معمولا بازارها را انسانها به صورت خودجوش خلق می کنند.
پس از خلق بازار، گروهی سعی می کنند قواعد بازار را به نفع خود تغییر دهند و در غیاب حکومت و نظامی سیاسی، که بتواند منافع متعارض را همسو کند و از مصادرة منافع عمومی به نفع گروه های خاص خصوصی جلوگیری کند، بازار به نیرویی مخرب تبدیل می شود.
به عبارت دیگر، هر گاه بازار به صورت خود به خودی به وجود بیاید،پویایی آن نیازمند حکومت و نهادهایی است که منافع متعارض را همسو کند.
سومالی نمونه جالبی از بازار در غیاب حکومت مؤثر است:
سومالی یک نمونه افراطی از کوچک بودن دولت است ،به تعبیر سازمان عفو بین الملل، سومالی کشوری بدون دولت است.
این کشور در اوایل دهه ۱۹۹۰، بر اثر جنگ داخلی ویران شد. از سال ۲۰۰۰، پنج سال پس از این که نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، با اعتراف به شکست در برقراری ثبات کشور، سومالی را ترک کردند، اقتصاد به وضعیت قبلی بازگشت.
در آن زمان، سومالی کشوری با اقتصاد بازار آزاد محض بود.
🔺هیچ مالیاتی دریافت نمی شد.
🔺بازارها با بنگاه هایی که برای جذب مشتریان شدید، رقابت می کردند، رونق گرفتند.
اما اقتصاد بدون مشکل و روان اداره نمیشد.
🔺 بنگاه ها با هزینه های معاملاتی بالایی مواجه بودند.
به گفته عبدی محمد صبریا، تاجری اهل موگادیشو باید همه چیز را برای خودتان فراهم کنید! باید خودتان آشغال های خیابان را جمع کنید.
🔺بدون نیروی پلیس، بنگاه ها مجبور بودند، به منظور حفظ دارایی شان، به دزدان مسلح پول بپردازند.
🔺بنگاه ها برق مورد نیاز خود را تولید و منابع آب مورد نیاز را پیدا می کردند.
🔺به دلیل فعال نبودن بنادر، به دست آوردن نهاده های وارداتی دشوار بود.
🔺رقابت بین سه شرکت تلفن، قیمت را پایین آورده بود، ( اما آنها با یکدیگر ارتباطی نداشتند؛ به همین دلیل، هر شرکت به سه خط تلفن نیاز و داشت.
🔲حضور کامل بازارها و نبود دولت، به شکل گیری اقتصادی کارآمد منجر نشد. بازارها به صورت خودکار، رشد را به ارمغان نمی آورند.
بازارها خود به خود پدید می آیند، اما همچون یک ساعت ساز نابینا هستند.
مشکل اینجاست که گروه های ذی نفع و چند مشکل ذاتی دیگر اجازه نمی دهند این ساعت ساز نابینا با آزمون و خطا بتواند کارش را پیش ببرد.
حتی بازرگانان که منافع بلندمدت آنها در ایجاد یک بازار خوب است به خاطر منافع کوتاه مدت خود دست به ایجاد قواعدی می زنند که به انحراف بازار می انجامد.
🔲به قول آدام اسمیت که به همه بشر منافع آزادی بخش خصوصی را آموخت:
بازرگانان در هر رسته به ندرت برای تفریح یا خوشگذرانی با هم دیدار می کنند هر زمان که آنها دور هم جمع می شوند صحبت هایشان به توطئه علیه مردم و تبانی برای افزایش قیمت پایان می یابد.
دولت و جامعه ای که نمی تواند تبانی های بخش خصوصی و صاحبان کسب و کار را خنثی کند از منافع بازار بهره مند نخواهد شد.
تبانی صاحبان کسب و کار تنها موردی نیست که بازار را به انحراف می کشد. خوب یا بد بودن بازار بستگی به بودن یا نبودن پنج اصل دارد:
1️⃣حمایت از حقوق مالکیت
2️⃣شفافیت یا روان بودن جریان اطلاعات
3️⃣وجود اعتماد بین افراد و حاکمیت قانون
4️⃣ تقویت رقابت
5️⃣ کنترل اثرات جانبی فعالیت افراد بر یکدیگر
📗 منبع کتاب باز آفرینی بازار ،جان مک میلان
کتاب «بازآفرینی بازار: تاریخ طبیعی بازارها» با عنوان انگلیسی (Reinventing the Bazaar: A Natural History of Markets) برای اولین بار در سال 2002 منتشر شد. این اثر را میتوان مهمترین کتاب جان مک میلان تلقی کرد. او فارغ از هرگونه جهتگیری یا تعصب ویژگیهای یک بازار خوب را توصیف میکند و پیامدهای یک بازار بد را شرح میدهد.
زبان روایت کتاب «بازآفرینی بازار» کاملا ساده است و به خوبی میتواند به کنجکاویهای یک مخاطب علاقهمند به ساز و کار بازار پاسخ دهد. نویسنده به خوبی روندهای پیدایش بازار، شکوفایی و بازیابی آن را توضیح میدهد و مثالهای عینی آن نیز به درک این مفاهیم اقتصادی کمک شایانی میکند.
یکی دیگر از مفاهیم که در بازار از اهمیت بالایی برخوردار است و باعث ایجاد تعادل میشود، رقابت است. همه این مفهوم در تمام بازارها کارآمد نیست. به عنوان مثال رقابت در بازار دارو میتواند آن را به یک بازار بد تبدیل کند.
مک میلان معتقد است زمانی شکوفایی بازار اتفاق میافتد که 5 عامل زیر وجود داشته باشد:
- حمایت از حقوق مالکیت
- روان بودن جریان اطلاعات
- وجود اعتماد بین افراد
- کنترل آثار جانبی فعالیت افراد بر یکدیگر
- تقویت رقابت
دانلود کتاب صوتی بازآفرینی بازار