکار می رفتند ، و هفته ها دور از گروه و حتی همسران و فرزندانشان دست به شکار و تغذیه از گوشت شکار می زدند . جنگیدن در میان بیشینه قبایل سرخپوست آمریکای شمالی یک امر فردی و بدون سازماندهی گروهی بود ، هر فرد برای خود می جنگید و چیزی به اسم نقشه و طرح جمعی و عمومی وجود نداشت .
🖊ابوریجین های استرالیا با هم بر سر تصاحب زنان می جنگیدند . یک اسکیمو به آسانی می توانست اسکیموی دیگری را که سعی در تصاحب همسرش داشته باشد بکشد . تقسیم غذا که بیشتر در مواردی مثل شکار جانوران بزرگ مانند ماموت ها یا جمع آوری گوشت وال های مرده در ساحل یا ماهیگیری با تور بود ، معمولا با بی میلی و خشونت و دعوا همراه بود . زنان سیریونو همیشه سعی داشتند گوشت به دست آورده شده را پنهان کنند تا کسی باخبر نشود . در مورد اسطوره ( مالکیت اشتراکی ) ، این نکته فراموش می شود که عدم وجود مالکیت فردی در بیشتر موارد نه به دلیل عدم میل آدمیان شکارچی – گردآورنده به آن ، که به سبب عدم قابلیت حمل و نگه داری اشیا در این سبک زندگی بود . در موارد عدیده ، هر گاه که این امکان وجود داشت مالکیت خصوصی و مختص گروه های کوچک و حتی ارثی وجود داشت.
🖊 تعیین قلمرو زمینی برای گروه ها و خانواده ها و اعمال مالکیت بر تمامی مواد خوراکی و رستنی موجود در آن ها از جمله درختان میوه و لانه های موریانه، و حتی به ارث بردن آن ها در میان مردمان شکارچی – گردآورنده ای مانند بوشمن ها به دفعات مشاهده شده است . لازم به ذکر است که لباس و (ابزارهای تولید ) مثل ابزارهای شکار سنگی و چوبی در قاطبه موارد مشمول مالکیت فردی می شدند .