✅ روزانه فقط در تلگرام بیش از ۳ میلیون مطلب منتشر میشود. جالب است بدانید در ساعت ۴ صبح که میزان مطالب منتشر شده به کمترین مقدار خود میرسد نیز هنوز ۲۵ هزار مطلب نشر مییابد. این میزان تولید محتوا در شبکههای مختلف اجتماعی در طول تاریخ بینظیر و فوقالعاده است و منجر به پدیده جالبی شده: «همهٔ ما» راجع به «همهچیز» میدانیم اما با ويژگیهایی خاص.
✅ کارل تارو ژورنالیست معروف ژاپنی میگوید: هروقت هر کسی از هر چیزی سخن میگوید ما وانمود میکنیم که دربارۀ آن میدانیم. همکارانمان دربارۀ فیلم، کتاب، قیمت ارز و حملهٔ نظامی آمریکا صحبت میکنند سرمان را به علامت تایید تکان میدهیم یعنی من هم دربارۀ آن میدانم.
✅ این در صورتی است که آنها دربارۀ آن موضوعات فقط نظرات افراد دیگری را در یک شبکه اجتماعی خواندهاند و آن را بازگو میکنند، همانگونه که ما نیز چنین میکنیم. ما به شکلی خطرناک به نوعی *کپیبرداری* نیمبند از دانایی نزدیک میشویم، که در واقع الگوی جدید *نادانی* است. ما با *سواد مصنوعی* روبرو هستیم.
💟 تحلیل و تجویز راهبردی:
رسانهها باعث شدهاند به سرعت برق در معرض اخبار و به سرعت باد در معرض تحلیل اخبار قرار بگیریم. محیط اطراف ما پُر است از اخبار مغشوش، اعداد و ارقام گول زننده و حرفهای جهتدار. سه مساله این موضوع را تشدید میکند:
۱. حجم بالای اخبار و تحلیلها. اطلاعات بیشتر یعنی فرصت کمتر برای بررسی دقیقتر آنها.
۲. سبک زندگی شتابان: زندگی امروزی نسبت به ۲۰۰ سال پیش بسیار چگالتر شده است. یعنی میزان رخدادهای کاری و ارتباطاتی در واحد زمان بیشتر شده است.
۳. سواد مصنوعی: نظرات ما از پرسهزدن در شبکههای اجتماعی سرچشمه میگیرند، نه مطالعۀ کتابها! *این کپی برداری از دانایی، در واقع الگوی جدید نادانی است.*
✅ به همین خاطر است که اخبار درست، غلط، شایعه و حقیقت در فضای مجازی تقریبا هم ارزشند. چرا؟ چون ما فرصت نمیکنیم که درستی آن چه را که دریافت میکنیم، بررسی کنیم. بلافاصله آن را میخوانیم و احتمالا آن را برای دیگران فوروارد (ارسال) میکنیم و در گفتگوهای خانوادگی یا دوستانه یا کاریمان از آن اطلاعات استفاده میکنیم که نشان دهیم از زمانه عقب نیستیم.
✅ *چه میتوان کرد؟*
۱. تعلیق قضاوت. نه باور کنید و نه رد کنید. زمانی که استدلال به نفع یا علیه آن گفته یا نوشته ندارید نه ردش کنید و نه تایید، قضاوت خود را معلق کنید تا زمان دریافت اطلاعات کافی برای قضاوت.
۲. در حالت *غیر طبیعی* قضاوت نکنید. دو روانشناس آمریکایی در مطالعات خود نشان دادند زمانی که افراد از آرامش فکری بیشتری برخوردارند، کیفیت قضاوتهای حرفهایشان افزایش پیدا میکند. مطالعات نشان داده زمانی که شتابزده، هیجانی، خسته و پریشان هستیم، کیفیت قضاوتهای ما افت میکند و قضاوتی که در زمان شتاب زدگی میکنیم به اندازه قضاوت یک فرد مست [غیر عادی]، غیرقابل اتکا است.
۳. به ساختارهای مشکوک، حساس باشید. جملاتی که با فعل مجهول و بدون فاعل ساخته شدهاند مانند «گفته میشود» یا «شنیدهها حاکی از آن است که» و «یا بر اساس اخبار منتشر شده» روشی برای پیچاندن شما هستند. در این ساختارها خبر وجود دارد. اما منبع خبر وجود ندارد.
۴. برای هر چه میخوانید یا میشنوید از خودتان بپرسید:
الف) آیا از منبع خبر/گزارش مطمئن هستم؟
ب) آیا شواهد تاییدکننده یا استدلالهای قانع کننده آورده شده یا اینکه یک حرف به زبانهای مختلف تکرار شده؟
ج) آیا بین مقدمه و اطلاعاتِ ارائهشده و نتایج رابطه منطقی وجود دارد؟
د) آیا تمام واقعیت بیان شده یا بخشی از واقعیت؟
۵. از «چرا» و کلمات همخانواده استفاده کنید. آدمهای دقیق دائم میپرسند چرا؟ چرا کاندیدای ریاست جمهوری شما بهتر است؟ چرا اصلا رای میدهید؟ چه چیز باعث میشود که فکر کنید قیمت ارز بالا میرود؟ چطور به این نتیجه رسیدید؟
۶. در منطق، فصلی وجود دارد به نام «مغالطات». برای تقویت تفکر سنجشگر (انتقادی) بخش مغالطات را بخوانید تا با بیش از ۷۰ نوع مغالطه (=دامگاه اشتباهات ذهنی) آشنا شوید.
۷. حضور در شبکههای اجتماعی مفید است. جریان آزاد اطلاعات در آن بسیار جذاب، مفید و غنیمت است. اما فراموش نکنیم که آن ها نمیتوانند جایگزین کتاب و تفکر عمیق شوند.
۸. اگر به صحت مطلبی که در شبکههای اجتماعی به دستتان رسیده اطمینان ندارید، آن را برای دیگران ارسال (فوروارد) نکنید، هر چقدر که جالب باشد. اگر موضوع مطلب برایتان جذاب است و میخواهید از صحت و سقم آن مطلع شوید، از کسی که در آن زمینه تخصص دارد مشورت بگیرید.