32.6 C
تهران
سه‌شنبه 16 خرداد 1402 ;ساعت: 16:18
کافه لیبرال

جواد طباطبايی: تفکیک بین دولت و حکومت

?يکی از مباحث پایه‌ای در حقوق اساسی، تفکیک دو نهاد دولت (State) و حکومت (Government) است، یک قرینه بسیار مهم در اواسط دوره قاجاریه، وجود دارد که نشان می‌دهد، این تمایل به تفکیک نهادی در میان نخبگان حکومتی شکل گرفته بود.
در کتاب «صدرالتواریخ» که توسط چند نفر از جمله «اعتمادالسلطنه» نوشته شد، به وضوح پیداست. البته اعتمادالسلطنه که خودش بنیانگذار ممیزی و سانسور در ایران بود، قبل از تحویل آن به ناصرالدین شاه، به قسمتهایی از این کتاب، از جمله قسمت مربوط به امیرکبیر دست برد (پدر اعتمادالسلطنه از قاتلین امیرکبیر بود)، فریدون آدمیت به نسخه کامل این کتاب دست یافته بود، ظاهرا برادر او یعنی تهمورث آدمیت از نسخه اصلی، استنساخ کرده بود.
در این کتاب، یکی از دلایل کشتن قائم مقام دوم، توسط محمدشاه قاجار این بود که او تلاش می‌کرد تا بین نهاد سلطنت (دولت State) و نهاد وزارت (حکومت Government) تفکیک ایجاد کند. البته اعتمادالسلطنه تاکید می‌کند که قائم مقام، خائن نبود، بلکه شاه با این تلاش او احساس خطر می‌کرد.
ولی اعتمادالسلطنه، وقتی به بحث امیرکبیر می‌رسد، وسط دعوا نرخ تعیین می‌کند، و در واقع همان کارهای قائم مقام را که امیرکبیر دنبال کرده است را «خیانت» تلقی می‌کند!
نخستین نشانه‌ها برای خواست تفکیک این دونهاد که مقدمه مشروطیت در ایران شد، در دارالسلطنه تبریز آغاز شد. کسانی که معتقدند مشروطیت از عثمانی آمده است (با استناد به اینکه مشروطه از شارت فرانسوی، وارد عثمانی شده و از آنجا به ایران آمده) و یا اینکه معتقدند مردم کلمه مشروطه را از همسر سفیر انگلیس در جریان تحصن باغ سفارت یاد گرفتند و مواردی از این دست، نشانه عدم التفات به تاریخ تحولات قبل از مشروطه است، البته قطعا تحولات در عثمانی و تحصن و غیره، بی‌تاثر نبوده است.
اما مشروطیت، آن‌طوری که بسیاری از مورخان در ایران گفته‌اند، در شش هفت سال قبل از صدور فرمان مشروطه تکوین نیافته است، بلکه مسبوق به سابقه‌ای بیش از ده‌ها سال قبل از مشروطیت است. براساس آن چیزی که من در کتاب «مکتب تبریز و مبانی تجددخواهی» نوشتم، بعد از شکست‌ تحقیرآمیز در جنگ‌‌های ایران و روس، و به توصیف فروغی «آن وهن بزرگی که به ملت ایران وارد شد»، عباس میرزا در دارالسلطنه تبریز به همراه میرزا بزرگ (قائم مقام نخست) و میرزا ابوالقاسم فراهانی (قائم مقام دوم)، دنبال توضیح و علت‌یابی آن «وهن بزرگ» برآمدند.
این‌ها چند نفر را برای تحصیل علم و فن به خارج فرستادند. از این «کاروان تمدن» (به توصیف مجتبی مینوی)، چند نفر به هند و بعد به انگلستان رفتند.
مهم‌ترین تاکیدات در گزارش‌هایی که این افراد از سفرهای خود داشتند، «نظم حقوقی» موجود در هند تحت مستعمره انگلیس و خود انگلستان بود، حتی کلمه «عدالتخانه» و لزوم برپایی آن در ایران، که پایه انقلاب مشروطه شد، در سفرنامه میرزاصالح شیرازی و همچنین در سفرنامه یکی از مسافرین هند، آمده است?

?سخنراني در «همایش ملی قانون اساسی و دولت مشروطه در ایران» در دانشگاه تبریز

?كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabaij

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

لنین ، استالین ، مائو

cafeliberal

فایل صوتی: معرفی کتاب ابن خلدون و علوم اجتماعی

cafeliberal

گفتوگویی تحلیلی و انتقادی منتشرنشده با دکتر جواد طباطبایی

cafeliberal

دکتر جواد طباطبایی: “سکولاریسم در اسلام بی‌معناست”

cafeliberal

دکتر جواد طباطبایی: ایران چیست؟ (۳)

cafeliberal

دکتر جواد طباطبایی: کجا ایستاده ایم – بخش سوم وپایانی

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید