دولت با حمایت از حقوق افراد و تامین معدود کالاهایی که عرضهی آن در بازار دشوار است ، پیشرفت اقتصادی را ارتقا میبخشد
دولت عاقل و صرفه جو آن است که مردم را از گزند یکدیگر بازدارد و در غیر این صورت ، آن ها را آزاد بگذارد تا حرکت خود را به دنبال رشد و تعالی ، خود مدیریت کنند ؛ و نانی را که کارگر به دست آورده است ، به زور از دهان او نگیرد. این است یک دولت خوب.
توماس جفرسون
➖➖➖➖➖
📍دولت عمدتا به دو روش میتواند همکاری اجتماعی را ارتقا بخشیده و رفاه اقتصادی را تقویت کند : (1) با حمایت از جان ، مال و آزادی مردم (مادام که اموال و آزادی آن ها بدون زور ، فریب و دزدی به دست آمده باشد) و (2) تامین کالاهای منتخب معدودی که ویژگی هایی خاص داشته و به همین خاطر ، تهیهی آنها از بازار برای مردم مشکل آفرین است. دریافت کنندهی جایزهی نوبل ،جیمز بیوکنن ، این دو نقش را به ترتیب نقش حمایتی و نقش سازندهی دولت مینامد.
📌نقش حمایتی دولت، شامل وظایف دولت در حفظ چارچوب نظم و امنیت است و اعمال قانون در برابر سرقت ، فریب و خشونت را شامل میشود. دولت دارای حق انحصاری برای استفادهی قانونی از زور به منظور حفاظت از شهروندان در برابر یکدیگر و در برابر بیگانگان است. بنابراین دولت در نقش حمایتی خود ، در صدد بازداشتن افراد از صدمه رساندن به یکدیگر و حفظ یک زیر بنای قانونی است که به مردم امکان میدهد سازگارانه با یکدیگر رابطه داشته باشند. اجزای اساسی این زیربنای قانونی عبارت است از حمایت از مردم و اموال آنها در برابر متجاوزان، اجرای قراردادهای بدون جانبداری و تبعیض ، برابری همگان در برابر قانون و اجتناب از هرگونه وضع مقررات ، مالیات یا سوبسیدهای تبعیض آمیز.
در صورتی که دولت نقش حمایتی خود را به خوبی انجام دهد، افراد اطمینان خواهند داشت که کسی فریبشان نخواهند داد، یا کسی ثروتی را که به دست میآورند از چنگشان بیرون نخواهد کشید ؛ چه این کس ، متجاوزی باشد در پی خودخواهی خویش و چه خودِ دولت باشد با مالیات های سنگین ، مقررات دست و پاگیر و یا تورم افسار گسیخته. این حمایت شهروندان را به خاطر جمع میسازد که اگر دانهای بکارند، امکان برداشت آن را خواهند داشت. اگر این طور باشد، مردم به وفور خواهند کاشت و برداشت خواهند کرد و نتیجهی آن، پیشرفت اقتصادی خواهد بود.
مشکل وقتی پیدا میشود که دولت در برآوردن وظیفهحمایتی خود، ضعیف عمل کند. چنانچه حق مالکیت شخصی به روشنی تعریف نشده و یا ضمانت اجرایی کافی نداشته باشند ، برخی طرفین در برابر یکدیگر و به اقدامات زیانبار دست خواهند زد. ثروتی را که به آنها تعلق نداشته، تصاحب میکنند و از منابعی که بهای آن را نپرداختهاند ، استفاده خواهند کرد. وقتی کسی اجازه پیداکند بدون پرداخت ما به ازایی عادلانه، چنین هزینهای بر دیگری تحمیل کند ، بازار نمیتواند به درستی و دقت، هزینه درست و واقعی تولید کالاها را تعیین کند. برای همین هرگاه تعریف و ضمانت اجرایی حق مالکیت ضعیف باشد، منابع بیدفاع خواهند ماند و مورد اسراف و سوء استفاده قرار خواهند گرفت.
📌دومین عملکرد مهم و نقش سازندهی دولت ، عبارت است از تامین چیزهایی که اقتصاددانان ، آن ها را کالاهای عمومی مینامند. این کالاها دو ویژگی بارز دارند : (1) هرگاه به یک نفر عرضه شوند ، دسترسی به آنها برای همگان امکان پذیر میشود ، و (2) محدودکردن استفاده از آنها فقط به کسانی که برایش پول پرداختهاند ، اگر نگوییم غیر ممکن ، دشوار باشد. کالاهای بسیار معدودی _ برای مثال دفاع از مرزهای کشور، پروژه های مهار سیلاب و برنامههای دفع پشه و حشرات موذی _ خصوصیات کالاهای عمومی را دارا هستند.
📍برای مشاغل خصوصی سخت است که کالاهای عمومی تولید کنند و بفروشند. طبیعت ِ کالاهای عمومی باعث میشود برای برقرار کردن رابطهی یک به یک میان پرداخت و تحویل کالا برای بخش خصوصی دشوار گردد ؛این مسئله باعث میشود مصرفکننده انگیزهی چندانی برای خریدن اینگونه کالاها و خدمات نداشته باشد. این کالاها را اگر دیگران بخرند ، شما میتوانید بدون هیچ پرداختی مصرف کنید. اگر شرکتی بیاید و مثلا سدی برای کنترل سیل بسازد ، اگر غیر ممکن نباشد مشکل خواهد بود که سیل را فقط برای کسانی مهار کند که بابت ساخت سد پول پرداخته اند. با عنایت به چنین دشواری هایی، کسانی که امکان کسب سود از این گونه پروژه ها را به صورت بالقوه دارا هستند، تمایلی به پرداخت هزینههای آن نشان نمیدهند. انگیزهی «بگذار دیگری پولش را بدهد» ، میان همگان مشترک است. به هرحال ، وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد ، پروژه زمین خواهد ماند ، حتا اگر بیش از هزینه هایش ارزش داشته باشد.
📚📖 عقل معاش ، جیمز دی. گارتنی ، ریچارد ال. استروپ، دوایت آر. لی، تانیاچ. فرارینی