👤مورای روتبارد
📚اسرار بانكداری، مترجم: عباس مطهری نژاد
🖋دانشجویان اقتصاد در حین مطالعه کتب درسی، در بخش “خرد” می آموزند که چگونه عرضه و تقاضا قیمت کالاها را تعیین میکند اما وقتی به بخش “کلان” میرسند به یک باره همه چیز تغییر میکند، عرضه و تقاضای مبتنی بر وجههی فردی اشخاص و انتخاب آنها به کنار میرود و جای آن را مفاهیم مبهمی که به خوبی تعریف نشده اند مثل《سرعت گردش پول》،《کل تراکنشها》و《تولید ناخالص ملی 》میگیرد. وقتی از سطح عمومی قیمت ها صحبت می شود مفاهیم عرضه و تقاضا در کجا قرار دارند؟
🌐واقعیت این است که سطح عمومی قیمتها نیز مانند قیمت تک تک کالاها توسط نیروهای عرضه و تقاضا تعیین میشود. واضح است که قیمت پول یا قدرت خرید آن، معکوس《سطح عمومی قیمت ها 》است. اگر قیمت یک تلویزیون ۲۰۰ دلار باشد یعنی قدرت خرید واحد پولی (یک دلار) برابر یک دویستم تلویزیون است و حال اگر قیمت تلویزیون دو برابر شده و ۴۰۰ دلار شود قدرت خرید هر دلار نصف شده و یک چهارصدم یک تلویزیون خواهدبود.
🌐پس قدرت خرید دلار معکوس سطح عمومی قیمتهاست. حال مثل نمودار عرضه و تقاضا برای سایر کالاها، قیمت پول یا قدرت خرید آن را روی محور عمودی و مقدار دلار را روی محور افقی قرار میدهیم کاملا مشابه با نظام عرضه و تقاضا و قیمت کالاهای دیگر از برخورد خط عمودی عرضه پول کشور در هر زمان معین با منحنی تقاضاي نزولی برای پول، قیمت تعادلی بازار برای واحد پولی (قدرت خرید واحد پول) و در نتيجه معکوس آن یعنی سطح عمومی قیمتها در هر زمان مشخصی بدست میآید.
✅بطور کلی سطح عمومی قیمتها تنها به دو دلیل ميتواند تغییر کند، عرضه پول و تقاضا برای پول.
هرگاه عرضه پول زیاد شود قیمتها افزایش و هرگاه عرضه پول کم شود قیمتها کاهش خواهند یافت. اگر تقاضا برای پول افزایش یابد، قیمتها کاهش (قدرت خرید پول افزایش) و اگر تقاضا برای پول کاهش یابد، قیمتها افزایش(قدرت خرید پول کاهش) خواهد یافت. قدرت خرید پول(PPM) بطور معکوس با عرضه و بطور مستقیم با تقاضا برای پول تغییر میکند.
🔚بطور کلی سطح عمومی قیمتها بوسیلهی همان نیروهای عرضه و تقاضایی که همهی ما در قیمت تک تک کالاها با آن آشناییم، تعیین می شود. اقتصاد کلان و خرد دو جهان مجزا از هم نیستند؛ هر دوی آنها علم اقتصاد هستند و از قواعد مشابهی پيروي میکنند.