🖋نهادگرایان اولیه (پیروان مکتب تاریخی) تاکید داشتند مدلسازی هایی که در اقتصاد کلاسیک وجود دارد انتزاعی و دور از واقعیات است و نمیتوان بدون در نظر گرفتن واقعیتهای تاریخی، نهادی، حقوقی و اجتماعی جوامع، راجع به عملکرد اقتصادی آنها حرف زد و از انسان اقتصادی، رفتار اقتصادی و عرضه و تقاضا فارغ از مکان و زمان مشخصی سخن گفت
🌍نهادگرایان جدید برخلاف قدیمیها نظریهٔ رایج علم اقتصاد نئوکلاسیک را قبول دارند اما می پرسند: چرا وقتی تئوری اقتصادی در جوامع آفریقایی، آمریکای لاتین و آسیایی پیاده میشوند پاسخ نمیدهند؟ اینان معتقدند اگر جامعه ای نهادهای مناسب عملکرد اقتصادی نداشته باشند پیاده کردن تئوری اقتصادی در آن جامعه به نتیجهٔ بهینه منجر نخواهد شد
🌎داگلاس نورث از نهادگرایان معروف و برنده نوبل اقتصاد میگوید: اگر جامعه به رفتارهای درست و درستکاری پاداش دهد همین درستکاری نهاد رایج میشود اما اگر به دروغ، دغلکاری و ریاکاری پاداش دهد نهادهای رایج هم بر پایه همین رفتارها ایجاد خواهند شد نورث باور دارد که در بازار رقابتی، تخصیص بهینه صورت میگیرد اما برای اینکه جامعه عملکرد اقتصادی مناسب داشته باشد نیازمند نهادهای اقتصادی متناسب است که مهمترینشان #مالکیت_خصوصی #احترام_به_قانون #سیستم_حقوقی_قضایی_متناسب و #بازار_رقابتی است یک جامعه عشیره ای را در نظر بگیرید که ارزش غالب در آن غارت باشد در این جامعه نباید انتظار داشته باشید که اقتصاد بازار با عملکرد مناسب شکل بگیرد
اما نهادگرایان ایرانی، چپها و دولتگرایانی هستند که لباس جدید بر تن کرده اند آنها با بازار مشکل دارند و میگویند اول باید نهادسازی کنیم و منظورشان هم #دولت است نه آن نهادهایی که نورث و کوز میگویند آنها فراموش میکنند که مهمترین نهاد اقتصادی، #بازار است و با ادبیات جدیدی که از سازمان ملل گرفته اند روی حکمرانی خوب تاکید میکنند حکمرانی خوب هم یعنی حکمرانی ِ ما❗️ما اگر در دولت باشیم فساد و دزدی نمیکنیم. در حالیکه اقتصاد دولتی یعنی رانت و فساد و دزدی. اگر بپرسید در آن 8 سال که در مسند بودید چه کردید؟ میگویند نگذاشتند! یک تئوری من درآوردی دارند که نهادگرایی را با حکمرانی خوب و مداخلات دولت و قوانین و مقررات سازی دولتی پیوند داده که در هیچ جای دنیا نیست حکمرانی خوب که تئوری اقتصادی نمیشود! ما در مقابل میگوییم اگر اقتصاد اصلاح شود، دولت اصلاح خواهد شد. دولت به میل خودش، خودش را اصلاح نمیکند و کوچک نمیشود. تنها کار دولت در این میان آزادسازی و بعد خصوصی سازی در چارچوب آن است
دیدگاههای نورث و کوز جنبه های مهمی از واقعیت را بیان میکند و اتفاقا کاملا متاثر از هایک و اتریشیها هستند اما راه حل عملی ارائه نکرده اند مشکل زمانی ایجاد میشود که عده ای مثلا سیاستمداران حاکم بر آمریکا میخواهند دموکراسی را در جهان سوم پیاده و #نهادسازی کنند مثلا میگفتند میخواهیم در افغانستان و عراق نهادهای مدرن ایجاد کنیم. این ایده خطرناک است اگر از نهادگرایی به این نتیجه برسیم که میشود از بیرون وارد جامعه ای شد، رژیم را تغییر داد و مدرسه و بیمارستان ساخت و پلیس و امنیت برقرار کرد مرتکب اشتباه بزرگ و خطرناکی شده ایم
✅نهادها ریشه در اعتقادات و ارزشها دارند و مادی نیستند نهاد #مالکیت ،نهاد #بازار یا #وفای_به_عهد ، به ارزشها و اعتقادات جامعه برمیگردد که نمیتوان از بیرون وارد شد و نهادسازی کرد این نهادهای تصنعی بزودی از هم می پاشند در یک جامعه عشیره ای که مالکیت فردی نداریم و مالکیت جمعی و غارت همسایه ارزشمند است نمیتوان تا زمانی که فکر و اندیشه عوض نشده نهاد مدرن بسازید و آن را متمدن کنید هایک این کار را نوعی صنعگرایی می نامد که شما بخواهید یک جامعه را از اول تا انتها مجددا بنا کنید و این کار را غیرممکن و نامطلوب میداند چون باید انسانها را مجبور کنید کاری انجام دهند که به آن اعتقادی ندارند؛ مثل همان انسان تراز نوین در سوسیالیسم. آنها هم میگفتند ما انسان را سوسیالیست میکنیم اما چگونه؟ با اردوگاههای کار اجباری❗️
🔚🔚در دهه 1960 یکسری تفکرات مبنی بر اینکه «علت نفوذ کمونیسم در دنیا فقر است» شکل گرفت این تفکر باور داشت جوامعی که کشاورزی هستند تا صنعتی نشوند از فقر بیرون نخواهند آمد لذا استراتژی آمریکا برای مبارزه با کمونیسم در دنیا بر پایه فقرزدایی با تبدیل جوامع کشاورزی به جوامع صنعتی قرار گرفت برای رسیدن به این هدف برنامه های #اصلاحات_ارضی و تبدیل کشاورزی سنتی به مدرن دنبال شد و آمریکا، متحدان خود از جمله #ایران را برای #اصلاحات_ارضی تحت فشار گذاشت اینکار نوعی تلقی غلط از نهادگرایی است آنها فکر میکردند اقتصاد صنعتی، نهادی مدرن است که میتوان آن را با خلع مالکیت اربابی و اصلاحات ارضی ایجاد کرد که نتایج فاجعه بارش را دیدیم
📕مهرنامه شمارهٔ 3⃣3⃣
در همین رابطه:
بررسي سير انديشه نهادگرايی ايرانی در گفتوگو با دكتر موسی غنی نژاد