بازگردیم به اوایل قرن بیستم. در واپسین سالهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ایالات متحد آمریکا از جهت سازماندهی و شاکلۀ حکومتی به شکلی درآمده بود که امروز میبینیم. پیدایش ایالتها کامل شده بود و ملت نوپدید آمریکا در سراسر این کشور مستقر شده بودند. آن سالها دیگر بر کسی پوشیده نبود که آمریکا یک قدرت بزرگ جهانی است و با بررسی آمار تولیدات صنعتی و شاخصهای کلان میشد حدس زد آینده از آن آمریکا خواهد بود. در میان همۀ بحثها دربارۀ آمریکا مهمترین پرسش باید این میبود که چه چیز آمریکا را چنین نیرومند کرده بود؟ قطعاً عوامل گستردهای در این قدرتگیری نقش داشت، اما میتوان این پرسش را چنین مطرح کرد: تعیینکنندهترین عامل در تبدیل آمریکا به قدرت اول جهان چه بود؟
در ۱۶۰۶ نخستین انگلیسیها روانۀ آمریکا شدند و با بدبختی چند دهکده ساختند. آمریکا تا دهۀ ۱۷۸۰ مستعمرۀ انگلستان بود و در نیمۀ اول قرن نوزدهم جایگاهی در معادلات جهانی نداشت. پس چطور ناگهان چنین جایگاهی را در جهان به دست آورد؟ وقتی ایرانِ صفویه شانهبهشانۀ امپراتوری عثمانی قدرت مسلط غرب آسیا بود و عثمانی تن و بدن اروپاییها را چند سال یک بار میلرزاند، کشوری به اسم آمریکا وجود نداشت. اگر داشتن وسعت سرزمینی ملاک است، روسها از دیرباز پهناورترین قلمرو را داشتند و از جهت منابع از آمریکا سر بودند. وقتی پتر کبیر در نیمۀ قرن هجدهم روسیه را متحول میکرد، آمریکا مستعمرهای در گوشهای از قلمروی بریتانیا بود. وقتی بریتانیا امپراتوری بیکرانی از استرالیا و هند تا آفریقای جنوبی و شمال آفریقا در اختیار داشت، تازه عدهای در آمریکا آرزو داشتند از یوغ حاکمیت بریتانیا خلاص شوند. اگر هم مسئله اشتراکات فرهنگی است، اشتراکات آمریکا با اروپای غربی و مرکزی فراوان است، پس چرا آمریکا در قرن بیستم به قدرت اول جهان تبدیل شد و قدرتهای اروپایی افول کردند؟
البته پیشتر گفتم که مجموعهای از عوامل وجود دارد. اما مهمترین عامل در یک کلمه نهفته است: «کاپیتالیسم». کاپیتالیسم بهترین بستر رشد و شکوفایی خود را در آمریکا یافت. در آمریکا دولتها کوچکتر و ضعیفتر از آن بودند که سد راه کاپیتالیسم شوند و سنت کاپیتالیسمستیزی ضعیف بود و ضعیف ماند.
بسیاری گمان میکنند جنگهای جهانی باعث قدرتگیری آمریکا شد، اما مسیر رشد آمریکا بدون این جنگها نیز آن را به این جایگاه میرساند. افول قدرتهای استعمارگر اروپایی مسجل بود و اروپاییهای آیندهنگر میدانستند مقاومت آنها بیهوده است. اتفاقاً اگر بخواهیم برندۀ اصلی دو جنگ جهانی را پیدا کنیم، به «سوسیالیسم» میرسیم. بدون جنگ جهانی اول انقلاب روسیه و ظهور بولشویسم محال بود و بدون جنگ جهانی دوم پیدایش بلوک سوسیالیستی و پیشروی شوروی تا اروپای مرکزی ناممکن بود. ریلگذاریهایی که آمریکا را به جایگاه نخست میرساند، خیلی پیش از جنگهای جهانی انجام شده بود.
داشتۀ اصلی آمریکا نه سرزمین فراخ و منابع سرشار، نه دوری از جنگهای خانمانسوز و نه فناوری بود؛ بلکه سرمایۀ اصلی آمریکاییها یک چیز بود: کاپیتالیسم (سرمایهداری). در سالهایی که انواع سنتها و جریانهای ضدسرمایهداری یکی پس از دیگری در اروپا سر برمیآوردند و دولتهای ضدلیبرال با سوگیریهای چپ و راست چارۀ نجات ملت را یک روز در امپریالیسم و فردا در سوسیالیسم میجستند، کاپیتالیسم لیبرالیستی فراخترین جولانگاه خود را در آمریکا یافته بود؛ جایی که فقط یک انقلاب لازم بود: «انقلاب استقلالطلبانه برای رهایی از حاکم استعماری». از آن پس کاپیتالیسم با کمترین مقاومت ضدلیبرال و ضدسرمایهداری میتوانست آیندهای قدرتمند برای آمریکا رقم بزند؛ در واقع میتوانست بهترین بهرهبرداری را از منابع طبیعی و انسانی رقم بزند، در حالی که دیگر قدرتها هم همین منابع را حتی بیشتر از آمریکا داشتند اما روزبهروز درماندهتر میشدند و برای نجات خود به انواع مرامهای ضدلیبرال چنگ میزدند.
کارآمدترین نظام بهرهبرداری و تولید در هر حال برندۀ این رقابت بود. وقتی قدرتهای اروپا میکوشیدند با امپریالیسم خود را نجات دهند، قدرت گوشهگیر آمریکا (دکترین مونرو) با کارآمدترین نظام اقتصاد اجتماعی در حال ساختن آیندۀ خود بود. چه از از آمریکا و سرمایهداری خوشمان بیاید چه از آنها متنفر باشیم، باید اذعان کرد سرمایۀ اصلی آمریکا خود «سرمایهداری» بود.
پینوشت:
۱. ادعای مطرحشده در این نوشتار را از لودویگ فون میزس وام گرفتهام.
۲. پیشتر در مجموعهای از گفتارها پیدایش و تکامل آمریکا را شرح دادهام که میتوانید در این لینکها بیابید:
▪️«گفتار اول: آمریکا، از پیدایش تا انقلاب»
(https://t.me/tarikhandishi/1787)▪️«گفتار دوم: انقلاب آمریکا»
(https://t.me/tarikhandishi/1804)▪️«گفتار سوم: کلبۀ عمو تام»
(https://t.me/tarikhandishi/1822)▪️«گفتار چهارم: جنگ داخلی آمریکا»
(https://t.me/tarikhandishi/1838)▪️«گفتار پنجم: گاوِ نشسته»
(https://t.me/tarikhandishi/1863)▪️«گفتار ششم: غرب وحشی»
(https://t.me/tarikhandishi/1897)مهدی تدینی