▫️دولت یک اجتماع انسانی است که (با موفقیت) مدعی انحصار استفاده مشروع از نیروی فیزیکی در یک قلمرو معین است. ماکس وبر
درحالیکه دولت اغلب به عنوان یک موجودیت خوشخیم یا خیرخواه دیده میشود، تقریباً مثل یک عمو یا یکی از والدین، ما باید به یاد داشته باشیم که در قلب دولت، خشونت وجود دارد. دولت، انحصار خشونت را بدست میآورد. دولتها شرایطی را ایجاد میکنند که در آن هیچکس مجاز به خشونت نیست، اما دولت قادر به اِعمال خشونت است. دولتها از تهدید خشونت استفاده میکنند تا تبعیت از مالیات و رفتار مد نظرشان حاصل شود.
▫️فرد روح دارد، اما دولت ماشینی بیروح است. دولت هرگز نمیتواند خشونتی را که وجودش مدیون آن است، کنار بگذارد. ماهاتما گاندی
تمام فعالیتهای دولتی به دو دسته تقسیم میشوند. در حالت اول، دولت میتواند از زور برای اصلاح رفتار استفاده کند. قانونی میتواند وضع شود که فعالیت خاصی (مانند قتل یا افترا یا فتنه) را ممنوع میکند و متخلفان را به مجازاتهایی از مجازاتهای مالی تا حبس تا اعدام تهدید میکند. در حالت دوم، دولت، درآمدهای مالیاتی را بدست میآورد و این پول را به روشهای خاصی خرج میکند. اما کسب درآمدهای مالیاتی خود از طریق تهدید خشونت انجام میشود. دولت از ساکنان میخواهد مالیاتهای خاصی را بپردازند و ما را با مجازاتهای پولی یا حتی زندان در صورت عدم رعایت این خواستهها تهدید میکند.
⚜️ایده بزرگ لیبرال دموکراسی این است که خشونت دولتی را به شکلی کنترل شده، قابلپیشبینی و عادلانه محدود کند. در یک دموکراسی ایدهآل، ما با یک رژیم اخلاقی اجبار موافقت میکنیم. وقتی کنترلها و موازنهها در اطراف دولت ناقص باشد، خشونت دولتی میتواند به روشهای ناعادلانه اِعمال شود.
هر اقدام دولتی به قیمت اجبار افراد خصوصی است. این محدودیتها آزادی فردی را محدود میکند که به خودی خود رفاه انسان را کاهش میدهد. وقتی مالیات Re 1 را بر شخصی تحمیل میکنیم، آزادی او را برای خرج کردن Re 1 از بین میبریم.
✍️محمدرضا فرهادی پور
لینک کوتاه: https://bit.ly/3qOMQwa