33.9 C
تهران
دوشنبه 15 خرداد 1402 ;ساعت: 16:29
کافه لیبرال

امپراتوری که بدون غرب‌ستیزی، ژاپن را ژاپن کرد

🗾رؤیای ژاپن شدنِ ایران رؤیایی سوخته است، اگر می‌خواستیم ژاپن شویم اجازه نداشتیم هیچ فرصتی را در ۱۵۰ سال گذشته از دست دهیم، در حالی که ما نه تنها فرصت‌ها را از دست داده‌ایم، بلکه «فرصت‌سوزی را نهادینه کرده‌ایم و به نوعی شیوۀ زندگی تبدیلش کرده‎ایم».

🗻 بیش از صد سال است که ما ایرانی‌ها خود را با ژاپن مقایسه می‌کنیم، یک نمونۀ آن مربوط به بیش از ۱۱۰ سال پیش است: ناصرالملک، از رجال نامدار دوران قاجار که چند سال هم در دوران احمدشاه نایب‌السلطنه بود، در کوران انقلاب مشروطه نامه‌ای به آیت‌الله طباطبایی نوشت و توضیح داد راه سعادت ملت این است که ما هم همان راهی را برویم که امپراتور ژاپن رفت و گفت: «امروز برای سرمشق مللِ غافل و خواب‌آلوده هیچ نمونه بهتر از ژاپون نیست». پس رجال ایران حتا همان زمان هم ژاپن را الگو می‌پنداشتند. بنابراین، در نوشتارهایی به اوج‌گیری ژاپن می‌پردازیم.

🗾 برای فهم این‌که ژاپن چگونه و چه هنگام ژاپن شد باید به نیمۀ دوم قرن نوزدهم برویم. در این جستجو به نامی بزرگ برمی‌خوریم، مردی بی‌همتا در تاریخ ژاپن مدرن: «امپراتور موتسوهیتو»، معروف به «مِیجی». او بود که با تدابیر خود نقش هدایت‌کننده‌ای برای تبدیل ژاپن فئودال به ژاپن مدرن داشت. مِیجی سال‌های ۱۸۶۷ تا ۱۹۱۲ به مدت ۴۵ سال امپراتور ژاپن بود (که برابر است با ۱۲۴۶ تا ۱۲۹۱ شمسی، یعنی نیمی از سلطنت ناصرالدین شاه، کل دوران مظفرالدین شاه، دوران محمدعلی شاه، و سه سال اول احمد شاه).

🗾امپراتور میجی چه کرد؟

گام نخست میجی این بود که سال‌های ۱۸۶۷ تا ۱۸۶۹ در سیاست داخلی ژاپن با سرکوب خان‌های فئودال قدرت را به «تِنو» بازگرداند؛ «تِنو» یا «میکادو» هر دو لقب امپراتور ژاپن است. مِیجی دوباره قدرت را تمرکز بخشید و از کیوتو به توکیو (که آن زمان اِدو نامیده می‌شد) رفت.

او تردید نداشت که باید روابط با اروپا را گسترش دهد. بنابراین در گام بعد، هیئتی ژاپنی از ۱۸۷۱ تا ۱۸۷۳ به اروپا اعزام شد تا پیوندها را با کشورهای پیشرفته عمق بخشند. ژاپن در همان سال ۱۸۷۳ در نمایشگاه جهانیِ وین شرکت کرد. نخستین اسکناس‌های یِن که تازه پول ملی شده بود در فرانکفورت چاپ شد

اقدام مهم دیگر مِیجی این بود که دانشجویان بسیاری را برای تحصیل روانۀ اروپا کرد و از آن مهم‌تر هزاران مستشار از اروپا و آمریکا به ژاپن دعوت کرد. آمار این مستشاران حیرت‌انگیز است: تا سال ۱۸۹۹ حدود ۳.۰۰۰ مستشار، در همۀ زمینه‌ها از هنر و موسیقی گرفته تا امور نظامی و اقتصادی و پزشکی. این مستشاران (یا به قول ژاپنی‌ها «اویاتوئی گائی‌کوکوجین») وظیفه داشتند روند مدرن‌سازی ژاپن را تسریع کنند. بین ۱۸۶۸ تا ۱۸۸۹ نام ۲.۶۹۰ مستشار خارجی دیده می‌شود: ۱.۱۲۷ بریتانیایی، ۴۱۴ آمریکایی، ۳۳۳ فرانسوی، ۲۵۰ چینی، ۲۱۵ آلمانی و ۹۹ هلندی. بخش بزرگی از بودجۀ سالانۀ ژاپن صرف حقوق این مستشاران می‌شد. آن‌ها باید هم انتقال فناوری می‌دادند و هم ژاپنی‌ها را تعلیم می‌دادند تا جایگزینشان شوند.

اقدام بعدی این بود که مدرسه رفتن اجباری شد، هدفی که تا سال ۱۹۱۰ محقق شد. اما از آن پرچالش‌تر مدرن‌سازی سازمان نظامی کشور بود. یاماگاتا آریتومو، سامورایی سابق و فرمانده ارتش جدید ژاپن، در سال ۱۸۶۹ به اروپا رفت و فروتنانه در آنجا آموزش نظامی دید و دستاوردهای غرب را در ژاپن پیاده کرد. نظام وظیفۀ عمومی در سال ۱۸۷۳ (۵۰ سال پیش از ایران) برقرار شد. با وجود خدمت سربازی عمومی طبقۀ سامورایی‌ها کارکردشان را از دست می‌دادند، ضمن این‌که دهقانان نیز از سربازی رفتن ناراضی بودند. این دو گروه در سال ۱۸۷۷ شورش کردند (شورش ساتسوما) که با سرکوب آن، طبقۀ سامورایی برای همیشه اهمیت خود را از دست داد. اما نتیجۀ این نوسازی نظامی خیره‌کننده بود: شکست چین (۱۸۹۵)، شکست روسیه (۱۹۰۵) و اشغال مناطق گسترده در آسیای شرقی و اقیانوس آرام.

🗾 نوعی انقلاب صنعتی بر اساس الگوی اروپا رخ داد، برای مثال ۱۸۷۲ (برابر ۱۲۵۱ شمسی، یعنی در بیست‌وچهارمین سال سلطنت ناصرالدین شاه) نخستین خط آهن بین توکیو و یوکوهاما کشیده شد. در سال ۱۸۸۰ «نمایشگاه صنایع ملی» برگزار شد و در سال ۱۹۰۱ کارخانۀ فولادسازی یاواتا راه‌اندازی شد.

🗾 اما در این سال‌ها ژاپن از توسعۀ سیاسی هم بی‌بهره نبود و جنبشی دموکراسی‌خواه با احزابی متنوع پدید آمد که در نتیجۀ آن در سال ۱۸۸۹ نوعی نظام مشروطه در ژاپن شکل گرفت که بیشتر شبیه مشروطۀ اقتدارگرایانۀ پروسی بود. وقتی مِیجی در سال ۱۹۱۲ درگذشت مبانی توسعۀ صنعتی و شتابان ژاپن محقق شده بود.

✍🏼مهدی تدینی

 

مطالب بیشتری که ممکن است مورد علاقه شما باشند

«زندگی در یک‌قدمیِ جوخۀ اعدام»

cafeliberal

بارش ثروت در کوهستان و دامنه‌های فقیر

cafeliberal

نقد و بررسی کتاب لیبرالیسم فون میزس

cafeliberal

«صف‌های طولانی مرغ، فرجام دستکاری بازار»

cafeliberal

بوسه‌های سوسیالیستی

cafeliberal

ما و متفکران غربی یا داستانِ قوز بالای قوز

cafeliberal

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تائید بیشتر بخوانید