(از کتاب نظریۀ پول و اعتبار لودویگ فون میزس)
«دولتگرایی¹ در نهایت به آنجا میرسد که داشتن ارز خارجی، موجودی و صورت حسابهای خارجی را به خودی خود عملی سزاوار سرزنش بداند. از این نظرگاه، این وظیفۀ شهروندان است که با اثرات زیانبار تنزل [ارزشِ] پول بر اموال شخصیشان کنار بیایند و هیچ تلاشی در راستای به دست آوردن اموالی نکنند که بر اثر تنزل پول ارزششان بلعیده نمیشود – البته اینها با کلمات صریح بیان نمیشوند، اما فحوای کلام تمام بیانیههای رسمی همین است. به گفتۀ آنان، شاید از نظرگاه فردی اینکه کسی خود را با گریختن از مارک² از فقیر شدن نجات دهد سودآور به نظر برسد، اما چنین عملی از نظرگاه اجتماع زیانبار است و باید محکوم شود. به کام آنانی که از تورم بهره میبرند شیرین میآید که از دیگران بخواهیم اموال خود را در معرض سیاستهای مخرب دولت قرار دهند و فدا کنند. در این مورد، همانند تمام مواردی که اظهارات مشابه بیان میشوند، این حقیقت ندارد که میان منافع فردی و منافع اجتماعی تضادی هست. سرمایۀ ملی تشکیل شده است از مجموع سرمایههای تک تک شهروندان کشور، و زمانی که سرمایههای شهروندان مصرف شود چیزی از سرمایۀ ملی نیز باقی نمیماند. فردی که اموال خود را به شیوهای سرمایهگذاری میکند که بر اثر تنزل پول بلعیده نشود به اجتماع زیان نمیرساند؛ کاملاً برعکس، او با گام گذاشتن در مسیری که در آن اموال شخصی خود را از تخریب نجات دهد بخشی از اموال اجتماع را نیز از تخریب نجات داده است. اگر او آن اموال را بدون هیچ مقاومتی در برابر پیامدهای تورم واگذار میکرد، تمام کاری که انجام داده بود این بود که روند تخریب بخشی از دارایی ملی را جلوتر میبرد، و آنهایی را ثروتمند میکرد که از سیاستهای تورمی سود میبرند.
این درست است که شمار غیر قابل چشمپوشی از بهترین طبقات مردم آلمان به دعاوی هواداران تورم³ و رسانهها اهمیت دادند. بسیاری گمان میکردند وقتی از مارک و کرون⁴ یا اوراق بهادار مبتنی بر مارک و کرون خود خلاص نمیشوند و برعکس آنها را نگاه میدارند در حال انجام عمل میهنپرستانهای هستند. با انجام چنین کاری آنها به سرزمین پدری خدمت نکردند. غرق شدن آنها و خانوادههایشان در فقر در نتیجۀ این عمل، تنها به این معنی است که شماری از اعضای آن طبقاتی از مردم آلمانی که بازسازی فرهنگی ملت⁵ از آنان انتظار میرفت به چنان افلاسی تنزل کردهاند که نه توان انجام کاری برای اجتماع دارند و نه توان انجام کاری برای خودشان.»
The Theory of Money and Credit, Ludwig von Mises, PP. 256-257.
پانویس:
- Etatism
۲. مارک واحد پول قدیم آلمان
- Inflationists
۴. کرون واحد پول قدیم اتریش
۵. احتمالاً منظور میزس بازسازی پس از جنگ اول جهانی (۱۹۱۴-۱۹۱۸) است. کتاب نظریۀ پول و اعتبار نخستین بار در سال ۱۹۱۲ منتشر شد و ماکس وبر جامعهشناس بزرگ نیز در کتاب اقتصاد و جامعه به این کتاب اشارۀ تحسینآمیزی کرده است. در سالهای پس از جنگ اول جهانی ویرایشهای جدیدی از کتاب منتشر شده و مطالبی به آن افزوده شدند.
لینک کوتاه این نوشتار: https://bit.ly/3DzmelP