32.8 C
تهران
سه‌شنبه 16 خرداد 1402 ;ساعت: 17:30
کافه لیبرال

چه چیز آزادی اقتصادی این‌قدر خوب است؟ دکتر آنتونی دیویس

🖊بله آزادی اقتصادی؛ یعنی آزادی خریدن و فروختن، اما آزادی اقتصادی آزادی مراوده با مردم و صحبت کردن با مردم هم هست. آزادی سفر کردن به هر جا که می‌خواهیم هم هست، و نیز آزادی گفتن هر آنچه که می‌خواهیم. این چیزها که همه شامل بر مراوده با دیگران است، به‌راستی هستۀ آزادی اقتصادی هستند. حجم عظیمی از شواهد در تایید این گفته وجود دارد که آزادی اقتصادی با بسیاری چیزهایی که ما از جامعه سالم در نظر داریم، همبستگی دارد. می‌توانیم نگاهی بیندازیم به «شاخص آزادی اقتصادی در امریکای شمالی». ایالت‌هایی که آزادی اقتصادی بیشتری دارند نرخ رشد اقتصادی بالاتری هم دارند، نرخ بیکاری پایین‌تری هم دارند، و در مقایسه به ایالت‌هایی که آزادی کمتر دارند نسب بدهی‌شان به تولید ناخالص داخلی کمتر است.

🖊تمام این چیزهایی که ما نشانۀ سلامت اقتصادی می‌دانیم با آزادی اقتصادی نیز مرتبط هستند. وقتی کشورهای مختلف جهان را با یکدیگر مقایسه می‌کنیم، نیز با همین پدیده مواجه می‌شویم. کشور‌هایی که بیشترین آزادی اقتصادی را دارند، سرانۀ تولید ناخالص داخلی‌شان تقریباً ده برابر کشورهایی است که کمترین آزادی اقتصادی را دارند. کسی ممکن است بگوید چیزی که ما می‌بینیم اثر بزرگی کشورها است. یعنی این‌که کشورهای بزرگ معمولاً بهره‌مند از آزادی اقتصادی بیشتر اند، همین کشورها هم معمولاً سرانۀتولید ناخالص داخلی‌شان بالا است. اما اگر ما بررسی‌مان را محدود کنیم به بیست درصد فقیرترین کشورها، باز کشور‌های فقیری که بیشترین آزادی اقتصادی را دارند، سرانۀ تولید ناخالص داخلی‌شان پنجاه درصد بیشتر از کشورهای فقیری است که کمترین آزادی اقتصادی دارند.

🖊 یک استدلال مخالف این است که سرانۀ تولید ناخالص داخلی بیانگر درآمد میانگین است. ممکن است که شما بتوانید کشوری داشته باشید با تعداد کمی از نخبگان، مردم ثروتمند و تعداد زیادی از مردم مسکین. ولی اگر ما معیارهای نابرابری [درآمدی] را بررسی کنیم، چیزی که در می‌یابیم این است که کشور‌هایی که آزادی اقتصادی بیشتری دارند، توزیع درآمدشان نیز منصفانه‌تر است. این به این معنی است که آزادی اقتصادی نه تنها با درآمد میانگین بالاتر همبسته است، بلکه با توزیع برابرتر و منصفانه‌تر درآمد هم همبسته است. شکاکان ممکن است استدلال کنند که آزادی اقتصادی با سطوح بالاتر درآمد همبستگی دارد، به خاطر استثمار. استثمارِ آدم‌ها و استثمارِ محیط زیست. بیایید نگاهی به داده‌ها بیندازیم و ببینیم که آیا واقعاً همین‌گونه است.

🖊به طور میانگین، زنان در کشورهایی که آزادی اقتصادی بیشتری دارند از برابری جنسیتی بیشتری برخوردار اند تا زنانی در کشور‌هایی که آزادی اقتصادی کمتری دارند. هم‌چنین میزان کار کودکان در کشورهای با آزادی اقتصادی بیشتر، کمتر است و در کشورهایی که آزادی اقصادی‌شان کمتر است، بیشتر است. ممکن است کسی بگوید که میزان کار کودکان در کشورهایی که آزادی اقتصادی بیشتر دارند کمتر است چون این کشورها ثروتمندتراند و به این خاطر قادر اند کالاهای را از کشورهای فقیری وارد کنند که قانونی علیه کار کودکان ندارند. در واقع، کشورهای ثروتمند کشورهای فقیر را تشویق می‌کنند که کودکان‌شان را استثمار کنند تا کشورهای ثروتمند مجبور نباشند کودکان خویش را استثمار کنند. ولی اگر ما باز نگاهی به فقیرترین کشورها بیندازیم، با پدیده‌ای یکسان مواجه می‌شویم. حتی در میان فقیرترین کشور‌ها، در آن‌هایی که از آزادی اقتصادی بیشتری برخورداراند، میزان کودکان کار نسبت به آن دسته از کشورهایی که آزادی اقتصادی کمتری دارند، کمتر است.

🖊آزادی اقتصادی با بهره‌کشی کمتر از محیط زیست هم همبسته است. برای مثال، جنگل‌زُدایی در کشورهایی که کمترین آزادی اقتصادی را دارند، بدترین وضع را دارد. در حالی که کشورها با بیشترین آزادی اقتصادی در واقع شاهد احیا و گسترش جنگل‌ها هستند جنگل‌هایشان در حال رشد است. آزادی اقتصادی؛ یعنی آزادی عمل. هر اندازه که آزادی عمل بیشتری داشته باشیم، بیشتر قادر خواهیم بود تا کارهایی را انجام دهیم که می‌خواهیم: این‌که ثروت تولید کنیم، از محیط زیست حفاظت کنیم، کمک کنیم مردم فارغ از جنسیت برابر باشند، به کودکان کمک کنیم تا دیگر مجبور نباشند در کارخانه‌ها کار کنند. آزادی اقتصادی؛ یعنی آزادی انتخاب داشته باشد و با عواقب انتخاب‌های خودتان زندگی کنید، تا آنجایی که آزادی هیچ کس دیگری را نقض نکنید. هرچه آزادی اقتصادی بیشتری داشته باشیم، بیشتر قادر خواهیم بود تا دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

خردگراییِ مورای روتبارد، هانس هرمان هوپ

cafeliberal

فریدون آدمیت؛ تاریخ‌نگار و پژوهشگری که جهانی می‌اندیشید و ایرانی می‌نوشت

cafeliberal

هر صندلی دانشگاه 600 میلیون تومان!

cafeliberal

اهمیت مهار و محدودسازی قدرت از زبان کارل ریموند پوپر

cafeliberal

افسانه سرریز ثروت، توماس ساول

cafeliberal

برخی نارسایی‌های جدی در ایده‌های مارکس

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید