جامعه ایران با بهت و حیرت شعارهای اقتصادی نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را مرور میکند. انتخابات 1400 به دلیل تعدد وعدههای پوپولیستی، به انتخابات مجلس شورای اسلامی شباهت پیدا کرده که در آن، نامزدها برای جلب رای بیشتر مسابقه وعدههای فریبنده برگزار میکنند.
معمولاً وضعیت متغیرهای اصلی اقتصاد مانند نرخ تورم، اشتغال، درآمد ملی و رشد اقتصادی بر مواضع انتخابکنندگان و انتخابشوندگان و میزان مشارکت عمومی اثر دارد. در نتیجه، نامزدهای انتخابات متناسب با این وضعیت، دام انتخاباتی خود را پهن میکنند.
به طور مثال جامعه ایران طی 10 سال اخیر، به طور مرتب با کاهش درآمد سرانه مواجه شده و چشمانداز جامعه، رسیدن به درآمد سرانه کشورهایی مثل بنگلادش و پاکستان است. در چنین شرایطی یکی از شعارهای مطرحشده در انتخابات سال 1400 وعده پرداخت یارانه نقدی 450 هزارتومانی برای 40 میلیون نفر است.
مگر میشود در ایران انتخابات برگزار کرد و وعده اشتغال نداد؟ یکی از نامزدها قول داده سالانه برای یک میلیون نفر شغل ایجاد کند. وقتی از ایشان پرسیدند چگونه؟، پاسخ داده: 70 درصد ظرفیتهای اقتصادی کشور غیرفعال است. با فعال شدن این ظرفیتها میتوانیم سالی یک میلیون شغل ایجاد کنیم.
یکی دیگر از وعدههای فریبنده این دوره، تسهیل ازدواج جوانان است که به ترجیعبند سخنان نامزدهای انتخابات این دوره تبدیل شده است. در شرایطی که به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی میل به ازدواج میان جوانان ایرانی کم شده و در شرایطی که متغیرهای کلیدی سنجش «قدرت خرید مسکن» از قطع مسیر دسترسی بسیاری از خانوادهها به کلید خانه حکایت دارد؛ نامزدهای انتخابات تاکید میکنند که «جوانان ازدواج کنند، مسکنشان با ما». یکی از نامزدها وعده داده؛ تامین 90 درصد هزینه مسکن با ماست و در حالی که دیگری گفته؛ یک میلیون مسکن دولتی برای افراد بیخانمان میسازم، دیگری هم عدد را بالاتر برده و گفته: من دو میلیون مسکن خواهم ساخت.
نامزد دیگری از برنامهریزی ضربتی برای تامین چهار میلیون واحد مسکونی در کشور و تامین مسکن سه دهک پایین جامعه با اقساط ۳۰ساله در قالب طرح اجاره به شرط تملیک سخن گفته است.
اما فقط وعده خانهدار شدن نیست که جذابیت ایجاد میکند چراکه جوانان زیادی وجود دارند که هنوز ازدواج نکردهاند. در حال حاضر مجموع دو وام مسکن و ازدواج در بهترین حالت به 260 میلیون تومان میرسد. مسوولان نظام بانکی هم بارها اعلام کردهاند که نه بانکها توان پرداخت این تسهیلات را دارند و نه زوجهای جوان توان پرداخت اقساطش را. با این حال شعار پرداخت فوری وام ۵۰۰ میلیونتومانی با تشکیل صندوق رفاه جوانان از سوی یکی از نامزدها مطرح شده است.
یکی هم قول داده در صورت پیروزی در انتخابات، انحصار وام مسکن را از بانک مسکن میگیرد و همه بانکها را موظف میکند که به مردم وام مسکن بدهند. او به اینها بسنده نکرده و گفته: اگر فردی ۱۰ درصد آورده داشته باشد میتواند بدون دادن وثیقه، صاحبخانه شود.
در این میان یک نفر گفته: برای خرید کالای ایرانی ۵۰۰ میلیون تومان تسهیلات میدهیم و دیگری هم برای اینکه زنان را اغوا کند، وعده محاسبه خانهداری به عنوان شغل و پرداخت حقوق به زنان خانهدار را مطرح کرده است.
اما بیایید وعده فریبنده نامزدهای انتخاباتی را درباره نقدینگی و تورم مرور کنیم؛ یکی از نامزدها قول داده رشد نقدینگی را متوقف کند. دیگری اما گفته خلق نقدینگی باید انجام شود و وعده داده که به هرشکل ممکن، نقدینگی را به سمت تولید هدایت خواهد کرد.
دیگری هم گفته: بنا داریم در ۵۱ پروژه، به کنترل تورم و تنظیم آن بپردازیم تا طی چهارسال نرخ تورم را تکرقمی کنیم.
درج قیمت روی تابلوهای شهری هم یکی از آن وعدههای عجیب و غریب است. یکی از نامزدها پا را از همه فراتر گذاشته و قول داده مشکلات بورس را سه روزه حل کند.
یکی دیگر از نامزدها هم گفته حاضر است کاری کند که آمریکاییها برای برداشتن تمام تحریمها التماس کنند. دیگری هم تاکید کرده؛ کاری میکنم که تحریمکنندگان از تحریم ایران پشیمان شوند.
حالا که اینها را گفتیم، فرض کنید انتخابات تمام شده و یک نفر از میان نامزدهای فعلی، پیروز انتخابات شده است. سوار ماشین زمان شوید و به مقطع زمانی شهریور 1400 سفر کنید. جایی که حسن روحانی باید سکان را به نامزد پیروز انتخابات بدهد.
شک نکنید؛ رئیسجمهور جدید به محض تکیه بر صندلی داغ ریاست جمهوری و مواجهه با واقعیتهای سیاسی و اقتصادی، ناچار است همه وعدههای تخیلی خود و دیگران را کنار بگذارد و حتی به آنها بخندد.
شوخی که نیست؛چوب ادب اقتصاد بدجوری درد دارد.
✍️ پرویز گیلانی