19.9 C
تهران
سه‌شنبه 4 مهر 1402 ;ساعت: 05:18
کافه لیبرال

استمبادهای یک مبتدی در باب اوراق

اوراق قرضه
اوراق قرضه

اهالی اقتصاد می گویند که چاپ اوراق به معنای قرض گرفتن دولت از ملت از به اصطلاح چاپ پول بسیار بهتر است و اثر تورمی به بار نمی آورد. حرف حساب است، اوراق معنایش این است که به جای استقراض مستقیم و غیرمستقیم دولت از بانک مرکزی که حاصلش افزایش حجم پول (بخوانید تورم) است، عجالتا از همین پول موجود برای رتق و فتق امور دولت استفاده شود.

اما هر قرضی تادیه ای هم دارد، افراد از روی خیرخواهی پول را تقدیم دولت نمی کنند تا در جیب های گشاد فرو رود، حالا که قرار است پولی به دولت فخیمه بدهند، انتظار سود هم دارند و البته حواسشان هست که با توجه به اعتبار دولت و ریسک پایین (بدون ریسک؟) این کار طبیعی است که نرخ سود نمی تواند خیلی بالا باشد. باری، به هر صورت باید در سررسید اصل و فرع هر دو پرداخت شوند، اما این چطور رخ می دهد؟ یک فرض اینست که دولتی ها مالیات (بخوانید پول زور) بیشتری بگیرند تا علاوه بر هزینه های فعلی، بدهی های قبلی را هم تسویه کنند! راه دوم اینست که باز قرض بگیرند و بدهی قبلی ها را بدهند که این البته بیشتر مهلت خریدن است تا چیز دیگر، راه سوم اینست که کارایی منابع اقتصادی در دسترشان را بهبود جدی بدهند که عایدی بیشتری برایشان داشته باشد و راه چهارم هم اینست که از هزینه هایشان کم کنند. در عمل یحتمل ترکیبی از این چهار راه دنبال می شود.

راه حل اولی که محدودیت زیاد دارد، از جنبه های حقوقی و مانند آن که بگذریم، اثر ضدانگیزشی آن کم نیست و البته برای اقتصادهای کوچک و در حال رکود خیلی کاری از پیش نمی برد. بعید است ملت خوششان بیاید پولشان صرف یک بوروکراسی ناکارآمد و هوس بازی دولتی ها شود، دومی هم که تنها عقب انداختن حل مسئله است و کمکی به بهبود اوضاع نمی کند، سومی هم چیزی در مایه های توصیف قصه جن و پری است، اگر دولتی ها عرضه افزایش بهره وری و کارایی دارایی ها را داشتند که اساسا از همان گام اول دچار کسری نمی شدند، دانش و انگیزه ای وجود ندارد و البته دنبال این حرف ها هم نیستند. چنین دولت قابلی اگر وجود داشته باشد نیازمند چنان ساختار نهادی و قانونی سفت و سختی است که در کشورهایی مثل ایران آرزوست. راه حل چهارم به نظر موجه ترین راه به نظر می رسد، هم سیگنال مثبت به اهالی اقتصاد است که دولت بناست فضولی اش را کم کند و هم منابع را برای استفاده های بهتر آزادتر می کند. حدس می زنم بدون این راه حل آخری اوراق هم دیر یا زود به همان راه حل “چاپ پول” می انجامد. به نظر حتی برای راه حل سوم (استفاده بهتر از دارایی های دولت) هم نخست باید به درجاتی از فربگی دولت کاست، والا دولتی بزرگ و شلخته که می خواهد سر در هر سوراخی بکند، بعید است بتواند به تفنن های مثل افزایش کارایی فکر کند.

اما اجرای این راه حل آخری از نظر سیاسی ساده نیست و محبوبیت برای آدم نمی خرد، اینقدر سخت است که خیلی از اهالی اقتصاد ترجیح می دهند به آن فکر نکنند یا با مضمون هایی مبهم و کلی از آن یاد کنند، در صورتی که به نظر اصل و اساس کار چیزی جز این نیست. به نظرم بیشتر باید روی این فکر کرد، والله اعلم.

کانال راهبرد/امیرحسین خالقی
@RahbordChannel

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

اقتصاد کینزی برای احمق ها*!

cafeliberal

دوازده افسانه در اقتصاد از نگاه اتریشی ها

cafeliberal

مصیبت عافیت‌طلبی

cafeliberal

در باب لشکر لیسانسیه های بیکار

cafeliberal

یاد گذشته: در مزایای وا دادن!

cafeliberal

عارضه کولا و راهزنان خجالتی

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید