20.7 C
تهران
دوشنبه 10 مهر 1402 ;ساعت: 03:58
کافه لیبرال

انواع مداخلات دولت، مورای روتبارد

✍یکی از واضح‌ترین تحلیل‌ها دربارهٔ تمایز بین دولت و بازار توسط «فرانز اوپنهایمر» بیان شد. او بیان کرد اصولاً دو شیوه برای تامین خواسته‌های فرد وجود دارد: ۱. تولید و دادوستد دواطلبانه با دیگران در بازار ۲. سلب مالکیت قهری دارایی دیگران. نخستین شیوه را اوپنهایمر «ابزار اقتصادی» برای برآوردن خواسته‌ها و دومین شیوه را «ابزار سیاسی» نامید. دولت قاطعانه به عنوان «سازمان ابزارهای سیاسی» تعریف شده است.

[…] حال مهاجم می‌تواند مرتکب چه نوعی از مداخله شود؟ به صورت گسترده می‌توانیم سه گروه را شناسایی کنیم: نخست مداخله‌گر ممکن است دستور انجام یا عدم انجام بعضی کارها را به شخص خاصی بدهد بطوری‌که این اعمال مستقیماً تنها شخص یا مال خاصی را در برمی‌گیرد. کوتاه سخن آنکه او شخص را در استفاده از اموال خود محدود می‌کند بدون اینکه مبادله‌ای در کار باشد. این امر ممکن است مداخلهٔ یک جانبه نامیده شود زیرا هر دستور خاصی، مستقیماً فقط خود شخص دستورگیرنده را در بر می‌گیرد. دوم، مداخله‌گر ممکن است مبادله اجباری بين شخص خاص و خودش یا دادن هبه اجباری از طرف شخص به خودش را ترتیب دهد. سوم، مداخله‌گر ممکن است دو شخص را به انجام مبادله‌ای مجبور کند یا آن دو را از انجام آن باز دارد مورد پیشین ممکن است مداخله دو جانبه نامیده شود زیرا یک رابطه سلطه‌گرایانه بین دو شخص (مداخله‌گر و شخص دیگر) ایجاد می‌شود؛ مورد اخیر ممکن است مداخلهٔ سه‌جانبه نامیده شود، زیرا یک رابطهٔ سلطه‌گرایانه بین مداخله‌گر و دو شخص مبادله‌کننده یا خواستار مبادله ایجاد می‌شود. اگر چه ممکن است این بازار پیچیده و متشکل از مبادلات بین اشخاص مختلف باشد اما هر اندازه این مداخله‌ها گسترده باشند، باز هم آنها تبدیل به واحدی می‌شوند که یا روی اشخاص منفرد یا مجموعه دو نفری از اشخاص تأثیر می‌گذارند.

البته همه انواع مداخله، زیرمجموعه‌های رابطه سلطه‌گرایانه هستند- رابطه دستور دادن و اطاعت کردن- زیرا در تضاد با رابطه قراردادی است که دارای نفع دو جانبه و داوطلبانه است.

✍مداخلهٔ یک‌جانبه هنگامی اتفاق می‌افتد که مداخله‌گر شخصی را مجبور به کاری کند بدون اینکه در برابر آن کالا یا خدمتی به وی اعطا کند. به صورت گسترده انواع متمایز مداخله یک جانبه عبارت اند از: قتل، ضرب‌وشتم و منع یا انجام اجباری هر نوع سلام و خوشامدگویی سخنرانی، یا برپایی آداب مذهبی حتی اگر مداخله‌گر دولت باشد که نسبت به همه اشخاص در جامعه فرمان صادر می‌کند. این فرمان به خودی خود یک مداخلهٔ یک‌جانبه است زیرا می‌توان گفت خطوط اجبار از دولت به هر یک از اشخاص به تنهایی انشعاب پیدا می‌کند. مداخلهٔ دو‌جانبه هنگامی اتفاق می‌افتد که مداخله‌گر شخص را مجبور می‌کند با وی به دادوستد بپردازد یا هبهٔ غیرمعوض از نوع کالا یا خدمات به مداخله‌گر بدهد. راهزنی، مالیات، خدمت سربازی و خدمت اجباری اعضای هیئت منصفه نمونه‌هایی از مداخلهٔ دوجانبه هستند. اینکه رابطه سلطه‌گرایانه دو جانبه یک هبه اجباری باشد یا یک دادوستد اجباری، واقعاً اهمیت زیادی ندارد. تنها در نوع اجبار استفاده‌شده تفاوت وجود دارد. البته بردگی معمولاً یک دادوستد اجباری است زیرا صاحب برده باید مایحتاج ضروری را برای بردگانش فراهم کند.

جالب است نویسندگان حوزه اقتصاد سیاسی، تنها گروه سوم را به عنوان مداخله شناسایی کرده‌اند. قابل درک است که اشتغال فکری درباره مشکلات کاتالاکسی، اقتصاددانان را به بی‌توجهی نسبت به گروه وسیع‌تر اقدامات رفتار‌شناسانه سوق می‌دهد که خارج از شبکه دادوستد پولی وجود دارد. با وجود این، آن‌ها بخشی از موضوعات مورد بحث در رفتارشناسی هستند و باید تحلیل شوند. توجیه اندکی برای اقتصاددانان وجود دارد که مداخله دو جانبه را نادیده بگیرند اما بسیاری از اقتصاددانان که اذعان می‌کنند مدافعان بازار آزاد و مخالفان مداخله در آن هستند دیدگاه بسیار کوته‌بینانه درباره آزادی و مداخله دارند. از نظر آنها اقدامات مداخله‌گر دوجانبه مانند خدمت سربازی و تحمیل مالیات بر درآمد به هیچ وجه نـــه مداخله و نه ممانعت از بازار آزاد محسوب می‌شوند و فقط مداخله سه جانبه مانند کنترل قیمت، مداخله محسوب می‌شود. مدل‌های عجیبی گسترش می‌یابند که در آن‌ها بازار با وجود نظام منظم مالیات‌ستانی تحمیلی، «آزاد» و بدون مانع تلقی می‌شود. اما مالیات‌ها و خدمت سربازی که به صورت پرداخت پولی هستند همانند شبکه رفتاری گسترده‌تر وارد کاتالاکسی می‌شوند. […]

در آخر باید به خاطر داشت که مداخله دوجانبه، عواقب سه‌جانبه حتمی دارد: مالیات بر درآمد، الگوهای مبادله بین اشخاص را نسبت به آنچه که در نبود مالیات ایجاد می‌شد، تغییر می‌دهد. به علاوه، به همه پیامدهای یک کنش باید در مجموع توجه داشت. برای نمونه کافی نیست درگیر تحلیل «تعادل جزئی» مالیات‌ستانی شویم و مالیات را کاملاً از این واقعیت جدا در نظر بگیرم که دولت در نهایت پول مالیات را خرج می‌کند.

از کتاب «قدرت و بازار» | اثر مورای روتبارد

ترجمه متین پدرام و وحیده رحمانی

@globalutopia


لینک کوتاه: https://bit.ly/44wXZQW

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

فضیلت خودخواهی، آین رند

cafeliberal

متعصبان؛ بیماران جامعه مدرن

cafeliberal

غروب یک رویا

cafeliberal

حکومت در لیبرالیسم

cafeliberal

کارل پوپر سیاست باز لیبرال دموکرات

cafeliberal

تولید چیست؟

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید