23.7 C
تهران
جمعه 7 مهر 1402 ;ساعت: 12:48
کافه لیبرال

رژیم های خودکامه، تباهی و انحطاط اجتماعی

آلکسی دو توکویل

📍آلکسی دو توکویل(1859-1805)نویسنده و سیاستمدار بلندآوازه فرانسوی در کتاب درخشان «انقلاب فرانسه و رژیم سیاسی پیش از آن» به بررسی زمینه ها و شرایط اجتماعی و سیاسی رژیم پیش از انقلاب بزرگ فرانسه می پردازد. شرایطی که شاید هنوز در تمام وضعیت های پیشاانقلابی در همه جای جهان صادق باشد. توکویل در این کتاب درباره انحطاط طبقه اشراف در رژیم ماقبل انقلاب فرانسه چنین می نویسد:.
“خودکامگی در هیچ کجا مانند گروه اجتماعی اشراف، پیامدهای زیانباری به بار نمی آورد، زیرا رژیم های خودکامه بیشتر از هر رژیم دیگری برای رشد تباهی هایی که طبقه اشراف ذاتاً مستعد آنها هستند، زمینه فراهم می کند و حتی آنها را به فراسوی آنچه که گرایش طبیعی آنها به فساد است، سوق می دهد”.
🔻توکویل شرایط اجتماعی و اقتصادی رژیم توتالیتر ماقبل انقلاب را به روشنی توضیح می دهد:
“در اجتماعی که پیوندهای خانوادگی، کاستی، طبقاتی و اخوت های صنفی از میان رفته باشد، مردم بسیار آمادگی دارند که تنها بر حسب منافع شخص شان بیندیشند و بر وفق یک فردیت گرایی بسیار محدود، فقط در اندیشه خود باشند و هیچگونه دلبستگی به خیر همگانی از خود نشان ندهند”.
و اما سیاست رژیم خودکامه راجع به این فردیت گرایی مفرط و منفعت جویی شخصی مهلک چگونه است؟ رژیم های توتالیتر در پی مهار این ویژگی های منحط کننده هستند یا مشوق آن؟ توکویل می گوید:
“رژیم خودکامه نه تنها با چنین گرایش های فردپرستانه ای مقابله نمی کند، بلکه به آنها بال و پر هم می دهد و بدین سان، حکومت شوندگان را از هرگونه احساس همبستگی و وابستگی متقابل و علایق همسایگی و دلبستگی به افزایش رفاه کل اجتماع، محروم می سازد. این گونه، حکومت، مردم را در زندگی خصوصی شان محصور می دارد و با سوء استفاده از این گرایشی که آنها در جهت جدا نگهداشتن شان از دیگران پیدا می کنند، موفق می شود که آنها را از یکدیگر بیگانه سازد. در جامعه ای که احساس افراد آن نسبت به همدیگر سرد بوده باشد، «رژیم» خودکامه می تواند یک گام بیشتر گذارد و این سردی را به یخ زدگی مبدل کند.”
شرایط اجتماعی، ارزش ها و رفتار مردم در زمانه سیطره رژیم توتالیتر به انحطاط کامل گرایش پیدا می کند، خیر عمومی فراموش می شود و افراد جز به خویش و تعقیب منافع خویش به چیزی نمی اندیشند.چرا؟ توکویل پاسخ می دهد:
“از آنجا که در چنین جامعه ای هیچ چیز پایدار نیست، هر کسی از فرو افتادن به یک سطح اجتماعی پایین تر هراسان است و سراسیمه می کوشد تا وضع شخصی خویش را بهبود بخشد.چون در این اجتماع پول نه تنها معیار انحصاری پایگاه اجتماعی شخص می گردد، بلکه برای انسان پرستیژ نیز می خرد. در چنین جامعه ای هر کسی بی تابانه در جستجوی پول است و یا در صورت ثروتمند بودن، می کوشد تا ثروتش را دست نخورده نگهدارد.
در یک حکومت خودکامه عشق به سود، اشتیاق به کسب و کارهای پولساز، آرزوی پول درآوردن به هر قیمت و دلبستگی به آسایش مادی و زندگی آسوده، به گونه سوداهای حاکم در می آیند. فقدان نظارت بر چنین سوداهایی، این سوداها را فراگیر می کند و بدین سان، ارزش های اخلاقی کل ملت را به پستی می کشانند.
“این سرشت خودکامگی است که چنین آرزوهایی را تقویت کند و به آنها میدانی برای تاخت و تاز بدهد. رژیم خودکامه که برای تضمین حاکمیت خود روحیه اخلاقی جامعه را تنزل می دهد، توجه مردم را از امور اجتماعی بر می گرداند و حتی آنها را از اندیشیدن به یک انقلاب نیز بیزار می سازد. «رژیم» خودکامه تنها می تواند جوی از پنهانکاری را بپروراند که در آن، معاملات تقلب آمیز رواج دارند و چپاولگران می توانند سودهای هنگفتی ببرند”.
توکویل تنها به شرح وضعیت رژیم خودکامه بسنده نمی کند. با توجه به شناخت و تجربه ای که از حضور در دنیای سیاست اندوخته است و مطالعات گسترده ای که درباره نظام های سیاسی داشته است راه برون رفت و خلاصی از این وضعیت انحطاط آمیز را نیز تجویز و توصیه می کند.او راه مقابله با این تباهی ها را فقط و فقط یک چیز می داند: “آزادی”
“تنها آزادی است که می تواند اعضای یک اجتماع را از انزوا درآورد، انزوایی که در آن، یک فرد فقط سرگرم امور شخصی خویش است و به دیگران کاری ندارد؛ این آزادی است که انسان ها را به تماس با یکدیگر وا می دارد و بدان ها احساس عضویت فعالانه در اجتماع می بخشد.
تنها آزادی است که می تواند اذهان«انسان ها» را به فراسوی مال پرستی محض و نگرانی های تنگ نظرانه شخصی که در مسیر زندگی روزانه پیوسته مطرح می شوند، راه برد. تنها آزادی است که در برخی لحظات بحرانی، آرمان والاتر و نیرومند تری را جایگزین عشق انسان ها به رفاه مادی می سازد و هدف های دیگری به جز ثروتمند شدن را به پیش می کشد و پرتوی می افشاند که همگان تحت آن می توانند تباهی ها و شایستگی های راستین شان را ببینند و بسنجند”.
📚علی احمد باوندپور

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

دفاع خصوصی، هانس هرمان هوپ

cafeliberal

لیبرالیسم (تاریخ اندیشه سیاسی)

cafeliberal

خردگراییِ مورای روتبارد، هانس هرمان هوپ

cafeliberal

رسانه‌های غربی حقیقت را در مورد ایران نمی‌گویند

cafeliberal

چرا جامعه‌های برابر کارآمدتر هستند؟

cafeliberal

آزادی مثبت و آزادی منفی!

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید