🖋از متن: نئوسوسیال-دمکراتها و لیبرالهای کینزی بر ضرورت تعدیل قدرت بازار و تقویت قدرت دولت در بازتوزیع به درجاتی همگرایی کردند که به “اجماع پسا جنگ” مشهور شد و متکای نظری دولت رفاه بود
🖋با این همه، پس از چند دهه تجربه، به نظر برخی چنین رسید که این روش مشکلاتی به بار می آورد؛ از جمله ضرورت افزایش مالیاتها بعنوان منبع برنامه های اجتماعی و پرداختهای حمایتی که احتمال داشت باعث شود برخی فعالیتهای تولیدی و تجاری دیگر صرف نکند و بنگاههای مربوطه بسته شود و بیکاری به بار آید و دیگر اینکه دولت با کسری بودجه و بدهی فزاینده روبرو شود که اغلب راهی جز چاپ پول و استقراض از صندوقها ندارد
🖋قبل از دیگران، فون میزس و هایک، از مکتب اقتصادی اتریش، به این شیوه ایراد گرفتند. بر اساس تحلیل هایک: «اگر سیاستهای کینزی پیوسته دنبال شود، در درازمدت همزمان با رکود به تورم خواهد انجامید». این پیشبینی ناخوشایند گویا محقق شد و به این ترتیب لیبرالیسم ناچار شد از روایت روستو و کینز، اندکی عقب بنشیند و مهار آن را بکشد.
متن کامل: https://cafe-liberal.com/pdf/doogane-social-and-liberal-democracy.pdf