📋رسالههای ماکیاوللی آغاز اندیشهٔ سیاسی جدید و مرحلهای مهم در بسط آن است و برای فهم منطق مناسبات دوران جدید نمیتوان آن را نفهمید. با نفهمیدن این نظریه، نظریهای اساسی برای فهم مناسبات قدرت در دنیای جدید، که انحطاط را امری درونی میداند، و البته نظریهٔ مخالف آن، که رابطهٔ انسان و ابلیس را سرمشق مناسبات قدرت میداند، در سراشیب افسانه بافی از نوع ادوارد سعید سقوط میکنیم. محمود محمود از پیشگامان تدوین نظریهٔ توطئه در ایران بود، و شیشهٔ کبود این نظریه مانع از آن میشد که تاریخ انحطاط ایران و آماده شدن زمینههای درونی برقراری مناسبات نابرابر را تدوین کند. به درستی نمیدانیم که چرا او به فکر ترجمهٔ رسالهٔ شهریار افتاده است، اما از توضیحی که او در مقدمه بر ترجمهٔ خود آورده، و با توجه به دیدگاه سیاسی او در تدوین تاریخ معاصر ایران، که ردپای توطئهٔ سیاست انگلستان را در همهٔ اتفاقات ایران میدید، به نظر میرسد که هدف او از این ترجمه افشای رموز سیاست مبتنی بر قدرت انگلیسی بوده است. محمود محمود در مقدمهٔ ترجمه مینویسد: «همسایهٔ جنوبی ما بیست و پنج سال ما را با دولت روس برای حفظ هندوستان خود به جنگ مشغول داشت تا کاملاً خسته و فرسوده شده از هر حیث کوچک شدیم… همین که زمین گیر شدیم، آن وقت، گرفتن امتیازات شروع گردید، که خود یک دستور جداگانه از اصول سیاست مکیاویلیزم میباشد. نظایر آن را در صفحات کتاب شهریار مکرر خواهید دید.» … گفتن عبارتهایی از سنخ «… مشغول داشتند» و «سرگرم نمودند»، سیاست نیست، در رسالهٔ شهریار هم در این باره چیزی نیامده است. نظریههای توطئه، استعمار و… نظریههایی در سیاست نیستند؛ بلکه تعمیم نظریهٔ دینی وسوسههای ابلیس به قلمرو مناسباتی است که برای تحلیل آن باید منطق متفاوتی را به کار برد. این نظریهها حجابی بر نفهمیدن عوامل درونی انحطاط یک کشور است. دلیل اینکه عاملان سیاست انگلستان و روسیه میتوانستند کلاه از سر رجال دربار تهران بردارند، جز این نبود که مردم ایران عوام، شاه احمق، و درباریان او شاعران و نمایندگان دین عجایز بودند و سیاست نمیدانستند. ماکیاوللی زمانی رسالهٔ خود را مینوشت که ایتالیا میدان پیکار قدرتهای بیگانه و بخشهایی از خاک آن در اشغال آنان بود، اما او رسالهای اخلاقی برای نفرین فرانسه و اسپانیا ننوشت؛ وضع ایتالیا را از درون تحلیل کرد. اگر دربار فتح علی شاه تصوری از سیاست و ماهیت قدرت پیدا کرده بودند، سیاست استعماری جزیرهای در شش هزار کیلومتری ایران، در این کشور کارگر نمیشد. در همان زمان، عباس میرزا، ولی عهد فتح علی شاه، در دارالسلطنهٔ تبریز دستور داد گزارش راهب یسوعی دربارهٔ سقوط اصفهان را با عنوان عبرت نامه به فارسی ترجمه کنند تا عوامل درونی انحطاط ایران شناخته شود، که خوانندهٔ چندانی نداشت. 🖊
🔸 تأملی در ترجمهٔ متنهای اندیشهٔ سیاسی جدید: مورد شهریار ماکیاوللی. انتشارت مینوی خرد. صفحه 90-91
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai