فرق است بین اسلامستیزی و مسلمانستیزی؛ همینطور فرق است بین کمونیسمستیزی و کمونیستستیزی و فرق است بین یهودستیزی و یهودیستیزی و مانند این.
اساسا وقتی ما با ایدئولوژیها و مکاتب فکری و یا ادیان مواجه هستیم فرق دارد با زمانی که ما با معتقدان به آن آیینها یا ایدئولوژیها روبهروییم.
زمانی که ما با انسانها مواجهایم، با موجوداتی دارای استخوان و پوست و خون روبهرو هستیم. انسان به ماهو انسان دارای حرمت و ارزش است اما باور انسانها نه.
کمونیسمستیزی – درست یا غلط- امری ضداخلاق و ضدارزش انسانی نیست. شما میتوانید با هر مرام و مکتبی مخالف باشی اما برای جان و آزادی بیان پیروان آن مکتب ارزش قائل باشی.
ولتر در جایی میگوید که “من و تو همعقیده نیستیم اما از حق تو در بیان عقیدهات تا پای مرگ دفاع خواهم کرد.”
این دقیقا تفکیکی است که بین عقیده و آزادی بیان قائل میشویم.
اینکه من با کمونیسم مخالفم به این معنا نیست که در حکومت و جامعه مطلوب من، کمونیستها حق نداشته باشند آزادانه نظراتشان را بگویند و حزب تشکیل بدهند.
اینکه من با اسلام مخالفم نباید به این معنا باشد که مسلمانان نباید حق داشته باشند که آزادانه عبادت کنند و نظراتشان را بگویند.
اگر قرار بود انسانها برای همه باورها و عقاید و آیینها و مناسک در طول تاریخ احترام قائل باشند، هیچگاه رشد نمیکردند و پیشرفتی حاصل نمیشد.
تمام باورهای نو و پیشرو در تاریخ به شکل کفر و توهین به مقدسات و مانند این جلوهگر شدهاند.
اینکه عدهای تا به اسلام انتقاد میکنی یا به کمونیسم یا لیبرالیسم، سریع نتیجه میگیرند پس اگر قدرت را به دست بگیری میخواهی پیروان این اندیشهها را نابود کنی، مغالطهای بیش نیست.
بهزاد مهرانی
✅ @behzadmehrani77