تهران در حالی از آغاز ساختن دو رآکتور اتمی تازه در بوشهر خبر میدهد که نفت خام در بازارهای جهانی ارزانترین سطح قیمتها را طی ۱۲ سال گذشته تجربه میکند. سرمایهگذاری برای تولید برق از منابع قابلتجدید (باد-خورشید و آب) و همچنین گزینه اتمی، زمانی افزایش مییابد که عرضه نفت خام کمتر از تقاضا و سطح قیمتها در بازار بسیار بالا است.
نحوه استفاده از برق اتمی باوجود ملاحظات بسیار جدی زیستمحیطی آن، نه قبل و نه بعد از انقلاب ۵۷ هرگز به بحث عمومی ایران گذاشته نشده و رأی و نظر مردم در این مورد بااهمیت خواسته نشده.
تعجببرانگیز نیست که در مورد احداث دو رآکتور اتمی تازه نیز که هزینه ایجاد زیرساختها، احداث، راهاندازی و تأمین سوخت اولیه آنها دستکم به ۱۰ میلیارد دلار بالغ خواهد شد، مردم تنها در یک خبر چندخطی از نتیجه تصمیم دولت در این زمینه مطلع شدهاند.
در همسایگی ایران، کشور ترکیه سالهاست که با روسیه در مورد احداث یک یا دو رآکتور اتمی در حال مذاکره است و ترکها اصرار دارند که روسیه هزینه ساخت رآکتورها را تأمین و برق تولیدی را با پرداخت مالیات، در داخل این کشور بفروشد.
ابوظبی نیز بعد از برگزاری یک مناقصه بینالمللی و برنده شدن یک کنسرسیوم بینالمللی به رهبری کره جنوبی ساخت چهار رآکتور اتمی با ظرفیت چهار هزار مگاوات و هزینه بالغبر ۲۰ میلیارد دلار را در دست اجرا دارد و پیشبینی میشود دو واحد اولیه از چهار واحد طی ۱۸ ماه آینده تکمیل شوند.
انگیزه برای تولید برق اتمی
برنامههای توسعه اتمی ایران از سال ۱۹۵۷ آغاز شد و در ابتدای دهه هفتاد، ایران با جمعیت کمتر از ۳۰ میلیون، برنامهای برای تولید ۲۳ هزار مگاوات برق اتمی را اعلام داشت.
در آن تاریخ تولید نفت ایران بیش از پنج میلیون بشکه در روز بود و این حجم در دو سال بعد به شش میلیون بشکه نفت در روز رسید.
شاه ایران معتقد بود که نفت، ذخیره پایانپذیر است و از این منبع میتوان و باید برای سرمایهگذاری مولد و نه سوخت و مصرف روزانه بهره گرفت.
تولید برق اتمی در آن زمان فرصت میداد که در سالهای بعد و با افزایش جمعیت، صرف داخلی را تا حد امکان پاسخگو بوده و ظرفیت بیشتری برای صادرات نفت (و گاز) فراهم آورد.
جمعیت کنونی ایران در حدود ۸۰ میلیون و ظرفیت تولید برق ایران در حدود ۷۰ هزار مگاوات است. بیش از ۹۶ درصد از منابع تولید برق ایران فسیلی است (گاز؛ بیش از ۷۵ درصد و نفت؛ ۲۰ درصد).
ایران از تولید برق با سوخت ذغال سنگ عملاً محروم مانده و ۳ تا پنج درصد منابع دیگر تولید برق ایران را برقآبی (سدها) و یک در صد برق اتمی تشکیل میدهند.
در مقایسه با ۴۰ سال پیش، جمعیت ایران نزدیک به سه برابر افزایشیافته درحالیکه صادرات نفت ایران نسبت به روزانه پنج میلیون بشکه در نیمه دهه هفتاد، اینک به یکمیلیون بشکه در روز کاهشیافته است.
ایران در حال حاضر با چند کشور همسایه، ازجمله آذربایجان، ارمنستان، عراق، ترکیه و افغانستان و ترکمنستان دارای قراردادهای مبادله برق است و از این لحاظ صادرکننده خالص برق محسوب میشود، اگرچه میزان سرانه صادرات به یک درصد ظرفیت تولید برق ایران نیز نمیرسد.
پرسشهایی پیرامون رآکتورهای تازه
آغاز عملیات ساختمان دو رآکتور تازه در بوشهر که انعکاس وسیعی در منابع خبری یافت در حالی تنها از سوی منابع ایرانی اعلام میشود که هیچ نکته روشن و دقیقی در مورد این دو رآکتور فرضی اعلامنشده است؛ ازجمله ظرفیت تولید برق آنها.
اگرچه با توجه به محل ساخت یعنی بوشهر، ناظر احتمالی و مجری اصلی طرح در صورت خارجی بودن تنها میتواند روس اتم و اتم استروی اکسپورت روسیه باشند که پیشتر در تکمیل و راهاندازی رآکتور بوشهر اقدام کردهاند. رآکتور کنونی در بوشهر بر پایه طرح موسوم به «وی-۴۴۶» قرار ساختهشده است.
این رآکتور بنا بر گزارشهای غیررسمی اینک با ظرفیت متوسط تا ۶۰۰ مگاوات برق، در حال کار کردن است.
روسها بعد از رسیدن به توافق با ایران برای بازسازی رآکتور شماره یک بوشهر، در فاصله سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ و خودداری زیمنس آلمان از همکاری با آنها، مدل «وی-۳۲۰» را برای جاسازی در محل رآکتور ویرانشده بوشهر در نظر گرفتند و تدریجاً به دلیلی برخورد با مشکلات فنی و نیاز به تطبیق طرح با طرح قبلی زیمنس، آن را به مدل پیشرفتهتر «وی-۴۴۶» با ظرفیت اسمی هزار مگاوات و ظرفیت خالص تولید ۹۱۵ مگاوات برق تغییر دادند.
طول زمان ساخت دو رآکتور تازه و یا فرضی برای ایران، نحوه مدیریت اجرا و تأمین سوخت آنها و همچنین تکلیف زبالههای اتمی که قابل بازیافت و پلوتونیوم تولیدی آنها قابلمصرف برای ساخت بمب اتمی است نیز، دستکم بهمنظور اعمال ضوابط حفاظتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکنون اعلامنشده است.
روسها علاقهمندند که طرحهای ایجاد رآکتور اتمی برای مشتریان خارجی خود را بهصورت «تورن- کی» (تکمیل و تحویل) انجام دهند، چنانکه در مورد واحد شماره یک بوشهر عمل کردند.
آنها همچنین اصرار میورزند که سوخت رآکتورهای ساخت خود را نیز بهعنوان ضمیمه قرارداد اصلی ساخت رآکتور، مستقلاً تأمین و به خریدار رآکتور، دستکم برای ۱۰ سال، تحویل دهند.
در مورد ایران و در صورت عهدهدار شدن نقش اجرایی در این طرح فرضی، بهخصوص به دلیل حساسیت جامعه جهانی و محدودیتهای برجام و همچنین انتقاد آنها از ناخالصی اورانیوم غنیسازی شده ایران، اصرار روسیه در مورد تحویل سوخت و بازگشت دادن زبالههای اتمی بیشتر از معمول خواهد بود.
در شرایط کنونی بههیچوجه روشن نیست که ایران برای ساخت دو رآکتور تازه چه قیمتی را خواهد پرداخت.
منابع مالی تأمین هزینه رآکتورهای یادشده نیز هنوز اعلامنشده.
دو سال پیش وزارت نفت جمهوری اسلامی اعلام داشت که قصد دارد در یک تجارت پایاپای روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت به روسیه تحویل دهد.
در آن تاریخ قیمت نفت هنوز به زیر ۱۰۰ دلار در بشکه نرسیده بود و بازار بینالمللی نیز قدرت جذب این حجم از نفت را دارا بود. در وضعیت کنونی اجرای طرح تحویل روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام به روسیه، هنوز روشن نیست، چنانکه، نحوه پرداخت دستکم ۱۰ میلیارد دلار هزینه ساخت دو رآکتور اتمی اعلامشده.
اجرای طرحهای ۴۰ سال پیش
پیش از انقلاب طرح تولید ۲۳ هزار مگاوات برق اتمی در دست اجرا قرارگرفته بود که این طرحها در دولت بختیار و دولت بازرگان لغو شد و قراردادهای خارجی ایران نیز نقض شد.
مطابق قراردادهای امضاشده با زیمنس و فرام اتم آلمان قرار بود چهار رآکتور اتمی هر یک با ظرفیت هزار و ۲۸۳ مگاوات در بوشهر بر پایه مدل رآکتورهای موسوم به «بیبلیس-بی» احداث شود. عملیات ساخت دو واحد از چهار واحد در سال ۱۹۷۵ پس از پرداخت سه میلیارد دلار آغاز شد.
دو رآکتور دیگر برای احداث در بستر کارون و حاشیه شهر اهواز (روستای دارخوین) طراحیشده بود. مجری این طرح فرانسویها و ظرفیت تولید رآکتورها هر یک ۹۱۰ مگاوات پیشبینیشده بود.
قرارداد رآکتورهای دارخوین با هزینه دو میلیارد دلار در سال ۱۹۷۷ به امضا رسید و قرار بود عملیات ساخت آنها در سال ۱۹۷۹ آغاز شود.
ماشینآلات رآکتورهای دارخوین بعد از لغو قرارداد از سوی ایران در فرانسه باقی ماند و بهعنوان رآکتورهای «گراولین-سی» متعاقباً در آن کشور مورداستفاده قرار گرفت و در سال ۱۹۸۵ دو واحد اتمی به تولید برق رسیدند.
در سال ۱۹۹۲ ایران با چین برای ساخت دو رآکتور با ظرفیت ۳۳۰ مگاوات برق در دارخوین وارد مذاکره شد. چینیها پیشتر شبیه این رآکتورها را در کشور خود به نام «کین شان» و در پاکستان به نام «چشمه» ساخته بودند، ولی متعاقباً با فشار آمریکا از پیگیری این طرح در ایران صرفنظر کردند.
طرح رآکتورهای دارخوین را چند سال پیش بدون اشاره به پیشینه آن و با تقلیل ظرفیت هر یکبهیک سوم، جمهوری اسلامی ظاهراً از سر گرفت ولی این طرح هنوز از روی کاغذ عبور نکرده است.
پیش از انقلاب طرحهای دیگری برای احداث دو رآکتور اتمی در اصفهان و دو رآکتور در ساوه تدوین و مطالعات اولیه آنها تکمیلشده بود، اگرچه رآکتورهای اتمی غیر آبسنگین معمولاً به دلیل نیاز به مقدار زیاد آب بهعنوان عامل خنککننده معمولاً یا در کنار دریا و یا رودخانههای پر آب احداث میشوند.
اجرای عملیات ساختمان چهار رآکتور یادشده برای سال ۱۹۸۰ (یک سال پس از انقلاب) پیشبینیشده بود. ظرفیت هر یک از این رآکتورها ۱۳۰۰ مگاوات و سیستم خنککننده آنها «خنککننده خشک» بود، بهاینترتیب که برای نخستین بار در جهان درروشی مشابه با بادگیرهای خنککننده یزد، با ساختن برجهایی به ارتفاع ۲۶۰ متر قرار بود کار خنک کردن کوره اتمی انجام گیرد.
ایران در سال ۲۰۰۷ مناقصهای برای ساخت دو رآکتور اتمی با ظرفیت هزار مگاوات منتشر ساخت و قرار بود این رآکتورها در سال ۲۰۱۶ به تولید برسند، درحالیکه ظاهراً داوطلب معتبری در مناقصه یادشده شرکت نکرد و آن طرح به بایگانی سپرده شد. یافتن پاسخ برای پارهای از پرسشهای مطرحشده در این نوشته شاید بتواند تا حدودی به روشنتر ساختن سرنوشت دور رآکتور اتمی تازه ایران یاری دهد.
برگرفته از رادیو فردا