اظهارات تازه مسعود جزایری معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه: «برای بعد از برجام برنامه روشنی داریم و بهزودی غرش موشکها به صدا درخواهد آمد» نشانه ادامه مقاومت نظامیان و اصولگرایان حاکمیت در برابر دگردیسی محتمل ایران آینده و تلاشی برای پیشگیری از تبدیلشدن گامبهگام ساختار سیاسی کشور از یک حکومت معترض انقلابی، به یک ماهیت متعارفی سیاسی، و همسویی با همسایگان است. مسعود جزایری سخنگوی ارشد نظامیان جمهوری اسلامی است.
چهار روز پیش از طرح اظهارات تازه از سوی مسعود جزایری، علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در پاسخ به سوء رفتار حکومت عربستان در قبال قربانیان ایرانی حادثه منا، آن کشور را به اقدام تلافیجویانه «سخت و خشن» تهدید کرده بود.
مفهوم ساده تهدید رهبر جمهوری اسلامی، که در رسانههای بینالمللی با همین مفهوم بازتاب گستردهای یافت، تهدید نظامی عربستان است، درحالیکه هیچیک از دیگر کشورهای مسلمان جهان که اتباع خود را در حادثه منا ازدستداده بودند، نارضایتیهای خود را از حدود طرح انتقاد به سوء مدیریت دولت ریاض فراتر نبردند.
طی اظهارات خشنتری، مرتضی قربانی، سپاهی ارشد دیگری که ریاست سازمان موزههای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را بر عهده دارد با استناد به اظهارات علی خامنهای و مشروط بر «اعلام اراده رهبر جمهوری اسلامی»، اسرائیل و عربستان سعودی را به شلیک ۲۰۰۰ موشک تهدید کرد.
هدف برجام و راه دولت
شاخصترین هدف دولت از رسیدن به توافق اتمی با جامعه جهانی و متوقف ساختن فعالیتهای اتمی ایران که مشکوک به داشتن ابعاد نظامی تلقی شده بود، رفع تحریمهای تنبیهی اقتصادی و مالی و آغاز بازسازی اقتصاد در حال رکود ایران است، درحالیکه رفع تحریمهای خارجی به روی کاغذ و بهتنهایی، و بدون شکل گرفتن تغییرات محسوس و مثبت در رفتار و سیاستهای داخلی و خارجی حکومت، هرگز نمیتواند به آغاز حرکت مثبت در سمتوسوی بهبود وضعیت اقتصادی و خروج ایران از رکود جاری بیانجامد، چنانکه نامه اعتراضی اخیر چهار وزیر شاغل در دولت روحانی نیز حاکی از ادامه بحران و هشداری بر بحرانیتر شدن وضعیت جاری حتی بعد از اجرای برجام است.
بعد از برجام و در صورت آزاد شدن ارزهای بلوکهشده ایران و دادن اجازه صادرات بیشتر نفت خام، ولی بدون تغییر دیگر سیاستهای کلان و رفتارهای حاکمیت و ادامه راه گذشته، شرایط مشارکت خارجی و سرمایهگذاری با ایران تغییر نخواهد کرد و ضریب امنیت سرمایهگذاری و محیط تجارت با خارج و مبادلات متعارفی با جامعه جهانی بهبود نخواهد یافت.
در صوت ادامه بدون اصلاح راه گذشته، ایران در شرایط پسابرجام نیز در بهترین شرایط به همان مقصد خواهد رسید که دو دولت چهارساله احمدینژاد رسیدند و بهرغم داشتن بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد خارجی، اقتصاد ایران سالانه تا بیش از ۳ در صد رشد منفی اقتصادی را تجربه کرد و به همین نسبت فقیرتر شد.
راه نظامیان
برای رسیدن به برجام و در جریان مذاکرات با خارج، دولت سعی در خنثی ساختن تنش با همسایگان و بهخصوص دولت عربستان کرد و حتی در موضوع بحرین تا حدودی سیاست سکوت و تحمل را پیش گرفت.
باوجود نارضایتی عمیق و اعتراض سپاهیان، دولت مانورها و آزمایشهای موشکی را (که عموماً در خارج تحریک و تهدیدآمیز تلقی میشوند) یا تعطیل و یا به حداقل ممکن کاهش داد.
در مورد سوریه تا مدتی تلاش برای پذیرفتن عملگرایانه وضع معقول و ممکن در آن کشور داشت.
با دست یافتن به برجام و اجرایی ساختن مفاد تعهدات ایران و تعطیل تدریجی برنامههای اتمی، کارتهای ایران برای پرداختن به سیاستهای تهدیدآمیز در منطقه ضعیفتر از پیش گردیده و ازاینجهت میباید همگرایی در بحرانهای منطقهای و در قبال قدرتهای فرا منطقهای و همسایگان، و تنشزدایی بهجای تنشزایی اتخاذ و در خط دفاع از منافع ملی کشور قرار بگیرد.
باوجوداین، در شرایط پسابرجام وضعیت ایران در سوریه، به دلیل تشکیل محور نظامی تازه مسکو-تهران برای دفاع از رژیم اسد، موقعیت و آرایش ایران تهاجمیتر از پیش گردیده؛ حضور نظامی و سیاسی ایران در عراق، حفظشده و در یمن و بحرین تنشهای بیشتری ایجاد گردیده که نماد تنشهای تازه افزایشیافته، اخراج هفته جاری نمایندگان سیاسی و دیپلماتیک ایران از منامه و صنعا است.
تهدید به اقدام سخت و خشن و یا تهدید به شلیک ۲۰۰۰ موشک به عربستان بیتردید مناسبات متشنج تهران با ریاض را در وضعیت بحرانیتری قرار میدهد.
به دلیل وضعیت جغرافیایی خاص مرزهای مشترک ایران و عربستان و همچنین عمق دفاعی ایران، بدون شک حتی یک سپاهی سعودی مهاجم هرگز راهی به خاک اصلی ایران نخواهد یافت، اما جزایر ایرانی واقع در آبهای خلیجفارس میتوانند با استناد به دعاوی ارضی امارات همسایه و یا حتی با توسل بهانه دفاع پیشگیرانه مورد تعرض قرار بگیرند.
گذشته از خطر درگیریهای مستقیم درنتیجه تنشزایی و تحریک از یکسو، خطر شکل گرفتن جنگ تازهای منطقه را تهدید خواهد کرد که منافع ملی ایران با آغاز آن بههیچوجه همسو نیست.
در این صورت ظرفیت و تهدیدهای موشکی ایران نیز که بیشتر تلافیجویانه هستند و نه بازدارنده، تنها به افزایش بحران و تخریب بیشتر ایران (و البته تأسیسات کشورهای همسایه) منتهی خواهد شد.
برای عبور ایران از بحران اقتصادی کنونی، تحکیم ثبات داخلی، امنیت اشتغال و سرمایه و سرعت دادن به گردش پول و ایجاد امید به آینده از یکسو و از سوی دیگر تنشزدایی و ایجاد آرامش در مناسبات با کشورهای همسایه و اتخاذ سیاستها مبتنی بر همکاریهای منطقهای یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
حالآنکه بر اساس شواهد، مسیر پسابرجام از سوی شاخههایی در درون حیات حاکمه ظاهراً بهگونهای متفاوت با نقشه راهبردی دولت ترسیم گردیده و این مراکز همچنان تلاش دارند که سیاستهای خرد و کلان حکومت، بهخصوص در رابطه با بحرانهای منطقهای، بر همان روال گذشته ادامه یابد.
رادیو فردا