فون میزس بزرگ، اقتصاددان نامدار مکتب اتریش، زمانی گفته بود اینکه بسیاری از افراد رقابت را با جنگ مقایسه میکنند، البته بهعنوان یک تمثیل بد نیست، ولی نباید آن را زیاد جدی گرفت؛ زیرا هرچند جنگ نابودی و ویرانی به همراه میآورد، میوه رقابت چیزی جز نوآوری و ساختن نیست. از آن سو کسانی از منتقدان گفتهاند که رقابت در اقتصاد بازار آزاد فرقی با قانون جنگل ندارد، در هر دو قدرتمندها پیروز میشوند و ضعیفترها از بین میروند و این «عادلانه» نیست.
پاسخ اهالی اقتصاد این بود که چنین تشبیهی به کلی نارواست و نشان از آن دارد که گوینده دانش اقتصادی بالایی ندارد، زیرا در یک اقتصاد بازار رقابتی، قدرتمند کسی است که بهتر بتواند نظر مشتری را به خود جلب کند و در تامین خواسته او موفقتر باشد، پیروزی و ماندگاری او از قضا عین «عدالت» است.
مجمع جهانی اقتصاد هر ساله شاخصی برای سنجش رقابت پذیری کشورها به دست می دهد، می توان دید که شدت گرفتن تحریمها از سال 2012 به بعد اثر منفی روی وضعیت رقابتپذیری ایران داشته است و به تدریج بعد از برجام 2015 روند بهبود را شاهد هستیم، به ویژه امسال رشد خوبی دیده میشود و امتیاز رقابتپذیری کشورمان به بیشترین حد خود در سالهای اخیر رسیده است.
از نتایج برمیآید که سه عامل مهمی که کار اهالی کسب و کار و اقتصاد را سخت کرده است به ترتیب «دشواریهای تامین مالی»، «بوروکراسی دولتی ناکارآمد» و «نبود ثبات در سیاستگذاریها» است. وضعیت کشورمان از نظر زیرساختها و پیشنیازهای توسعه اقتصادی و سرمایههای انسانی البته نامطلوب نیست، مشکل اساسی را باید در ساختار قانونی و حقوقی و مقررات و رویههای پرشمار جستوجو کرد.
در این یادداشت دنیای اقتصاد به نتایج گزارش سال 2017 رقابت پذیری پرداخته ام، جان کلام اینست که دست مرئی دولت در اقتصاد مجالی برای عمل دست نامرئی بازار نمیگذارد؛ حاصلی هم جز ناکارآمدی و فساد ندارد، باید اجازه داد قانونهای خوب جای صلاحدید و خردهفرمایشهای بوروکراتهای دولت را بگیرد و آن قانونهای حداقلی هم برای نظم دادن و عمل بهتر اهالی اقتصاد است. منشأ آن قانونها هم نظر دولتیها نیست، بلکه علم، خرد جمعی و تجربه اهل فن است. والله اعلم
امیرحسین خالقی – دکترای سیاستگذاری دانشگاه تهران
لینک کوتاه: