33.9 C
تهران
دوشنبه 15 خرداد 1402 ;ساعت: 16:00
کافه لیبرال

نظم خودانگیخته و «عقل»

نقش «عقل» در این‌جا بی‌نهایت مهم است، چون نظریه‌پردازان نظم خودانگیخته را در علوم اجتماعی عموما به سنت ضدعقل‌گرایی مرتبط می‌کنند. اما این بدان معنا نیست که این آموزه به هیچ یک از آموزه‌های ضد عقل‌گرایانه متوسل می‌شود، یا مدعی می‌شود که دوام و لقای نظام‌های اجتماعی حاصل مداخله الاهی یا نیرویی فرازمینی است که نمی‌توان توضیحی عقلانی درباره‌اش فراهم آورد. به عکس، موضع نظریه‌پردازان نظم خودانگیخته در این زمینه، همان موضعی است که در اصل دیوید هیوم آن را صورت بندی کرد. هیوم می‌گفت عقل محض و بی‌یاور بشری نمی‌تواند از پیش هنجارهایی اخلاقی و حقوقی را معین کند که لازمه خدمت‌رسانی به نظمی اجتماعی هستند. علاوه بر این، هیوم معتقد بود که سنت، تجربه، و همسانی‌های کلی در طبیعت بشری به خودی خود واحد سرمشق‌هایی برای رفتار اجتماعی درست هستند. به عبارت دیگر، استدلال هیومی، بسی دور از سنت ضدعقل‌گرایی، می‌گوید که از عقل‌گرایی باید برای «به تحلیل بردن» ادعاهای اغراق آمیز استفاده کرد که فیلسوفان عصر روشنگری به عقل نسبت می‌دادند. اما در این‌جا این خطر پیش می‌آید که نکند آموزه تحول و تکامل خودانگیخته به یکی از انواع نسبی‌گرایی درغلتد. حذف نقش عقل در صدور احکام کلی درباره ساختار درست نظمی اجتماعی ممکن است نظریه پردازان اجتماعی را به این وسوسه بیندازد که ساختار معینی از قواعد را صرفا به این دلیل بپیذیرند که حاصل فرآیندهای سنتی است.

آن «عقل‌گرایی» که نظریه نظم خودانگیخته با آن مخالفت فکری دارد، عقل‌گرایی ماقبل عصر روشنگری است و شاید بارزترین و بی‌پیرایه‌ترین بیانش را بتوان در آموزه‌های قانون طبیعی قرن هفدهم یافت. مثلا، در الگویی که هابز از جامعه به دست می‌دهد، یک عقل «طبیعی» ساده واجد این توانایی در نظر گرفته می‌شود که قواعدی وضع کند که برای نظم و بقای نظم کلا مناسب است. در چنین نظریه‌ای فرض بر این است که این عقل می‌تواند نظمی قانونی را بر حسب قوانین صادر شده از جانب یک فرمان فرمای صاحب عزم در راس یک نظام سلسله مراتبی برقرار سازد و چنین عقلی برای چنین کاری کفایت می‌کند. بنابراین، آن حکمت ذاتی پنهان در یک نظام متفرق و تکاملی به شکلی سیستماتیک در تعقیب و جستجوی ساختاری قانونی و منجمد نادیده گرفته می‌شود. این مسئله که آن دیگر نظریه‌پردازان قرن هفدهمی قانون طبیعی نگاهی سخاوتمندانه‌تر به طبیعت بشری داشتند، و برای همین ساختارهایی قانونی را پیش نهادند که با آزادی و حقوق همخوانی بیش‌تری داشت، تغییری در واقعیت شناخت‌شناسی عقل‌گرایانه و ضد سنت‌گرایانه مشترک آن‌ها نمی‌دهد.

پس، دغدغه نظریه نظم خودانگیخته آن دسته از «فرآیندهای طبیعی» است که حاصل عقل یا قصد و نیت نیستند. مثال کلاسیک آن اقتصاد بازار آزاد است که در آن هماهنگی و همراهی اهداف و مقاصد بازیگران بی‌شمار، که نمی‌توانند از اهداف و مقاصد جز مشتی از همشهریانشان آگاه باشند، فقط از طریق مکانیسم قیمت‌ها حاصل می‌شود. تغییر در قیمت یک کالا صرفا یک علامت است که اطلاعاتی را به درون نظام باز می‌گرداند که بازیگران را به صورت «اتوماتیک» قادر می‌کند این هماهنگی و همراهی خود انگیخته را که به نظر می‌آید ساخته و پرداخته یک ذهن توانای همه‌چیزدان است به وجود آورند. بحران‌هایی که در نظام های هدایت‌شده مکررا پیش می‌آیند در اصل بحران‌هایی مربوط به اطلاعات هستند چون الغای بازار آن طراح محوری را از شناختی اقتصادی که لازمه هماهنگی است محروم می‌کند. هیچ مثال مهم‌تری از نخوت ساختمان‌گران بهتر از همین مثال شکستشان برای به تصور در آوردن نظم در فرآیندی طبیعی نیست ( که البته این فرآیند طبیعی از جنس فرآیندهای طبیعت نیست). همان‌گونه که هایک در «اصول نظم اجتماعی لیبرالی» می‌نویسد:

بسیاری از مخالفت‌ها با نظام آزادی تحت قوانین عمومی ناشی از همین ناتوانیِ به تصور درآوردن همراهی و هماهنگی موثر فعالیت‌های بشری بدون سازمان‌دهی عامدانه توسط هوشی فرمانده است. یکی از دستاوردهای نظریه اقتصادی این بوده است که می‌تواند توضیح دهد چگونه تنظیم متقابل فعالیت‌های خودانگیخته افراد از طریق بازار حاصل می‌شود، به شرطی که حد و مرز شناخته‌شده‌ای از حوزه در اختیار هر فرد وجود داشته باشد.

📚📖نظریه نظم خود انگیخته ، نورمن بری ترجمه خشایار دیهیمی

کافه اندیشه

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

چرا از بچه‌پولدارها بدمان می‌آید؟ + نسخۀ صوتی

cafeliberal

کاربرد قهر یعنی: زوال قدرت

cafeliberal

نقطۀ تمایز خردمندان مشروطه با روشنفکران پس از مشروطه

cafeliberal

مکتب اقتصادی اتریش چگونه به محیط زیست می‏نگرد؟

cafeliberal

چند قطعه کوتاه از باروخ اسپینوزا

cafeliberal

آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار…

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید