لحظهای تاریخی را به چشم میبینیم! قیمت نفت آمریکا منفی شد. اگر کسی نفت بخرد، پولی هم به او میدهند. فروشنده باید پولی به کسی بدهد تا نفتش را بخرد. این یکی از مضحکترین تجربههای بشری است که نشان میدهد ما چه روزهای خاصی را سپری میکنیم. در پی شیوع کرونا، رکود ناگهانی در تولید باعث شد مصرف و نیاز به نفت دچار نقصان اساسی شود و قیمت نفت شتابان سقوط کند. فروشندگان به خیال خود نفت را نفروختند و ذخیره کردند تا در آینده با قیمت منصفانهتری بفروشند. همۀ امکانات ذخیرهسازی نفت پر شد و حالا کسی که جای خالی برای ذخیرهسازی دارد، نفت را میخرد، پولی هم میگیرد! نفت ایران هم اگر خریداری بیابد به قیمت ناچیز و بیارزشی رسیده است…
با برگشت جهان به وضعیت پیش از کرونا که احتمالاً در نیمۀ دوم سال میلادی رقم خواهد خورد، اوضاع دوباره رفتهرفته تا حدی به حالت عادی بازخواهد گشت، اما یک بار دیگر، نقطهضعف ما، زهر جانکاهش را به جانمان ریخت! نفت فروختیم و اقتصاد روزمرهمان را گرداندیم و از تولید صنعتی و دستیابی به بازارهای جهانی غفلت کردیم. هر چه دلسوزان و کارشناسان فریاد برآوردند باید از این تکمحصول منحوس رهایی یابیم، در عمل به راه دیگری رفتیم. اول تیشه به ریشهمان در بازار نفت زدند و درخت صدسالۀ حضور ایران در بازار جهانی نفت را سعی کردند از ریشه درآورند. به دور زدن تحریمها دلخوش کردیم و گفتیم این بحران موقت است. حالا نفتی که زمانی نان شبمان بود، به قیمت ناچیزی رسید. بیتردید این وضع گذراست و اوضاع به زودی به حالت قبل بازمیگردد، اما ما باز دیدیم که این نوع اقتصاد و جدا ماندن از جهان چه خطر بزرگی برای ما دارد.
نفت فقط زمانی لطف در حق ما بود که کمک میکرد تا جهش کنیم، ره صدساله را چندساله رویم و از سنگلاخهای پرفراز و نشیب توسعۀ صنعتی با سرعتی شتابانتر عبور کنیم، اما نشد… نکردیم… ماندیم. نگاهی به اندازۀ اقتصاد ما در جهان به خوبی این واقعیت را نشان میدهد. نه در کمپانیهای بزرگ صاحبسهم شدیم، نه با پول نفت صنایع روز خریدیم تا سپس دستی در رقابت جهانی داشته باشیم و نه به درستی از آن بهره بردیم تا سطح کمی و کیفی تولیدمان را جهانی کنیم. ما نتوانستیم با امتیاز نفت صنعتی پویا پرورش دهیم که «برندساز» باشد، در کجای جهان یک برند ایرانی سراغ دارید که خریداران جدی داشته باشد؟
ناامنی یعنی همین. یعنی دهها میلیارد دلار درآمد سالانه نیست و نابود شود. از این وضع همه ضرر میکنند، پیش از همه کسانی که از این نوع اقتصاد همچنان دفاع میکنند، بانیان آنند و راضی نمیشوند تغییری در سیاستها ایجاد کنند. تا اینجا گویا بزرگترین قربانی کرونا، پس از جان آدمها، نفت بوده است. این بحران سپری خواهد شد، اما نه به این سادگی، و پرسش من این است که ما بنیۀ لازم را برای عبور از این بحران داریم؟ وقت آن نرسیده قدری در سیاستهایمان تأمل کنیم و راهی بجوییم برای اینکه سهم بزرگتری در اقتصاد جهان داشته باشیم؟ ما حتی از ظرفیت توریسم بهره نبردیم، تولید صنعتی بر اساس فناوریهای روز پیشکش!
یک بار برای همیشه چشم باز کنیم و ببینیم که قیمت نفت در آمریکا منفی شد! بله، منفی! همان نفتی که ما فکر میکردیم اگر بخواهیم میتوانیم کاری کنیم بشود دویست دلار…
مهدی تدینی
@tarikhandishi | تاریخاندیشی (https://t.me/tarikhandishi)