28.9 C
تهران
سه‌شنبه 16 خرداد 1402 ;ساعت: 22:57
کافه لیبرال

ذهنیت گرایی و عینیت گرایی (subjectivism and objectivism)

❇️❇️❇️این دو اصطلاح و بن مایه های زبانی آنها،درجدال دیر پای  فارسی  زبانان  مارکسیست  و  غیر مارکسیست ، ناخواسته تحریف شده اند.«ذهن گرایی» یا «ذهنیت گرایی»معادل واقع بین نبودن و  خیال پرداز بودن  و  در  مجموع،  علمی نبودن تعبیرشده است.یعنی گفته شده است آن کس که ذهن گرا یا ذهنیت گراست،واقعیت ها و حقایق را وانهاده وبه اوهام چسبیده است از این حیث ، اطلاق لفظ ذهن گرا بر افراد،نوعی ناسزاگویی تلقی شده است و غالب افراد می کوشند در مظان این اتهام قرار نگیرند.درنقطه مقابل،«عینگرایی» یاعینیت گرایی معادل واقع بینی وروشن اندیشی انگاشته شده واطلاق آن برافراد،ستایش واتصاف فضیلت«علمی بودن»فرض شده است.حال آنکه در دنیای تفکر،این دو اصطلاح کاملا خنثی و بی طرفند و اطلاق آنها بر افراد و پدیده ها فقط بیانگر دستگاه معرفتی انسانها در زمینه شناخت واقعیت است.نه ذهن گرایان جهان عینی بر آمده از شناخت را منکرند نه عین گرایان،جهان ذهنی برآمده از عینیت را. در زبان‌های اروپایی،این بحث از دوبن واژه «سوژه» و «اُبژه» آغازمی‌شود.سوژه یعنی «اندیشنده و شناسنده و کننده».شکل بساط یافته این اصطلاحات چنین است:«انسان آنگاه که می اندیشد و انسان آنگاه که می شناسد و انسان آنگاه که عمل می کند».پس معنای واژه سوژه که در متون فارسی این همه پیچیده می نماید،«فرد انسان»است که فکر می‌کند و از محیط پیرامونش سردرمی آورد وعمل میکند.مثلا وقتی گفته می شود «الف ، ب را نگاه می کند»، الف در اینجا همان سوژه است که در دستور زبان فارسی بسیار بی پیرایه به آن می گویند فاعل و ب همان اُبژه است که بازهم بسیار بی پرایه،مفعول نامیده می شود.لفظ حشوآلوده«فاعل شناسا» هم در زبان فارسی رایج است که فقط واژه سرراستِ سوژه را بی سبب پیچیده می کند.بدین ترتیب وقتی گفته می شود کسی ذهن گرا یا ذهنیتگر است،یعنی روش علمی او در فهم حقایق جهان به این شکل است که به مدد قوه عقلش_بیش یا کم_جهان را تصور می کند،جهان را برپایه این تصور،می شناسد و آنگاه از مجموع آنچه فهمیده است،تصویری از جهان می سازد و این تصویر مددکارِ عمل او می شود.نتیجه عملیِ ذهنیت گرایی این است که جهان مسخر اندیشه آدمی است.عین گرا یا عینیت گرا به مدد قوه عقلش_بیش یاکم_به جهان می نگرد،تصویری از جهان کشف می‌کند،جهان را بر پایه این تصویر کشف شده می شناسد و همین تصویر کشف شده،مددکارِ عمل او می شود.نتیجه عملی عینیت گرایی این است که اراده جهان بر اراده انسان چیره است،اما با شناخت قوانین هستی می توان جهان را مسخر کرد.

ترجمه محمودصدری

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

دانشمندان, شامپانزه ها و شما

cafeliberal

انسانِ آزاداز نگاه اسپینوزا

cafeliberal

چین ایران را شریک راهبردی نمی‌داند

cafeliberal

گزینش میان اسلامگرایی، مارکسیسم، ایرانشهری

cafeliberal

ده درس از بحران همه‌گیری جهانی ویروس کُرونا

cafeliberal

چپ و اسلامیسم: بازنگری کوتاهی از یک خطای بزرگ

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید