19.9 C
تهران
سه‌شنبه 4 مهر 1402 ;ساعت: 05:27
کافه لیبرال

کویر وحشت و سرمایه‌های برباد رفته

آمار حکایت از آن دارد که حدود 6 میلیون ایرانی با ثروتی بالغ بر 2 هزار میلیارد دلار خارج از کشور زندگی می‌کنند، در دولت دوم احمدی نژاد وزارت امور خارجه با همکاری برخی دستگاه‌ها در صدد برآمد تا آمار ایرانیان مهاجر را تهیه نماید که احتمالا این آمار نیز محصول همان زمان است و یحتمل رقم دقیقی نیز نیست.

اما از آمار که بگذریم حداقل با مشاهده در بین خانواده و اطرافیان خود موضوع مهاجرت را موضوعی داغ خواهید یافت. اگر اهل فضای مجازی نیز باشید که این موضوع را ملموس‌تر حس خواهید کرد.

کافی است در توییتر یا اینستاگرام کسی خبر مهاجرت خود را بدهد سیل تبریک و تحسین است که سرازیر می‌شود و آنچه بیش از سایر واکنش‌ها به چشم می‌آید این بیت شعر استاد محمدرضا شفیعی کدکنی است:

چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی

به شکوفه‌ها به باران برسان سلام ما را

واقعیت آن است که امروز مهاجرت تبدیل به ارزش شده است، ترجیحات مردم و ترجیحات مسئولین اصولا هیچ همپوشانی با یکدیگر ندارند سال‌هاست ساختار ایدئولوژی‌زده جمهوری اسلامی در صدد است با ترکیبی از دروغ و واقعیت چهره‌ای هراس‌آور از غرب ارائه دهد، این در حالی است که حتی سران و بناکنندگان این نظام ایدئولوژیک غرب‌ستیز به آنچه در ظاهر می‌گویند، باوری ندارند؛ امروز شاهدیم حتی وابستگان بنیانگذار انقلاب نیز در کنج عافیت کشورهای غربی روزگار می‌گذرانند.

هر آنچه در باب توسعه و پیشرفت و رشد سخن‌سرایی کنیم باید پذیرفت که هیچ بنیانی بدون وجود نیروی انسانی که امروز تحت عنوان سرمایه انسانی می‌شناسیم استوار نخواهد شد، از این روست که برخلاف کسانی که چین را الگو و قبله آمال و آرزوهای خود قرار داده‌اند و هر روز سر به آستان حزب کمونیست می‌سایند و محرابشان رو به سوی پکن است معتقدم سر این اژدهای سرخ نیز دیر یا زود قطع خواهد شد زیرا آنچه باعث می‌شود کشوری را کویر وحشت بنامیم تنها موضوع رفاه اقتصادی نیست بلکه این آزادی‌های لگدمال شده است که باعث می‌شود انسان تمام داشته‌های خود را رها کرده و تن به مهاجرت بدهد. امروز چین نیز که سودای احیای اقتدارگرایی مائوئیستی را در سر دارد خود تبدیل به یکی از بزرگترین کشورهای صادرکننده سرمایه انسانی شده است.

هیچ برآورد دقیقی از زیان حاصل از خروج سرمایه انسانی نمی‌توان داشت به هیچ عنوان نمی‌توان ارزش آتی سرمایه انسانی از دست رفته را محاسبه کرد. مسئولین کشور در حالی دم از بحران جمعیتی می‌زنند که هیچ تلاشی از آنان در راستای حفظ سرمایه‌های موجود دیده نمی‌شود. سرمایه‌هایی که چه با بی‌تدبیری در مهار کرونا از دست رفته‌اند چه با جلای وطن، کشور را از خدمات خود محروم کرده‌اند و سوال بزرگ آن است که این چه تدبیری است که تمام این مصائب را می‌بیند و هر روز بیش از دیروز اصرار دارد تا پای خود را بر گلوی مردم بفشارد.

اما این تمام ماجرا نیست، مهاجرت از کشور تنها بخش ملموس واقعیت است اما بخش پنهان سرمایه‌های بر باد رفته چیست؟ اگرچه آمار تقریبی از میزان مهاجرت سرمایه‌های انسانی می‌توان به دست آورد و برآوردی هر چند غیردقیق داشت اما هیچ آمار دقیقی از سرمایه‌هایی که بجای مهاجرت به آنسوی مرزها، مهاجرت به درون را برگزیده و تن به انزوای خودخواسته داده‌اند نیست. کسانی که امیدهای خود را همچون حباب روی آب از دست رفته می‌بینند، افرادی که شور و هیجان زندگی در آنان از بین رفته است و انگیزه‌هایشان برای ساختن ته کشیده. کسانی که مرده‌اند قبل از آنکه بمیرند. آیا کودکی هست که برهنگی پادشاه را فریاد بزند؟

https://t.me/Catalax

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

روشنفکران چپ

cafeliberal

آپاتئیسم(Apatheism) چیست؟

cafeliberal

جهان تا پایان قرن حاضر چگونه خواهد بود؟ – ری کورزویل

cafeliberal

ایران در آستانه‌ی انقلاب؟ گفت‌وگو با جک گلدستون

cafeliberal

حقوق حیوانات، موری نیوتن روتبارد

cafeliberal

شیزوفرنی لاعلاج چپ!

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید