15.7 C
تهران
سه‌شنبه 14 آذر 1402 ;ساعت: 12:10
کافه لیبرال

تشدید «جنگ سرد» در مناسبات آمریکا و ایران

با اظهارات روز جمعه، ۱۳ اکتبر، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، پیرامون توافق اتمی، دوران متفاوتی در مناسبات سیاسی آمریکا با ایران رقم خورده که در آن مشخصات و مختصات کامل «جنگ سرد» دیده می‌شوند. رئیس‌جمهور آمریکا، حکومت ایران را دیکتاتوری خواند و همچنین بر طرح راهبرد مقابله با سپاه به‌عنوان «طلیعه‌دار یک حکومت بحران‌زا»، تأکید کرد.

«جنگ سرد» وضعیت تقابل مابین دولت‌ها است بدون بروز درگیری نظامی مستقیم و همه‌جانبه و درعین‌حال استفاده فزاینده از قدرت‌های نرم، من‌جمله اهرم‌های اقتصادی و مالی، اعمال فشار‌های سیاسی، بکار گرفتن ظرفیت‌های تبلیغاتی، تکیه‌بر اقدامات پنهان سازمان‌های جاسوسی و تدارک جنگ‌های نیابتی توسط کشورها و نیروهای سوم (متحد)، به‌منظور تضعیف تدریجی و مجبور ساختن آن به عقب‌نشینی و «تغییر رفتار».

نخستین «جنگ سرد» پس از خاتمه جنگ جهانی دوم مابین دو ابرقدرت نظامی وقت جهان یعنی اتحاد شوروی سابق و ایالات‌متحده آمریکا از سال ۱۹۴۷ میلادی آغاز شد و تا سال ۱۹۹۱ و فروپاشی شوروی، ادامه یافت. از سقوط اتحاد شوروی و پایان جنگ سرد به‌عنوان «پایان تاریخ» یادشده که درنتیجه آن نظم دوقطبی در جهان به انتها رسید و دوران «نظم نوین» با سیطره سرمایه‌داری، برقراری اقتصاد آزاد و توسعه دمکراسی‌های نوع غربی آغاز شد.

جورج اورول، نویسنده انگلیسی، در ۱۹ اکتبر سال ۱۹۴۵ با استفاده از عنوان «جنگ سرد» به ترسیم تصویری از جهان پرداخت که در آن صلح مسلح در سایه بمب اتمی و تشنج ماندگار تجربه می‌شود. اورول در نوشته‌های بعدی خود به تشریح تقابل عقیدتی و سیاسی و رویارویی‌های اقتصادی بلوک شرق با جهان آزاد پرداخت. کتاب «جنگ سرد» نوشته والتر لیپمن، مقاله‌نویس و روزنامه‌نگار آمریکایی که در سال ۱۹۴۷ انتشار یافت به ابعاد و وجوه این جنگ طی مراحل نخستین دوران مقابله کمونیسم با جهان سرمایه‌داری می‌پردازد.

جنگ سرد ایران و آمریکا

حکومت مذهبی حاکم بر ایران اگرچه در سال ۱۹۷۹ با سکوت سیاسی دولت دمکرات وقت آمریکا به قدرت رسید، از زمان شکل گرفتن «جنگ سرد» با ایالات‌متحده را آغاز کرد. روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ (برابر با ۴ نوامبر ۱۹۷۹) با گروگان‌گیری ۶۶ دیپلمات و پرسُنل سفارت آمریکا در تهران که «لانه جاسوسی» خوانده شد، جنگ سرد تهران علیه واشنگتن آغاز گردید و ۴۴۴ روز دوام کرد؛ رویدادی که به یکی از حساس‌ترین تحولات روز جهانی تبدیل شد و رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا نیز روز جمعه طی بررسی سرفصل خصومت‌ها جمهوری اسلامی با امریکا، آن را مورداشاره قرارداد.

تحولات مرتبط با جنگ هشت‌ساله ایران و عراق (جنگ نفت‌کش‌ها، حمله آمریکا به دو سکوی نفتی ایران در آب‌های خلیج‌فارس و ساقط کردن یک فروند هواپیمای مسافری بر فراز آب‌های ساحلی ایران)، اقدام جمهوری اسلامی به شکل دادن حزب‌الله در جنوب لبنان، شرکت در جنگ داخلی سوریه و حضور نظامی در عراق که اینک به جنگ یمن و مناقشات افغانستان نیز توسعه‌یافته را می‌توان در چارچوب تقابل چهل‌ساله جمهوری اسلامی ایران و آمریکا قرارداد.

اسرائیل، متحد استراتژیکی آمریکا، دست‌کم تا سال ۱۹۹۱ و سقوط اتحاد شوروی سابق ظاهراً یکی از هدف‌های مستقل و مستقیم حملات جمهوری اسلامی است. موازی با اسرائیل، وارد شدن فعال عربستان سعودی به جنگ سرد ایران و آمریکا طی سال‌های اخیر، بخصوص بعد از شکل گرفتن «بهار عربی» و آغاز جنگ داخلی سوریه، به این چالش منطقه‌ای بعد تازه‌ای بخشیده است. جنگ سرد بزرگ‌تر دنیای آزاد با رژیم عقیدتی اتحاد شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ در شرایطی با شکست مسکو و اعلام پیروزی واشنگتن پایان گرفت که تعهدات اقتصادی، کمک‌های نظامی، جنگ‌های منطقه‌ای – از آفریقا تا آمریکای جنوبی و غرب آسیا، توانایی‌های اتحاد شوروی را به تحلیل برده و امکانات امپراتوری کمونیستی با اقدامات آن نامتوازن ساخته بود.

حمله نظامی ارتش سرخ به افغانستان چند ماه پیش از سقوط رژیم پادشاهی ایران که بزرگ‌ترین متحد منطقه‌ای آمریکا بشمار می‌رفت، در حقیقت آواز مرگ قو بود برای امپراتوری کمونیستی، در روزهایی که رهبران مسکو خود را در اوج قدرت و شکست‌ناپذیر می‌دیدند.

دوران تشنج‌زدایی

بعد از بحران موشکی کوبا در دهه شصت و اوج گرفتن دوران جنگ سرد، به‌منظور پرهیز از جنگ گرم تمام‌عیار، دوران تشنج‌زدایی بین شرق و غرب آغاز شدن که همراه با ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور وقت آمریکا، هنری کیسینجر وزیر خارجه، یکی از دو معمار آن بشمار می‌رفت؛ فردی که چند روز پیش از انتشار راهبر سیاسی تازه آمریکا در رابطه با حکومت ایران، به مشورت با دانلد ترامپ فراخوانده شده بود. آمریکا و ایران دوران تنش‌زدایی در جریان جنگ سرد را طی دو سال آخر دولت اوباما، با امضاء توافق اتمی تجربه کردند ولی این تجربه به «تغییر رفتار» جمهوری اسلامی منجر نشد- چنانکه تنش‌زدایی با مسکو هم به نتیجه نرسیده بود و حمله ارتش سرخ به افغانستان شاهد آن بود. آمریکا طی ۳۸ سال گذشته هدف «تغییر رفتار» حکومت عقیدتی- انقلابی ایران را بدون داشتن طرح براندازی آن، همراه با نوساناتی، همواره تعقیب کرده است.

در دولت اوباما و بخصوص طی دو سال تنش‌زدایی دوران توافق اتمی، هدف تغییر رفتار حکومت ایران با تکیه‌بر انتظار تغییر دینامیک سیاسی از داخل و برتری یافتن نگاه و رفتار عمل‌گرایان و معتدل‌ها بر افراط‌گرایان تعقیب می‌شد. گسترش حضور نظامی ایران در منطقه و استفاده بیشتر تهران از جنگ‌های نیابتی نشان داد که دوران تنش‌زدایی دولت اوباما به تغییر معادله قدرت در داخل و تغییر رفتار‌های حکومت ایران منجر نشده است. به نظر می‌رسد در دولت ترامپ، بدون مبادرت به اقدام نظامی مستقیم برای تغییر رژیم، هدف همیشگی «تغییر رفتار حکومت» به‌عنوان یک سیاست راهبردی، بار دیگر فعال‌شده است، با این تفاوت که بجای تداوم دوران تنش‌زدایی و باز نگاه‌داشتن حساب «تغییر دینامیسم» از داخل ایران و درون حکومت، تشدید جنگ سرد با تهران و اعمال فشار‌های فزاینده از خارج در دستور کار واشنگتن قرارگرفته.

انتظار دولت تازه واشینگتن این است که شدت دادن جنگ سرد علیه تهران آن‌طور که دونالد ترامپ تأکید کرد «در تمام زمینه‌ها و با استفاده از تمام امکانات و همراه کردن کشورهای متحد» توانایی‌های حکومت تهران رو به تحلیل برده و امکانات آن را با تعهداتی که بر شانه گرفته نامتوازن سازد؛ سناریویی که پیش‌تر در رابطه با اتحاد شوروی سابق کارکرده بود و منجر به سقوط آن در سال ۱۹۹۱ شد.

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

تسویه‌حساب‌های داخلی بعد از افشای ارقام فروش «برجام» در آمریکا

cafeliberal

سرمایه‌گذاری نفتی در ایران بعد از شروع خرید نفت خام؟

cafeliberal

رزم ناو «شهید رودکی»، قورباغه رنگ‌شده فرمانده سپاه پاسداران!

cafeliberal

۲۲ بهمن: نمایش حرکت انقلاب بر شانه‌ی کارگزاران کرایه‌ای

cafeliberal

فروش ظرفیت‌های نظامی آمریکا در صورت به قدرت رسیدن ترامپ

cafeliberal

شطرنجِ روابط خارجی ایران و «بازی بزرگ» جانشینی خامنه‌ای

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید