طبل حلبی، نویسنده : گونتر گراس
دانلود نسخه چاپی:
https://cafe-liberal.com/pdf/tabl_halabi.pdf
شخصیت اصلی این رمان پسری است که تصمیم میگیرد از سن سه سالگی بزرگتر نشود. بنابراین در همان قد و قوارهٔ کودکی باقی میماند. اما از نظر فکری رشد میکند. افراد دور و بر این پسر او را کودک میانگارند. در حالی که او همه چیز را می بیند و درک میکند و هر جا که بتواند از تواناییهای خاص خودش برای تفریح یا تغییر شرایط استفاده میکند.
در این رمان وقایعی مربوط به دوران هیتلر آمده است که این کودک نیز شاهد آنها است و نقشی در آنها ایفا میکند. شرایط این کودک که به صورتی ناقصالخلقه باعث آزار دیگران میشود یا با استفاده از احساسات دیگران از آنها سوءاستفاده مینماید، به نوعی نشانگر شرایط زمانی جامعهٔ آن دوران آلمان است.
برای درک درست و ارزشگزاری گونترگرانس نخست باید شاهکارش طبل حلبی را خواند بدون خواندن این اثر هر نوع اظهار نظر قطعی پیش داوری صرف است. گرایش گونترگراس به نویسندگانی چون رابله و سروانتس و شیوه نوشتن و فضای داستانی آنها و به کار گرفتن اسطوره و افسانه و فابل و انتخاب آدمهای گوژپشت و گورزاد و غمبادی و سگ و موش و گربه همه از این رهگذر است.آدمهای گراس اغلب مجنون و معیوب و علیل اند اغلب دلقک اند اما از نیرویی عجیب و شیطانی برخوردارند از نیروی قهرمان سازی… طبل حلبی اثری است فلج کننده،خواننده را در چنگال خود می گیرد و آنگاه با سر در گنداب زندگی دهشتزا رهایش می کند
قهرمان این کتاب، یک قهرمان کوچک است، کوچک نه از نظر توانایی های روحی و شخصیتی، بلکه از نظر جسمی.
رشد جسمی اسکار متوقف شده است و او در قد و قواره یک پسربچه 3 ساله باقی مانده است، اما این پسربچه از نظر هوشی خیلی جلوتر از همه است و میتواند به تحلیل همه ماجراهایی که شاهدش است بنشیند. اسکار از سال 1899 قصه اش را شروع می کند و میگوید که چطور مادربزرگ و پدربزرگش با هم اشنا شدند و مادرش به دنیا آمد.
اسکار به دنیا می آید و بدلیل عقب ماندگی جسمی بوسیله دیگران نادیده گرفته میشود و کسی کاری به او ندارد، اما او همه جاهست و از همه چیز خبر دارد و به همه جا سرک می کشد. البته او راهی هم برای ارتباط با دیگران دارد و آن طبل حلبی اش است که در تولد سه سالگی گرفته و این طبل هر سال با طبل جدیدی تجدید می شود، و او طبال قهاری نیز می باشد.
با شروع جنگ جهانی دوم توانایی های اسکار رشد می یابد. تا آنجا که جنگ به پایان میرسد و آلمان شکست میخورد. پس از پایان جنگ و شکست آلمان رشد جسمی اسکار آغاز می شود اما رشد ذهنی او متوقف میگردد و…
طبل حلبی با اینکه شامل فصل های زیادی است اما تعدد شخصیت ها شما را دچار فراموشی گذشته آن شخصیت ها و یا سردرگمی نخواهد کرد. چرا که شخصیت های فرعی مربوط به همان فصل هستند و شخصیتهای اصلی معدودند.
بی شک با رمان زیبایی طرف هستیم که چه در حین خواندن و چه تا مدتی پس از اتمام آن درگیرشخصیت ها و حوادث تلخ، شیرین و گاه خنده دار آن خواهید بود.