دولت ممکن است یک طرح افزایش دائمی خرجکرد را اجرا کند. مثلا به صورت کمک درآمدی دائمی برای همه افراد با درآمد پایین و متوسط در کشور. فرضیه درآمد دائمی فریدمن به ما میگوید که منبع مالی برای چنین تغییراتی، به ناچار از افزایش مالیاتی تامین خواهد شد. استدلال فریدمن این است که فشار ناشی از افزایش مالیات، کمکهای افزایش درآمدی دولت را بیاثر خواهد کرد.
متن کامل ویدئو:
به سری ویدیوهای ایدههای مهم میلتون فریدمن خوش آمدید.
در ویدیوی قبلی ما فرضیه درآمد دائمی فریدمن را بررسی کردیم که توضیح داد چطور درآمد افراد و انتظاراتشان از درآمد آتی خود بر خرجکرد کنونی آنها تاثیرگذار است. درآمد دائمی، مقدار درآمدی است که یک شخص به طور معقولانه انتظار دارد به طور پایدار و در دراز مدت کسب کند و این بر تصمیمگیری آنها در مورد مصرف کنونیشان تاثیرگذار است.
بصیرت فریدمن در مورد خرجکرد، نکات مهمی در مورد سیاستهای پایداری مالی برای گفتن دارد. منظور، سیاستهای دولت برای مدیریت اقتصاد است، یعنی تحریک آن در زمان رکود و کاهش سرعت آن در زمان افزایش سرعت بیش از حد. نگاه معمول پیش از فریدمن این بود که دولت میتواند با بعضی روشهای موقتی باعث تحریک خرجکرد مصرفکنندگان شود تا با رکود اقتصادی مبارزه کرده یا از آن پیشگیری کند. ایده اصلی این بود که دولت خرجکرد خود را افزایش دهد، با کمکهای دولتی موقتی برای مردم نوعی درآمد اضافی ایجاد کند، آنگاه مردم آن پول اضافی را خرج کرده و فعالیتهای اقتصادی ایجاد شده باعث تحریک خرجکرد بیشتر گشته و این چرخه به همین صورت ادامه یابد.
این ایده با نام ضریب فزاینده کینزی شناخته میشود و در مرکز سیاستهای پایدارکننده اقتصادی قرار دارد. فرضیه درآمد دائمی فریدمن مستقیما این ایده و توانایی دولت برای تحریک تقاضای مصرفکننده برای تعدیل رکود اقتصادی را به چالش میکشد.
همانطور که در ویدیوی قبلی توضیح داده شد، اگر مردم پول اضافی دریافتی از دولت را موقتی بدانند، افزایش خرجکرد بسیار ناچیز به وقوع خواهد پیوست. مردم خرجکرد خود را تغییر نخواهند داد مگر اینکه تصور کنند تغییر درآمدشان دائمی و درازمدت است.
اما به جای افزایش موقت خرجکرد دولتی یا کاهش مالیاتی، دولت ممکن است یک طرح افزایش دائمی خرجکرد را اجرا کند، مثلا به صورت کمک درآمدی دائمی برای همه افراد با درآمد پایین و متوسط در کشور. فرضیه درآمد دائمی فریدمن همچنین به ما میگوید که منبع مالی برای چنین تغییراتی، مجبور است که از افزایش مالیاتی بیاید. چه به صورت افزایش مالیات کنونی یا افزایش مالیات آتی به شکل استقراض. و این مالیاتهای بیشتر توسط مردم پرداخت میگردند. بصیرت فریدمن در این است که این محرک اقتصادی ناشی از افزایش درآمد با فشار ناشی از افزایش مالیات بیاثر میشود. در نتیجه فریدمن استدلال میکند چنین سیاستهایی به طور خالص تاثیر بسیار ناچیزی دارند.
بصیرت فریدمن در مورد رفتار مصرفی مردم و ارتباط آن با انتظار آنها از درآمد دائمیشان، حتی امروز هم سیاستهای پیشنهادی بسیاری از اقتصاددانان در مورد کنترل رکود و رونق اقتصادی توسط دولت را به چالش میکشد. دیگر قسمتهای این مجموعه را در اکوایران ببینید.

