
اگر صد بی گناه به مجازات برسند، بهتر از آنست که یک گناهکار از کیفر در امان بماند!
🌀 درباره اوج دوره تفتیش عقاید به ویژه در اسپانیا گفته می شود بر دادگاه ها اصلی حکومت می کرد که شگفت انگیزتر از آن در تاریخ وجود ندارد: اگر صد بیگناه به مجازات برسند، بهتر از آنست که یک گناهکار از کیفر در امان بماند! مهم کیفر گناهکار بود، حال این گوشه و کنار چند بی گناه هم قربانی می شدند ایرادی نداشت.
🌀 دیدم بانویی با وصف پزشک و جامعه شناس یادداشتکی با عنوان ” نتیجهی سیاست نئولیبرالیستی در نظام سلامت” نوشته است: “در حوزه پیشگیری هم دولت تکلیف خود را در تأمین واکسیناسیون عمومی به جا نیاورده و از طرفی با ارجاع خرید واکسن به بخش خصوصی، در واقع در راه تأمین منافع اقلیت گام بر می دارد و می کوشد بخش خصوصی را در ذهن جامعه به عنوان منجی حک کند، آن هم در شرایطی که بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی-اجتماعی کنونی ناشی از همین پروژه خصوصی سازی ویرانگر است. از طرف دیگر با طرح خرید و فروش واکسن، که مصداقی از کالایی شدن سلامت است، برخوردار شدن از سلامت به واسطه واکسن را به امتیازی تبدیل می کند که تنها به کسانی تعلق می گیرد که قادر به پرداختن بهای آن باشند. طرح پولی شدن واکسن، مهر تأیید بر تبعیض طبقاتی و مقدم دانستن اغنیا و دولتمندان بر تهیدستان و از “اعتبار انداختن سلامت به عنوان حقی همگانی” است” و در آخر نتیجه ای بنیادبرافکن گرفته است: “نتیجه سیاست نئولیبرالیستی در نظام سلامت: رایگان نبودن درمان و طرح پولیشدن واکسن کووید ۱۹”.
⭕️ چند نکته تیتروار:
1) “سلامت” بخواهید نخواهید مجموعه ای از کالا و خدمات است، برای تولید و ارائه آن هم نیاز به پول است، من ندهم، کسی دیگر در جای دیگر و زمانی دیگر باید پرداخت کند. اسم “حق” روی آن بگذاریم معنی اش این نیست که مجانی می شود، ولی حرف کلی اش این می شود که دولت فخیمه جیب یکی را بزند و با منت به تو تقدیم کند.
2) پنیر مجانی فقط در تله موش است، هیچ چیز اقتصادی ارزشمند از جمله واکسن مجانی نیست، فکر می کنی واکسن “رایگان” می زنی، خبر نداری که دوبله و سوبله از جیبت بیرون می کشند. دنیا کارتون نیست.
3) معرکه گیری با خصوصی سازی نابجاست، بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی-اجتماعی کنونی ناشی از خصوصی سازی است؟ بد نیست مفهوم هزینه فرصت و اینکه هر شرکت زیان ده دولتی جیب بری دولت از بقیه شهروندان است را مرور کنیم.
4) دنیای ما دنیای کمیابی هاست، محدودیت حاکم است و هر کاری را صرف آنکه اراده کنیم نمی شود انجام داد و به دیوار سخت واقعیت می خوریم. این برای دولت هم صادق است، برای دولتی فشل واکسن زدن به چند ده میلیون نفر کار ساده ای نیست، نیاز به منابع زیادی داریم، حال فرض کنیم چند میلیون از شهروندان که توانایی پرداخت دارند، بار دولت را سبک کنند، این حتی برای فقرا هم بهتر است و خدمات بهتری می گیرند.
5) کسی که فکر می کند دزد نباید دست این دولت داد، چه رسد به اختیار سلامت و جان آدم، ترجیح می دهد خودش با اطمینان بیشتر واکسن تهیه کند و زودتر تزریق کند، چرا باید جلوی او را گرفت؟ چون “برابری” در “بدبختی” مهم از اینست که برخی “خوشبخت تر” باشند؟
6) بسیاری از اتفاقات دنیا حاصل دست های پشت پرده و مغز متفکر توطئه نیست، محدودیت های طبیعی است. کشوری زیر تحریم و دشواری انتقال پول با اقتصاد دولتی که بسیاری از کارگزاران ارشدش وصفی جز بی مایگی ندارند، بعید است دنبال پروژه “اعتبار انداختن سلامت به عنوان حقی همگانی” باشد. با کمال احترام نویسنده هیچ فهمی از منطق عمل دولت هایی مثل ایران و اهمیت آموزش و بهداشت برای آنها ندارد؛ خیالتان جمع که نئولیبرالیسم عملا ناموجود در این دو حوزه نفوذ نخواهد کرد.
🌀 انگار کسانی قائل اند اگر همه بی واکسنی بکشند، بهتر از اینست که برخی با هزینه شخصی بتوانند ان را تزریق کنند! حتی امثال من هوادار اقتصاد بازار هم در مواردی مثل پاندمی می توانیم با تزریق همگانی و رایگان دولتی همراه باشیم، ولی اینکه همه را مجبور کنیم فقط دولتی مصرف کنند، نامش بلاهت آشکار است، والله اعلم.
✍️ کانال راهبرد/امیرحسین خالقی