زندان ِ “سراسربین” که ترجمه واژه انگلیسی panopticon است بهوسیله فیلسوف فایدهگرای انگلیسی قرن هجدهم و نوزدهم میلادی طراحی شده است.
این زندان به شکلی است که دور تا دور سلولهایی وجود دارد که در آن زندانیانی وجود دارند و شیوهی نظارت بر این زندانیها به آنگونه است که یک اتاقک دیدبانی در وسط وجود دارد که زندانیانْ نگاهبان داخل اتاقک را نمیبینند و همواره این احساس را دارند که نگاهبان آنها و رفتار آنها را زیر نظر دارد.
این سلولها برای کنترل محبوسانْ به افراد زیاد و یا سیستمهای پیچیده مراقبت نیاز ندارند و یک اتاق و یک فرد برای نظارت بر خیل کثیری از زندانیان کفایت میکند.
این بنا شباهتی به زندانهای مرسوم ندارد و در واقع این خود زندانیان هستند که از هراس زندانبان اعظم که دیده نمیشود به خودکنترلی و خودسانسوری رو میآورند و یک هراس دائمی بر آنها چیزه است.
البته گفته میشود که زندانهای زیادی بر اساس این طرح جرمی بنتام ساخته نشده است اما این زندان نمادین شباهت بسیاری به نظامهای دیکتاتوری دارد.
شهروندانی که در سایهی چنین حکومتهایی که شباهت بسیاری به “زندان سراسربین” بنتام دارد زندگی میکنند هرلحظه گمان دارند که پاسبانها آنها را زیر نظر دارند.
شهروندان میدانند که دیکتاتور اینهمه نیرو ندارد که آنها را همیشه زیر نظر بگیرد اما از ترس اینکه ممکن است در آن لحظه زیر نظر اتاقک دیدبانی باشند دست از پا خطا نمیکنند و به اوامر دیکتاتور گردن مینهند.
تمامیتخواهان و حکومتهایشان وحشتناک هستند اما نه به آن وحشتناکیای که شهروندان تصور دارند.
کافی است شهروندان به قدرت خود پی ببرند و اینکه تعدادشان و حتا قدرتشان به مراتب بیشتر از آن افرادی است که در اتاقک دیدبانی به آنها نظاره میکنند تا بساط آن اتاقک سراسربین یکسره بر باد فنا برود.
جمهوریاسلامی در این بیش از چهار دهه همواره تلاش کرده است که نشان بدهد همیشه شهروندان را زیر نظر دارد و کوچکترین خطای آنها از نگاه تیزبین گزمههای ولایت پنهان نمیماند اما واقعیت امر چنین نیست؛ مردمان بیشمارند و پاسبانها محدود. روزی که مردم به پرشماری و قدرت لایزال خود پی ببرند اتاقک ولایت زیر پای مردم له خواهد شد.
بهزاد مهرانی
✅ @behzadmehrani77