✍️ محسن امینزاده، معاون وزارت خارجه در دولت اصلاحات
1 با وجود آنکه تلاش مداوم برای تنظیم و گسترش روابط مبتنیبر امنیت ملی و منافع ملی ایران، با همه کشورها و بهویژه کشورهای قدرتمند و مؤثر جهان، وظیفه ذاتی و ضروری وزارت امور خارجه است، اما انتشار «ویرایش نهایی برنامه همکاریهای جامع (25ساله) ایران و چین» ازسوی واحدی بهنام «دبیرخانه سازوکار مشارکت جامع راهبردی ایران و چین وزارت امور خارجه» در فضای مجازی، واکنشهای تندی درپی داشته است. شوق و هیجان و تمجید کاسبان تحریم و ماجراجویان دیپلماسیستیز که برخی کرامات معنوی هم برای این سند قائل شدند، سوءظن و تردید نسبت به ماهیت این سند همکاری را دوچندان کرد. برخی توضیحات وزارت امور خارجه همچون تمجید از چین به خاطر خرید نفت ایران در دوران تحریم نیز، تردیدها را تشدید کرد. طبعا باید مراقب بود که به بیماری دیپلماسیستیزی و دیپلماسیهراسی دامن زده نشود، اما باید به این ابهامات و تردیدها نیز پرداخت. مبارزه با برجام و پایکوبی برای زمینگیرشدن برجام ازسوی ترامپ و پایکوبی برای رفتن ایران به فهرست سیاه FATF از نمادهای متأخر این دیپلماسیستیزی است. آنان در تصوری ماجراجویانه از دیپلماسی، این نوع سیاست خارجی را ارزشی و به ظاهر در تعارض با دیپلماسی حرفهای میدانند. در شرایط کنونی سیاست خارجی منطقهای ایران گرفتار چنین روایتی از دیپلماسی است. آنان برای روابط با جمهوری خلق چین در این روایت مخدوش از سیاست خارجی ارزشی، جایگاه ویژهای قائل هستند و رفتار مغایر چین و نشانههای وارونگی این باور آنان…
2 باوجود مناقشات جدیدی که چین با آمریکا دارد و بهرغم برخی رفتار مستقلتر جدید سیاسی چین مانند وتوی قطعنامههای مورد نظر آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل علیه سوریه و باوجود موضع متعادل چین در حمایت از برجام که البته بیشتر به هویت برجام و موضع مشترک چین با پنج عضو دیگر برجام مربوط میشود.
1) در این سند روابط ایران و چین راهبردی تعریف شده است. پیش از این نیز رئیسجمهور چین به راهبردیبودن روابط دو کشور اشاره کرده است. به دلیل آنکه در چین برخلاف ایران، مقامات کم و دقیق درباره مسائل خارجی سخن میگویند، این موضع به معنای تغییر بیان دولت چین درباره تعریف روابطش با ایران است. در 25 سال گذشته دولت چین بارها در مذاکرات اعلام کرده که از نظر جمهوری خلق چین روابط ایران و چین راهبردی نیست و چین انتظار دارد که این عنوان برای توصیف روابط از سوی طرف ایرانی نیز بهکار نرود. وقتی من در دوره مسئولیتم نسبت به این پافشاری چینیها، حساسیت نشان دادم و معترضانه از همتای خود پرسیدم که دولت چین چه تعریفی از روابط دو کشور دارد؟ اظهار کرد: ما روابط چین با ایران را در حد روابط با همسایگان تعریف میکنیم که البته روابط با همسایگان برای چین اهمیت زیادی دارد.
2) اولین همکاری مهم تجاری ایران و چین پس از انقلاب اسلامی، مربوط به فروش سلاح و بهویژه موشکهای میانبرد و کوتاهبرد چینی به ایران در دوران جنگ با رژیم صدام است. در شرایطی که هیچ کشوری به ایران سلاح نمیفروخت و شوروی و در درجه بعد فرانسه، نیاز تسلیحاتی رژیم صدام را بسیار سخاوتمندانه تأمین میکردند، سلاحهای چینی و سلاحهای کره شمالی که با اجازه چین به ایران فروخته میشد، برای ایران ارزشمند بود. البته بعدها مشخص شد که در این دوره چین چهار برابر ایران به رژیم صدام سلاح فروخته است.
3) 23 سال پیش دولت چین توقف همکاری خود با پروژه هستهای ایران در اصفهان را به قیمت رفع تحریمهای آمریکا علیه چین، به معامله گذاشت و توانست با خروج یکجانبه از قرارداد ساخت کارخانه هستهایUCF اصفهان، راه را برای رفع تحریمهایی در کنگره آمریکا هموار کند که بهخصوص پس از کشتار صدها نفر در میدان تیانانمن پکن…
4) در 25 سال گذشته چین در برابر مناقشات ایران و آمریکا به لحاظ سیاسی منفعل عمل کرده و هرگز حاضر به دادن امتیازی به ایران در مقابل آمریکا نشده است. رأی چین در شورای امنیت سازمان ملل درباره مسائل مربوط به ایران منطبق با رأی آمریکا بوده است. در ربع قرن گذشته نه تنها چین موضوعی را به نفع ایران وتو نکرده است، بلکه حتی حاضر به دادن رأی ممتنع هم نشده...
5)با اینکه ایران از اولین کشورهای داوطلب پیوستن به پیمان امنیتی شانگهای متشکل از کشورهای آسیای میانه و چین و روسیه بوده…
برخلاف تصور دولت پنهان، حتی اگر این سند امضا شود، قرار نیست دولت چین بهخاطر ایران مقابل تحریمهای آمریکا بایستد. امضای این سند بهمنزله عزم دولت چین برای دورزدن تحریمهای آمریکا علیه ایران نیست.
@ECONOMY7