در سیستم ملوک الطوایفی، شاهد خودمختاری خوانین ایلات و عشایر در قلمرو خودشان هستیم و خبری از قانون حتی شرع اسلام و قانون عرفی حکومت هم نیست. در اینجا قانون، تصمیم خان است! حال آنکه سیستم فدرال مفهومی حقوقی برآمده از یک قانون اساسی است که جزء به جزء آن در یک سند بالادستی تعریف شده است.
در سیستم فدرال شاهد یک دستگاه اداری و به عبارتی دولت فدرال هستیم که دولتی کوچکتر در سطح محلی با قوانین و اقتصاد محلی و بر پایه نظام شهری است. یعنی اولین دولتهای فدرال و خودمختار در مناطق شهری و بازرگانی اروپا شکل گرفتند که شهرها توسط بازرگانان اداره میشدند و ایشان انجمن ها و مجالسی داشتند و در آنجا با آرای خود برای شهر تصمیم میگرفتند. به عبارتی پایه فدرالیسم بر انجمن های شهری و اسناد حقوقی بالا دستی است.
حال آنکه در نظام ملوک الطوایفی شهر و بازرگانی و قانون و اسناد بالادستی و دوایر دولتی محلی از اعراب ندارند!
عشایر تابع خان همچون اشغالگران شیره جان جامعه شهری و روستایی را میکشند و با آنان همچون برده رفتار میکردند و پس از اینکه قربانیانشان به اتمام میرسیدند به سراغ ولایات همسایه رفته و آشوب به پا میکردند چون در دیار خودشان دیگر مالی برای غارت نبود!
لذا از این روی نمیتوان یک آنارشیسم ایلی که در بهترین حالت میتواند استبداد خان خانی باشد را بدون در نظر گرفتن نبود قانون و انجمن ها و نهادهای اجتماعی و اسناد بالادستی و دولت و ادارات دولتی، فدرالیسم نامید.
کمااینکه نظامهای اسما فدرال امروزی در منطقه ما نیز نشان میدهد که در این منطقه هیچگاه فدرالیسم به معنای درست خود نمیتواند شکل بگیرد و برای نمونه اقلیم کردستان عراق بیش از آنکه یک دولت خودمختار در یک نهاد فدرال باشد، یک قلمرو خاندانی و عشیرتی اما به ظاهر مدرن است و دائم به دنبال انفصال از دولت فدرال عراق است.
@iranban_kord