فریدون سه پسر داشت، نویسنده: عباس معروفی
گوینده: قاسم قره داغی
این کتاب صوتی در چهار فایل تقسیم میشود.
ناشر : انتشارات گردون
این کتاب صوتی در چهار فایل صوتی تقدیم میشود.
رمان با این ترجیع بند آغاز میشود.
«فریدون سه پسر داشت، مادر با دست چهار را نشان داد، پدر گفت: شاهنامه را عرض میکنم بانو!»
رمان #فریدون_سه_پسر_داشت یکی دیگر از کتابهای #عباس_معروفی است که در ایران اجازه چاپ ندارد. دلیلش هم کاملا مشخص است و مخاطب با یک نگاه به داستان کتاب به آن پی میبرد.
خود نویسنده در ابتدای کتاب چنین میگوید:
“کلیه حوادث و شخصیتهای رمان واقعی هستند، و شباهت آنها با حوادث و شخصیتهای شناخته شده اصلاً تصادفی نیست.”
این کتاب فقط یک رمان نیست. داستان سرنوشت یک نسل است؛ نسل انقلاب. شخصیت های رمان، شخصیت های حقیقی هستند که نویسنده تا آنجا که چارچوب های داستان نویسی اجازه میداده، نام و نام خانوادگی آن ها را به حقیقت نزدیک نگه داشته است.
فروپاشی این خانواده در زمان انقلاب و برباد رفتن آرمانها و آرزوهای یک نسل در قالب یک رمان خوب و خواندنی، کاری است که فقط از عهدۀ عباس معروفی برمیآید
نام داستان و ترجیع بند داستان (عبارت ذکر شده در بالا) بهترین انتخاب نویسنده برای پیوند دادن داستان خود به داستان شاهنامه فردوسی است. و به راستی که باید گفت همچنانکه فردوسی تدوین کننده _و نه سازنده_ شاهنامه از روی تاریخ باستان است، عباس معروفی هم تدوین کننده _و نه سازنده_ «فریدون سه پسر داشت» به عنوان داستان سرنوشت ایرانیان معاصر است.
اشاره به داستان اسطورهایِ شاهنامه دربارهی فریدون و فرزندانش است.فریدون پدر ملت ایران و آریاییهاست. در شاهنامه آمده که: «فریدون سه پسر داشت: ایرج و سلم و تور، که جهان را بین آنان تقسیم کرد. ایران را که بهترین بخش بود به ایرج سپرد. یونان و روم و شام را به سلم داد، و تورانزمین را به تور.
ولی پسران به جان هم افتاده ,سلم و تور به ایرج حسد بردند،اما دوستانه او را دعوت کردند و در جنگی او را از پای در آوردند. و پس از ریخته شدن خون ایرج، جنگ و آشوب، آریاییها را در برمیگیرد؛ جنگی بی پایان. تا آنجا که حتی گرفته شدن کین ایرج از سوی منوچهر نیز پایانی بر کشمکش درونی آنها نیست.این استعداد عباس معروفی است که داستانهای اسطورهای (مثل پسر کُشی و برادر کُشی) را در قالب داستانهای مدرن امروزی (در اینجا یک داستان تاریخی) روایت کند……….