25.4 C
تهران
شنبه 3 خرداد 1404 ;ساعت: 09:14
کافه لیبرال

برتری نظام پادشاهی در اندیشه سیاسی دوتوکویل

انقلاب کبیر فرانسه و استقرار نظام جمهوری و پارلمان برآمده از انتخابات، باب نوینی در تاریخ سیاسی جهان گشود که در آن روح جمهوری‌خواهیِ منبعث از انقلاب فرانسه به تقابل با پادشاهی برخاست؛ گرچه تا پیش از این انقلاب، تجربه‌هایی از جمهوری و دموکراسی پشت سر گذاشته شده بود، ولی تقریباً همهٔ این تجربه‌ها پدیده‌های زودگذر بودند. با این‌ حال، نظام پادشاهی، با وجود آمیختن با دموکراسی، همچنان کارکردهای خود را حفظ کرده و به حیات سیاسی خویش ادامه می‌دهد. سرژ اشممان، سرمقاله‌نویس نیویورک‌تایمز، در مقاله‌ای که در اهمیّت نظام پادشاهی در این نشریه منتشر ساخته، یکی از برتری‌های پادشاهی را چنین ذکر می‌کند: «سران نظام پادشاهی نمود تاریخ و تداوم یک ملّت هستند. سران حکومت جمهوری، خواه مانند ایالات متّحده یا فرانسه از نظر سیاسی قدرتمند باشند، خواه همانند آلمان، تشریفاتی، همگی خود را تا حدّی در لفافه‌ای از سنّت و شکوه می‌پیچند. ولی آن‌ها نمی‌توانند، چنان‌که پادشاهان قادرند، از سیاست فراتر روند.» نهاد سلطنت گروه‌های قومی مختلف و اغلب متخاصم را زیر سایهٔ وفاداری مشترک به پادشاه، به‌جای یک گروه قومی یا قبیله‌ای، یکپارچه و منسجم می‌کند. این کارکردی ا‌ست که نهاد پادشاهی در طول تاریخ بر انجام آن ممارست ورزیده؛ دودمان هابسبورگ کشوری بزرگ و مرفّه را در کنار هم نگه داشت، که بدون آن قدرت خیلی زود رو به بالکانیزه شدن نهاد؛ و در روزگار مدرن نیز همین کارکرد را در کشورهایی همچون تایلند و بلژیک مشاهده توانیم کرد. این مزیّتی بود که در دوران حکومت سلطنتی افغانستان خود را به خوبی نشان داده بود…

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

ايران به‌ روايت سید جواد طباطبایی

cafeliberal

درباره مصدق و دولتی-ملی شدن نفت

cafeliberal

ایده‌های مهم میلتون فریدمن

cafeliberal

فرجام حکومت قوی و جامعه ضعیف!

cafeliberal

ویدئو: ثروت چیست؟

cafeliberal

زمانی که امید به مانع تبدیل می‌شود

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید