28.9 C
تهران
چهارشنبه 17 خرداد 1402 ;ساعت: 00:16
کافه لیبرال

گرفتار تورم

چندی پیش سرقت از صندوق امانات بانک ملی در تهران خبرساز شد. بازار گمانه زنی در مورد دلایل و جزئیات ماجرا گرم بوده و هست: از حضور سرویس های خارجی گرفته تا سارقان پُرروی داخلی! در مورد محتویات صندوق های سرقتی هم شایعات زیادی گفته شد ولی خیلی ها معتقد بودند با توجه به موقعیت و سابقه آن بانک خاص میزان اموال سرقتی چشمگیر بوده است؛ تصاویر بخشی از اموال سرقت شده و محتویات دلاری و طلایی صندوق ها (که بعدتر منتشر شد) نشان می داد که حرف ها خیلی هم بیراه نبوده است.

بماند که پیشتر از زبان برخی از مقامات شنیده شده بود که حدود 20 میلیارد دلار ارز دست مردم است و می شد انتظار داشت که بخشی از آنها در جاهایی مثل صندوق امانات بانک ها ذخیره شده باشد؛ جایی امن که دولت هم در آن سرک نمی کشد. اما اینست که چرا پول بی زبان باید تبدیل به دارایی های سخت مثل ارز و طلا شود و مردم بخواهند آنها را در خانه یا بانک، با وجود تمام ریسک ها، پنهان کنند؟ چرا ایرانی ها اینقدر پول «احتکار» می کنند؟

پاسخ شاید این باشد: به دلیل اینکه عاقلانه ترین کار است و اگر مردم جز این عمل می کردند باید تعجب می کردیم! مردم همواره مجبور به پس‎انداز (یعنی کنار گذاشتن پولِ امروز برای مصرف فردا) هستند؛ میزان پس انداز با توجه به بسیاری عوامل از جمله رجحان زمانی افراد تغییر می کند ولی به هرحال چنین نیازی هست و از آن گریزی نیست. اما پس انداز با پول تورمی کار عاقلانه ای نیست؛ مردم می بینند که اگر پول نقد نگهداری کنند در شرایط تورمی شدید به سرعت ارزش آن از دست می رود؛ پس سراغ دارایی های سختتر و با نقدشوندگی بالا مثل طلا و ارز می‎روند.

اما صبر کنید! چرا افراد برای حفظ و بیشتر کردن ثروت خود سراغ سرمایه گذاری های به‎اصطلاح «مولد» نمی روند؟ نکته این است که سرمایه گذاری و پس انداز اهداف متفاوتی دارند و بنا نیست جای هم بگیرند؛ سرمایه گذاری به ویژه در افق بلندمدت حتی در شرایط عادی هم کاری همراه با ریسک (به درجات مختلف) به شمار می آید و در شرایط تورمی به دلیل مختل شدن قابلیت محاسبه اقتصادی ماجرا پیچیده تر هم می شود. نمی توان به مردمِ گرفتارِ تورم‎ خُرده گرفت که چرا سراغ سرمایه گذاری های به اصطلاح «مولد» نمی روید! پس انداز مقدم بر سرمایه‎گذاری است؛ وقتی نتوان با خیال راحت «پس‎انداز» کرد طبیعی است که سرمایه گذاری هم دچار مشکل می شود.

اما مگر حساب های پس انداز چه ایرادی دارد؟ از جذاب نبودن آنها که بگذریم یک مشکل جدی در این ماجرا وجود دارد و آن هم دولت است! وقتی دولت و نظام پولی آن (شامل بانک ها) مقصر اصلی تورم به معنای کاهش قدرت خرید پول به حساب می آیند پس باید با گزینه های پیشنهادی آنها هم با احتیاط روبه رو شد. اگر این وسط دولتی هم باشد که به بهانه های مختلف بخواهد بخشی از پس انداز مردم را مال خود بکند طبیعی است که مردم نخواهند ثروتشان را با او شریک شوند! خیلی ها سعی می کنند پس انداز و ذخیره ثروت خود را در جاهای امنی نگهداری کنند که دولت به آنها سرک نکشد. اسمش را احتکار، پنهان کردن پول، سودجویی یا هر چیز دیگری بگذاریم تفاوتی نمی کند؛ نمی‎توان مردم را سرزنش کرد که چرا با این همه سیاهکاری دولت را به حد کافی دوست ندارید و اختیار ثروت تان را به دست آن نمی دهید! چه بسا این بی اعتمادی عاقلانه ترین کار باشد، والله اعلم.

امیر حسین خالقی

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

در نقد عدالت اجتماعی، امیرحسین خالقی

cafeliberal

اسب تروای ویرانگر؟

cafeliberal

راه‌حل در بازار آزاد است

cafeliberal

اقتصاد سیاسی شورش های 96

cafeliberal

یادی از دو خرداد: چپ های خجالتی موسوم به “اصلاح طلب”!

cafeliberal

افسانه را دور بریزید، بازار شکست نمی خورد!

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید