در حساسترین مقطع تاریخ در تلهی قرائتهای نادرست از دین، جامعه و اقتصاد گرفتار شدیم. زمانی که جامعه ایران به سمت انقلابی تاریخی حرکت میکرد، “سوسیالیستهای مسلمان” سرنخ افکار عمومی را در دست گرفتند و به تقبیح مهمترین پیشرانهای توسعه پرداختند. آنها آزادی اقتصادی، مالکیت خصوصی، انباشت سرمایه و تعامل با جهان را نفی کردند و به دفاع از خودکفایی، عدالت اجتماعی و برابری برخاستند. سوسیالیسم قبله آنان بود و زمانی که تفکراتشان با مفاهیم دینی درآمیخت، تغییر آن دشوارتر شد. در میان سوسیالیستهای مسلمان، جایگاه علی شریعتی از آن جهت ویژه است که بیشترین اثرگذاری را بر ذهنیت جامعه ایران در سالهای منتهی به انقلاب داشت. آیا اگر علی شریعتی زنده بود، همان حرفها را تکرار میکرد؟