20.7 C
تهران
پنج‌شنبه 6 مهر 1402 ;ساعت: 08:22
کافه لیبرال

دکتر جواد طباطبایی: هر بهایی که برای تأمین منافع ملّی بپردازیم ارزان خریده‌ایم

?«ناسيوناليسم به معناى تأمين منافع ملّى به هر قيمت از لحاظ اخلاقى قابل دفاع نيست. اين تعريف از ناسيوناليسم همان نظرى است که هيتلر و موسيلينى داشتند. متاسفانه در سال هاى اخير اين معنا به وسيلۀ متفکرانى در داخل ايران در حال ترويج است.»  از دیدگاه صوری، این عبارت انباشته از مفاهیمی است که گویندۀ دربارۀ آن‌ها هیچ نمی‌داند و بهتر بود به همان رسوایی «ایران وجود ندارد» قناعت می‌کرد. ناسیونالیسم، چنان‌که پائین‌تر توضیح خواهم داد یکی از جدیدترین ناسزاهایی است که علمای کشور نثار مخالفان خود می‌کنند. استاد اخلاق ما نیز مانند دیگر علما به واقع نمی‌داند که منظور از ناسیونالیسم چیست! اما بیشتر از این او نمی‌داند منافع چیست، یعنی نمی‌تواند بداند، زیرا منافع در مورد ملّتی مصداق پیدا می‌کند که پیشتر آن ملّت وجود داشته باشد. اگر کسی ادعا کرد که ایرانی وجود نداشته و حدود و ثغور ملّت ایران نیز معلوم نیست کجا بوده است، چگونه می‌تواند منافع آن ملّت را تعریف کند و برای دفاع از آن قیمتی تعیین کند. از این‌رو، علمای چپ، و پیروان اخلاق‌مدار و عارف‌مسلک آنان نیز که اعتقادی به ملّیت ندارند نمی‌توانند تصوری از مفهوم منافع ملّی داشته باشند. گزارۀ بالا، به رغم ظاهر معقول و بسیار انسانی آن، از دیدگاه علم سیاست، نه تنها یکسره بی‌معناست، بلکه مضرّ به مصالح کشور نیز هست. می‌توان گاندی‌وار گفت : «ناسيوناليسم به معناى تأمين منافع ملّى … از لحاظ اخلاقى قابل دفاع نيست». این سخن را به لحاظ آزادی بیان می‌توان شنید، و البته کسی که اندکی از دانش سیاست بداند به هیچ وجه نمی‌تواند آن را جدّی بگیرد. معلمان اخلاق پیوسته در تاریخ ––‌ بویژه تاریخ ایران ––‌ بوده‌اند و، به قول میرزا فتح‌علی آخوندزاده، اگر قرار بود موعظۀ اخلاقی اثری داشته باشد بعد از شیخ مصلح‌الدین سعدی دنیا می‌بایست گلستان می‌شد و نه این گلخنی که بشریت در آن گیر کرده است. گویندۀ آن سخن، چون اهل علم و آشنای با همۀ مباحث است و دربارۀ آن‌ مباحث نظری صائب دارد، با افزودن «به هر قيمت»، ظاهری عالمانه به سخن خود داده است. غیر علمی‌ترین جزءِ این عبارت همین «به هر قيمت» است که در ظاهر بسیار هم علمی می‌نماید. به عنوان مثال، در پاسخ مشورت کسی که می‌خواهد کفشی بخرد و بهای آن را نمی‌داند، کسی که سررشته‌ای از بهای کفش ندارد، می‌تواند بگوید نخر چون گران است، اما این توصیه مشکل خریدار را حلّ نمی‌کند، زیرا مشکل این است که آن کفش چند می‌ارزد؟ بدیهی است که این را کفش‌شناس می‌داند! موعظۀ اخلاقی استاد بر مبنای این ابهام در «به هر قيمت» بنا شده است که هم توهّم خبره بودن در امر ناسیونالسیم در شنونده ایجاد می‌کند و هم قیمتی را تعیین نکرده است تا در بازار منافع ملّی سخن بی‌ربط نگفته باشد. پرسش این است این «هر» در قید «به هر قيمت» ناظر بر چه قیمتی است؟ چون مشورت کسی اعتباری دارد که، چنان‌که در مورد کفش گفتم، قیمت واقعی را بداند، اما اگر استاد این قیمت را تعیین نکرد «متفکرانی که در داخل فکر منافع ایران ملّی ترویج» می‌کنند از کجا می‌توانند بدانند که «از لحاظ اخلاقی» به چه قیمتی می‌توانند از منافع ملّی دفاع کنند! در این صورت، این توصیۀ استاد اخلاق، مانند بسیاری از احکام اخلاقی در قلمرو سیاست، حکمی تهی از معنا و بی‌مصرف خواهد بود، که البته از چنین موعظه‌هایی نانی برای واعظ پخته می‌شود، اما آبی برای اهل سیاست فراهم نمی‌آید! من، که یکی از ترویج کنندگان تأمین منافع ملّی هستم، بر آنم که هر بهایی که برای تأمین منافع ملّی بپردازیم ارزان خریده‌ایم، زیرا اگر کشور از دست رفت، «به هیچ قیمت» هم نمی‌توان حتیٰ جزءِ کوچکی از آن را باز پس گرفت?

?جهل جامعه شناسانه. سیاست نامه 7. شهریور 1396

?كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي

@javadtabatabai

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

دکتر جواد طباطبایی: کجا ایستاده ایم – بخش سوم وپایانی

cafeliberal

فایل صوتی: مبانی نظریه مشروطه خواهی-دکتر جواد طباطبایی

cafeliberal

موضوع دانشگاه ایرانی، ایرانشهر

cafeliberal

دولتِ ملّیِ موجود و امّتِ مفقود

cafeliberal

جواد طباطبايي: دوره گذار تاريخ ايران

cafeliberal

جواد طباطبایی: همه چیزِ ایران، ایرانشهری است

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید